میدانیم «شوقی اصفهانی» در ماه قمری محرمالحرام بدرود حیات گفته ولی از روز دقیق درگذشتش بیاطلاعیم لذا نیمه محرم را برای انتشار این نوشته برگزیدهایم:
میرزا جواد متخلص به «شوقی»، فرزند ملا ابوالقاسم در روز مبارک هفدهم ربیعالاول 1299 یا 1300 ه.ق در شهر اصفهان پا به عرصه وجود گذاشت. وی از سخنوران بنام زمان خود بود. آن دوره که سخنوری بسیار معمول بود، کمتر کسی میتوانست خود را با این شاعر بدیههگو همسنگ داند.
به قدری در عشق و ارادت به خاندان نبوت و امامت ثابتقدم بود که با داشتن عائله سنگین و وضع ناهنجار زندگی، هیچگاه از خدمت به آستان مقدس آنان قصور نورزید.
«دیوان شوقی اصفهانی»، حاوی اشعار ایشان با مقدمه و شرح مصطفی هادوی «شهیر» و خط سید عباس حسامی «احساس» به وسیله انتشارات بهار اصفهان چاپ و منتشر شده است.
وی در جمادیالاول 1364 ه.ق به کربلای معلی عزیمت کرد و پس از گذشت هفت سال مجاورت، سرانجام در محرمالحرام سال 1371 ه.ق به سن 71 سالگی به دیدار موالیانش شتافت و در جوار پیشوای محبوب خود، حضرت اباعبداللهالحسین علیهالسلام مدفون گشت.
اینک غزلی عاشورایی با ردیف مبارک «حسین» صلوات الله علیه:
هزار شکر! که گشتم مقیم کویِ حسین
نمانْد در دل پُر حسرت، آرزوی حسین
خدا گواست نخواهم بهشت و حور و قصور
اگر همیشه بُوَد منزلم به کوی حسین
محبتش که به دل داشت جا ز روز ازل
همان کشید مرا عاقبت به سوی حسین
چو خضر در پی آب بقا نخواهد رفت
کسی که زنده جاوید شد به بوی حسین
شود مشاهده وجه خدایِ عز و جل
کس ار ز دیده دل بنْگرد به روی حسین
ز مرقدش همه دم، نور حق نمایان است
ببین تو نور خدا از رخ نکوی حسین
تفاوتی نکند خُلق و خوی آن با این
چه خُلق و خوی محمد، چه خُلق و خوی حسین
حسین و نام حسینم شده است ورد زبان
نباشدم به جهان غیر گفتوگوی حسین
دعای جن و مَلَک مستجاب خواهد شد
اگر دهند خدا را قسم به موی حسین
حیاتبخش همه اهل عالم است، فرات
دریغ و درد! کز آن تر نشد، گلوی حسین
فغان و آه از آن دم! که زینب محزون
به قتلگاه روان شد به جستوجوی حسین
هزار پاره تنی غرق لجه خون دید
ز جور خصم جفاپیشه آن عدوی حسین
تو مادح دگران باش و هر چه خواهی گوی
هزار شکر! که «شوقی» است، مدحگوی حسین
برای مشاهده مجموعه اشعار شوقی اصفهانی در سایت کربوبلا اینجا را کلیک کنید. همچنین میتوانید برای مشاهده بیش از 6500 شعر عاشورایی از بیش از 1100 شاعر به بخش اشعار سایت کربوبلا مراجعه کنید.