زیارت مولایمان امام رضا علیهالسلام، در همه اوقات خوب و پسندیده است ولی در بین تمام روزهای سال، فقط یک روز است که به نام «زیارت مخصوص حضرت» ثبت و ضبط شده است و آن بیست و سوم ماه ذیقعدهالحرام است.
در این باب، مرحوم «شیخ عباس قمی» در «مفاتیحالجنان» ذیل اعمال ماه ذیقعده چند سطر کوتاه آورده به این مضمون که به قولی در سال 203 ه.ق، شهادت حضرت امام رضا (ع) واقع شده و زیارت آن حضرت از نزدیک و دور مستحب است.
به مناسبت روز زیارت مخصوص امام مهربان، حضرت ثامن الائمه علیه آلاف التحیه و الثنا، یک شعر نسبتا طولانی در قالب بحر طویل را از نظر میگذرانیم.
بحر طویل، یکی از قوالب شعری است که چند سالی مورد غفلت واقع شده بود و اخیرا در حوزه شعر ولایی و آیینی به آن روی آوردهاند. بحر طویل، از انواع شعر است و در این قالب، بر خلاف دیگر اشعار کلاسیک، وزن، یکسان جلو نمیرود بلکه متغیر و متنوع میشود.
برخی از شاعرانی که در این مقوله طبعآزمایی کردهاند و در پر کردن این خلا کوشیدهاند، شاعران جوان مشهدیاند که از آن جمله به «محمد ناصری»، «مسعود یوسفپور» و «علی زمانیان» میتوان اشاره کرد و شعر زیبای زیر، بحر طویلی است که آن را به مناسبت روز زیارت مخصوص حضرت از علی زمانیان (عارف) برگزیدهایم.
علی زمانیان از جوانان ذاکر و شاعر خطه خراسان رضوی است که تا به امروز هنوز مجموعه مجزایی از این شاعر خوشذوق مشهدی ندیدهایم ولی آثارش جسته و گریخته در برخی جمعآوریها و کتب شعری مندرج است و نیز به بعضی فضاهای مجازی راه یافته و قابل استفاده است.
او در این شعر، غیر از واژگان متداول شعر رضوی مثل نیشابور، ﮔﻮﻫﺮﺷﺎﺩ، ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ و ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺠﻮاد (ع) از واژههای دیگری نیز بهره برده است. «بازار سرشور»، «انصاریان» و حتی لحن صدای آن مرحوم در خواندن صلوات خاصه حضرت، یاد «کریمخانی» و شعر «حسان» با عبارت «ﺁﻣﺪﻡ ﺍﯼ ﺷﺎﻩ»، طراوت خوشی برای شعر رقم زده است.
وی در آخر با سوز و گداز روضه پایانی، به خوبی دل زائر را از مشهدالرضا (ع) به مشهدالحسین (ع) یعنی کربوبلا سوق داده است.
ﭼﻪ ﻣﯽﺷﺪ ﺍﺯ ﺷﺐ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ ﻣﻦ ﻧﻮﺭ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪ؟
ﻣﺴﯿﺮ ﺧﺎﻧﻪﺍﻡ ﺍﺯ ﮐﻮﭼﻪ ﺳﺮﺷﻮﺭ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪ
ﭼﻪ ﻣﯽﺷﺪ ﺑﻮﺩﻡ ﺁﻥ ﺭﻭﺯﯼ
ﮐﻪ ﻣﻮﻻﯾﻢ ﺯ ﻧﯿﺸﺎﺑﻮﺭ ﺭﺩ ﻣﯽﺷﺪ؟
ﺑﻪ ﺍینها ﺯﯾﺮ ﺑﺎﺭﺍﻥ ﻓﮑﺮ ﻣﯽﮐﺮﺩﻡ
ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﺩﺭ ﺧﯿﺎﺑﺎﻥ ﻓﮑﺮ میکردم
ﺩﻟﻢ ﺭﻓﺖ ﻭ ﺩﻟﻢ ﺑﺮﮔﺸﺖ...
