همیشه با خود فکر می‌کنم که اگر روزی کتابی در زمینه اشعار امام حسن علیه‌السلام جمع کنم، یک فصل را به اشعاری اختصاص دهم که مدایح، مراثی، مناقب و مصائب این دو گوشواره عرش، این دو امام همام و این دو برادر را که جان دو عالم به قربانشان، کنار هم آورده‌اند؛ مثل تک‌بیتی که پس از این می‌آید.

این تک‌بیت که سراینده‌اش نیز معلوممان نیست را از قدیم در محافل و مجالس سوگواری آل‌الله علیهم‌السلام، آن هنگام که توسل به ذیل عنایات امام حسن مجتبی (ع) بود، می‌شنیدم. شاید گاهی هم جمعیت عزادار در بین شور سینه‌زنی می‌خواندند که:

می‌گفت حسن: در تاب و تابم جگرم سوخت

می‌گفت حسین: تشنه آبم جگرم سوخت

با این نگاه شاید بتوانیم در قالب رباعی، آثاری را جمع آوریم ولی در قالب غزل کمتر به سروده نائل می‌شویم. این نوشتار، شامل یک غزل و 4 رباعی در این حال و هواست. غزل از «همای شیرازی» است و رباعی‌ها از «سید رضا مؤید» و «سعید حدادیان».

همای شیرازی شاعر قرن سیزدهم است. در سال 1212 در شیراز متولد شده و در سال 1290 در اصفهان وفات یافته است. در صحن امام‌زاده احمد مدفون است. دیوان اشعارش در دو جلد منتشر شده که حاوی قصاید ولایی و مذهبی است. غزل نیز بسیار دارد. گفتنی است که قلم، ادب، سخن، شعر و خلاصه شاعری ارثی است که نه تنها از او به فرزندشان «طرب اصفهانی»، «عنقا اصفهانی» و «سها اصفهانی» رسید بلکه نوه‌اش «جلال‌الدین همایی» متخلص به «سنا» نیز از آن بهره برد.

دو شخصیت دیگر یعنی سید رضا مؤید و سعید حدادیان هر دو معاصرند؛ آثار مؤید بسیار است و در نوشته‌های پیشین ذکر خیرشان شده است؛ آثاری مثل گل‌های اشک، جلوه‌های رسالت، نغمه‌های ولایت، باران نور و... که توسط ناشران گوناگون منتشر شده اما از سعید حدادیان که بیشتر او را مداح و ذاکر می‌دانند و از طبع شعر وی بی‌خبرند فقط یک اثر با نام «همیشه باران» و توسط شهرستان ادب چاپ شده است.

اینک متن اشعار:

 

همای شیرازی/ غزل

به جای اشک فشانند خون، دو دیده من

یکی برای «حسین» و یکی برای «حسن»

 

یکی ز سوده‌ الماس، پاره پاره جگـر

یکی ز خنجر خون‌خوار، چاک چاک بدن

 

ز سوز زهر، یکی عارضش، زمرد فام

ز زخم تیر، یکی پیکرش، شکفته چمن

 

یکی به نوحه سراییش، احمد مختار

یکی به مرثیه خوانیش، قادر ذوالمن

 

شهید راه خدا آن؛ به رنگ رنگ جفا

قتیل زهر جفا این؛ به گونه گونه محن

 

یکی به خیمه او، کرده خصم دون، غارت

یکی به خاتم او، برده دست، اهریمن

 

ز زخم تیر، یکی پیکرش، چو خرمنِ گل

ز تاب زهر، یکی عارضش، چو سبزْ دمن

 

زمین ز اشک یکی، پُر ز رشته‌های عقیق

هوا ز خون یکی، پُر ز نافه‌‌های ختن

 

یکی ز ناله او، وحش و طیر، در زاری

یکی به ماتم او، جن و انس، در شیون

 

یکی تحمل او، تازه کرد، دین نبــی

یکی شهادت او، زنده کرد، شرع و سنن

 

یکی ز کید عدو، خورده زهر و گشته نزار

یکی ز خون گلو، کرده غسل و خاک، کفن

 

«هما»، به مرثیه‌خوانی و جبرئیل امین

نموده عرش سیه‌پوش و چاک، پیراهن

 

سید رضا مؤید/ رباعی 1

گویم ز حدیث در جلال حسنین

این نکته که فرمود رسول ثقلین:

باشد دو ستون محکم خیمه دین

صلح حسن و قیام خونین حسین

 

سید رضا مؤید/ رباعی 2

فرمود به آواز جلی، پیغمبر

درباره سبطین، شبیر و شبر

هستند دو گوشواره عرش مجید

دو رنگ، یکی اخضر و دیگر احمر

 

سید رضا مؤید/ رباعی 3

دارم خبری ز احمد آن شاه عِظام

در مدح حسین و حسن از بهر انام

فرمود که هستند به امت دو امام

گر صلح کنند و یا نمایند قیام

 

سعید حدادیان/ رباعی 4

روح پدرم شاد! که می‌گفت به من:

خوش باد! دمی که دیده آید به سخن

عمری به زبان بی‌زبانی چون اشک

یک چشم حسین گفت، یک چشم حسن

 

برای مشاهده مجموعه اشعار همای شیرازی در سایت کرب‌وبلا اینجا و مجموعه اشعار سید رضا مؤید اینجا را کلیک کنید. همچنین می‌توانید برای مشاهده بیش از 6500 شعر عاشورایی از بیش از 1100 شاعر به بخش اشعار سایت کرب‌وبلا مراجعه کنید.