هجدهم آذر ماه، اولین سالروز درگذشت استاد «علی باقرزاده»، شاعر مشهور و همعصر ماست که «بقا» تخلص میکرد. سایت «کربوبلا» در همان روزها یادداشتی با عنوان «بقا هم میدانست که بقا مختص ذات اوست» منتشر کرد.
این قطعهسرای خراسانی، در 11 تیر سال 1308 در مشهد مقدس متولد شد و در 18 آذر سال 1395 بدرود حیات گفت. پیکرش از حرم مطهر امام رضا (علیه آلاف التحیه و الثنا) تشییع شد و در مقبرهالشعرای خراسان به خاک سپرده شد. مقبرهالشعرای خراسان در جوار مزار فردوسی واقع است. تعداد انگشتشماری از سخنوران خراسانی در آنجا آرمیدهاند: احمد گلچین معانی، احمد کمالپور، عماد خراسانی، ذبیحالله صاحبکار «سهی»، محمد قهرمان و علی باقرزاده «بقا».
باقرزاده اصالتا یزدی بود. مشاغل و مسئولیتهای متعددی داشت. آثار فراوانی هم دارد که برخی از آنها عبارتند از:
o زﻻل بقا (دیوان شعر)
o بزم محبت (مدایح، مراثی و کلمات اﺋمه اﻃهار علیهمالسلام)
o قطعهها
کتابخانه شخصی باقرزاده، کتابخانهای خوب و معظم بود. با کتاب، رفاقت دیرینه داشت. امروز به بهانه سالگرد درگذشت وی دو نمونه از قطعات وی در مورد «کتاب» را ببینید:
گر زین دو هنر، یکی تو را بود
خوشبختی بیحساب داری
با اهل کتاب دوست گردی
یا مونس خود کتاب داری
***
گر کتاب آید ز در، از پنجره
جهل پا بیرون گذارد با شتاب
من ندیدم در تمام زندگی
همنشینی دلنشینتر از کتاب
بقا در دو تشرف به عتبات عالیات، دو شعر به عنوان سفرنامه منظوم سروده اما قبل از آنکه دو شعر مذکور را ببینید، اشاره شود که دیگر شعرا هم گاهی سفرنامه منظوم دارند: سید رضا بهشتینژاد «دریا»، قاسم رسا و ژولیده نیشابوری هم از آن جملهاند.
دو شعر بقا در سایت «کربوبلا» موجود است که در ادامه نیز آورده شده است؛ خدای متعال تمامی شاعران اهلبیت (ع) را غریق بحار رحمت خود بگرداند!
بس که دل داشت آرزوی حسین
عشق، ما را کشید سوی حسین
چون رسیدم به سرزمین عراق
بر مشامم رسید بوی حسین
داشت در کربلا به وجه حسن
جلوهها آفتاب روی حسین
بود چون مه، برابر خورشید
قبر عبّاس روبهروی حسین
سر نهادم بر آستان حبیب
دیده سودم به خاک کوی حسین
هر کجا بود لالهای خونین
یاد آوردم از گلوی حسین
هر کجا نخل خشکلب دیدم
ریخت اشکم به یاد روی حسین
روز محشر دل از دریچهی خاک
سر برآرد به جستوجوی حسین
یک زمان جان دردمند «بقا»
نیست خالی ز گفتوگوی حسین
***
کردم طواف، تربت پاک امام را
قربانگه حسین علیه السّلام را
سودم بر آستان جلالش سر نیاز
دیدم به چشم، قبلهگه خاص و عام را
شستم به آب روشن سرچشمهی فرات
از جسم و جان تیره، غبار ظلام را
هِشتم سر نیاز به درگاه بینیاز
کاو ره نمود بر در سلطان، غلام را
در پیشگاه دوست فکندم به پشت سر
اندیشههای باطل و افکار خام را
تا حقّ پاسداری او را ادا کنم
آوردهام به همرهی خویش مام را
تا دجلهها ز دیده نماید نثار دوست
بنمودمش مزار شه تشنهکام را
با چشم پُر ز اشک، زبان دعا گشود
بنهاد چون که در حرم قدس، گام را
تا سرخط امان دهدم شحنهی نجف
از پادشاه توس رساندم سلام را
در کاظمین و سامره بوسیدم از ادب
درگاه آستانهی چندین امام را
در بابل و مدائن و بغداد و کوفه بود
آثار خیر، امّت خیرالانام را
در وادیالسّلام که دارد نشان خُلد
دیدم شکوه و حشمت دارالسّلام را
رفتیم سوی بارگه ماه هاشمی
تا بنگریم جلوهی ماه تمام را
دیدیم در عزای شهیدان به رنگ خون
هر صبح و شام، گنبد فیروزهفام را
آموختم زمکتب سالار کربلا
آیین جانسپاری و رسم قیام را
بُد بیرقی به تارک بامش به رنگ سرخ
یعنی به خون خویش بیان کن پیام را
در پیشگاه ظالم و بر دستگاه ظلم
باید قیام کرد و گرفت انتقام را
منّت خدای را که ز سرچشمه «بقا»
جانم چشید لذت شرب مدام را
در حالتی که مینتوان کرد وصف آن
کردم طواف، تربت پاک امام را
برای مشاهده مجموعه اشعار احمد کمالپور در سایت کربوبلا اینجا، مجموعه اشعار ذبیحالله صاحبکار (سهی) اینجا، مجموعه اشعار قاسم رسا اینجا و مجموعه اشعار ژولیده نیشابوری اینجا را کلیک کنید. همچنین میتوانید برای مشاهده بیش از 6500 شعر عاشورایی از بیش از 1100 شاعر به بخش اشعار سایت کربوبلا مراجعه کنید.