ﺩﻟﻢ ﺑﺎ ﻫﺮ ﻗﺪﻡ ﺑﺮﮔﺸﺖ
ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺣﺎﻝ ﻭ ﻫﻮﺍ ﻧﺎﮔﺎﻩ
ﺳﺮﻡ ﺳﻤﺖ ﺣﺮﻡ ﺑﺮﮔﺸﺖ
ﺑﻪ ﻣﻦ ﺑﺎﺏ ﺍﻟﺠﻮﺍﺩ ﺁﻏﻮﺵ ﺑﺎﺯﺵ ﺭﺍ ﻧﺸﺎﻥ ﻣﯽﺩﺍﺩ
ﻭ ﮔﻨﺒﺪ ﺭﻭﯼ ﺩﻭﺵ ﭘﻨﺠﺮﻩ ﻓﻮﻻﺩ
ﺩﺳﺘﺶ ﺭﺍ ﺗﮑﺎﻥ میداد
ﺣﺮﻡ ﻟﺒﺮﯾﺰ ﺯﺍئرها
ﻣﺴﺎﻓﺮﻫﺎ، ﻣﺠﺎﻭﺭﻫﺎ
گرﻭﻫﯽ آذریها ﻭ ﮔﺮﻭﻫﯽ ﺍﺯ شمالیها
ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﭘﺎﯼ ﻗﺎﻟﯽ ﻭ ﯾﮑﯽ ﺍﺯ ﺑﯿﻦ شالیها
ﯾﮑﯽ ﺩﺭ ﺁﻓﺘﺎﺏ ﺩﺍﻍ، شالیکار میکرده
ﯾﮑﯽ ﯾﮏ ﺳﺎﻝ ﭘﺎﯼ ﺩﺍﺭ ﻗﺎﻟﯽ ﮐﺎﺭ میکرده
و ﺣﺎﻻ ﻫﺮﮐﺪﺍﻡ ﺁﺭﺍﻡ
ﺯﺑﺎﻥ ﻭﺍ ﮐﺮﺩﻩ ﺩﺭ ﺍﯾﻦ ﺍﺯﺩﺣﺎﻡ:
«ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺩﺳﺖ ﭘﯿﻨﻪ ﺑﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺁﻗﺎ!
ﺑﺒﯿﻦ ﺍﯾﻦ ﺷﺎﻧﻪﻫﺎﯼ ﺧﺴﺘﻪ ﺭﺍ ﺁﻗﺎ!
ﺑﻪ بیخوﺍﺑﯽ ﺩﻭ ﭼﺸﻢ ﺧﻮﯾﺶ ﺭﺍ ﻣﺠﺒﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻦ
ﺑﻪ ﺯﺣﻤﺖ ﭘﻮﻝ ﻣﺸﻬﺪ ﺁﻣﺪﻥ ﺭﺍ ﺟﻮﺭ ﮐﺮﺩﻡ ﻣﻦ»
ﻧﺸﺴﺘﻢ ﺗﺎ ﺑﮕﯿﺮﻡ ﺩﺍﻣﻦ، ﺍﯾﻮﺍﻥ ﻃﻼﯾﯽ ﺭﺍ
ﺑﻪ ﺳﻤﺘﺖ ﺑﺎﺯ ﮐﺮﺩﻡ ﺩﺳﺖ خالی ﮔﺪﺍﯾﯽ ﺭﺍ
ﯾﮑﯽ ﺩﺭﺩ ﺩﻟﺶ ﺭﺍ ﺑﺎ ﺍﻣﺎﻡ ﻣﻬﺮﺑﺎﻥ ﻣﯽﮔﻔﺖ
ﯾﮑﯽ ﺑﺎﻻﯼ ﮔﻠﺪﺳﺘﻪ ﺍﺫﺍﻥ میگفت
صدﺍ ﭘﯿﭽﯿﺪ ﺩﺭ ﺻﺤﻦ ﻭ ﺣﺮﻡ
ﮔﻮﯾﺎ ﺩﺭ ﻭ ﺩﯾﻮﺍﺭ ﺑﺎ «ﺍﻧﺼﺎﺭﯾﺎﻥ» میگفت:
«ﺍﻟﻠﻬﻢ ﺻﻞ ﻋﻠﯽ علیﺑﻦﻣﻮﺳﯽ ﺍﻟﺮﺿﺎ ﺍﻟﻤﺮﺗﻀﯽ»
ﯾﮑﯽ ﺑﻐﺾ ﻣﯿﺎﻥ ﺁﻩ ﺭﺍ میگفت
ﯾﮑﯽ ﻫﻢ ﺧﺴﺘﮕﯽ ﺭﺍﻩ ﺭﺍ میگفت
ﺟﻮﺍﻥ ﺯﺍئرﯼ ﺩﺭ گریههایش
«ﺁﻣﺪﻡ ﺍﯼ ﺷﺎﻩ» ﺭﺍ میگفت
ﺧﻼﺻﻪ ﻋﺪﻩﺍﯼ ﺍین جا ﻭ
خیلیها ﺯ ﺭﺍﻩ ﺩﻭﺭ
ﺩﻟﮕﯿﺮ ﺣﺮﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﻫﻤﺎنهاﯾﯽ ﮐﻪ ﺟﺎ ﻣﺎﻧﺪﻧﺪ ﻭ
ﺣﺎﻻ ﭘﺎﯼ ﺗﺼﻮﯾﺮ ﺣﺮﻡ ﻫﺴﺘﻨﺪ
ﯾﮑﯽ ﯾﺎﺩ ﺭﻭﺍﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﯾﮑﯽ ﺑﯿﻤﺎﺭ ﻭ ﺣﺎﻻ ﺩﺭ ﺍﺗﺎﻕ ﺍﻓﺘﺎﺩﻩ ﺗﻨﻬﺎﯾﯽ
ﺩﻟﺶ میخواﺳﺖ ﻧﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﺟﻮﺍنتر ﺑﻮﺩ ﻭ ﭘﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﻣﯿﺎﻥ ﺍﯾﻦ ﻫﻤﻪ ﺯﺍﺋﺮ
ﺩﻟﺶ میخوﺍﺳﺖ ﺟﺎﯾﯽ ﺩﺍﺷﺖ
ﮐﻨﺎﺭ ﺣﻮﺽ ﮔﻮﻫﺮﺷﺎﺩ
ﻭﻗﺘﯽ ﺣﺮﻑ ﺁﺏ ﺁﻣﺪ
ﺩﻭ ﺳﻪ ﺑﯿﺘﯽ ﮐﻪ ﺧﻮﺍﻧﺪﻡ
ﺑﺮ ﻟﺒﻢ ﺟﺎﻧﻢ ﺭﺑﺎﺏ ﺁﻣﺪ
ﺯﯾﺎﺭﺕ، ﺁﺧﺮﺵ ﺷﺪ ﺍﻭﻝ ﺭﻭﺿﻪ
ﺳﻔﺮ ﮐﺮﺩﻡ ﺑﻪ ﺳﻤﺖ ﻣﻘﺘﻞ ﺭﻭﺿﻪ
ﺣﺴﯿﻦ ﺁﻣﺪ، ﺑﻪ ﻫﻢ ﮔﻔﺘﻨﺪ ﮐﻪ ﺷﻤﺸﯿﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ
ﻭﻟﯽ ﻧﻪ ﺭﻭﯼ ﺩﺳﺘﺶ ﮐﻮﺩﮎ ﺑﯽﺷﯿﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ
ﺍﺯ ﺍﯾﻦ ﺳﻮ ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﻧﯿﺰﻩ
ﯾﮏ ﻧﻔﺮ ﺷﻤﺸﯿﺮ
ﺁﻥ ﻫﻢ ﺗﯿﺮ ﺁﻭﺭﺩﻩ
ﻣﯿﺎﻥ نیزهها، ﺷﻤﺸﯿﺮﻫﺎ، ﺍﺯ ﻣﯿﺎﻥ ﺗﯿﺮﻫﺎ،
ﺗﯿﺮ ﺳﻪ ﺷﻌﺒﻪ ﺩﺳﺖ ﺑﺎﻻ ﮐﺮﺩ
ﺩﻫﺎﻥ ﭼﻠﻪ ﺭﺍ ﻭﺍ ﮐﺮﺩ
ﺧﻮﺩﺵ ﺭﺍ ﺩﺭ ﻣﯿﺎﻥ ﺩﻧﺪﺍﻥ ﮐﻤﺎﻥ ﺟﺎ ﮐﺮﺩ
ﺳﻔﯿﺪﯼ ﮔﻠﻮ ﺭﺍ ﺗﺎ ﮐﻪ ﭘﯿﺪﺍ ﮐﺮﺩ
ﭼﻨﺎﻥ ﺧﻮﺩ ﺭﺍ ﮐﺸﯿﺪ ﻭ ﺩﺍﺩ ﭘﯿﭻ ﻭ ﺗﺎﺏ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ
ﮐﻪ ﺗﺎ ﭘﺮﺗﺎﺏ ﺷﺪ
ﮐﻮﺩﮎ ﭘﺮﯾﺪ ﺍﺯ ﺧﻮﺍﺏ ﯾﮏ ﻟﺤﻈﻪ
برای مشاهده مجموعه اشعار علی زمانیان (عارف) در سایت کربوبلا اینجا و مجموعه اشعار محمد ناصری در سایت کربوبلا اینجا را کلیک کنید. همچنین میتوانید برای مشاهده بیش از 6500 شعر عاشورایی از بیش از 1100 شاعر به بخش اشعار سایت کرب و بلا مراجعه کنید.