به گزارش کربوبلا، بررسی جایگاه و منقبت حضرت سیدالشهدا علیهالسلام در دیدگاه و اندیشه مستشرقین و خاورشناسان بزرگ جهان موضوع گفتوگو با آیتالله روحالله قرهی، استاد حوزه و دانشگاه و رئیس حوزه علمیه امام مهدی عجل الله تعالی فرجه الشریف است که ماحصل آن را در ادامه میخوانید.
جایگاه و موقعیت حرکت عظیم حضرت سیدالشهدا (ع) و نهضت ایشان در باور و اندیشه محققین و مستشرقین بزرگ جهان، چگونه ترسیم شده است؟
وجود مقدس حضرات معصومین (ع)، تأثیرگذاری بیشماری بر جامعه بشری به عنوان هادیان به امور معروف و خیر داشتهاند و در این زمینه، جایگاه والایی را به خود اختصاص دادهاند. این مقام و موقعیت از وجود مقدس نبی مکرم اسلام صلی الله علیه و آله و سلم شروع میشود و تا وجود مقدس حضرت حجت (عج) ادامه دارد؛ در این میان یکی از این معصومین بزرگ (ع) که به واسطه جهاد بزرگی که انجام دادند تاثیر بسزایی بر زیست و زندگی مردمان در پهنه تاریخ داشتهاند، وجود مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) است. آن امام بزرگواری که در راه حق و عدالت از همه هستی و وجود خود گذشت. واقعه کربلا و جریان شهادت حضرت سیدالشهدا (ع)، باعث اثرگذاری بسیار فوقالعادهای بر مجموعه تحقیقات و مطالعات مستشرقین و محققین جهان شده است؛ بزرگان و مورخان بنام تاریخ، همگی کم و بیش به این نهضت عظیم پرداخته و بدان توجه داشتهاند. از جمله اشخاص بنامی که در این باب قلمفرسایی نموده است، میتوان به ایلیا پاولوویچ پطروشفسکی، مورخ بزرگ روسی، اشاره کرد.
این مورخ بزرگ روسی میگوید؛ درست است که بصورت ظاهری، حسینبنعلی (ع) در یک نبرد نابرابر و ناعادلانه شکست خورد و بدن مطهرش، آماج تیرها و نیزهها قرار گرفت، اما ایشان بواسطه همین مطلب نشان دادند که در مسیر اعاده حق و حقیقت، براستی تا قطعه قطعه شدن و از دست دادن تمامی عزیزان و نزدیکان میتوان پیش رفت. این مورخ روسی همچنین میگوید که با توجه به جایگاه و مرتبه این خاندان و نسبتشان با پیامبر اسلام (ص)، ایشان در واقعه کربلا و برای اجرای حدود الهی، تا پای جان ایستادند و در نهایت به شهادت رسیدند. این محقق روسی تاکید میکند رویکرد امام حسین (ع) نشان داد که اگر شخصی متعهد به آرمان و اندیشه والا و برحقی باشد، تا پای جان خواهد ایستاد، ولی هرگز از آرمان و اعتقاداتش دست بر نخواهد داشت.
امام حسین (ع) با نهضت خود، مناسبات و عقاید فراموش شده اسلامی را دوباره احیا کردند و مردمی را که با توجه به حاکمیت فاسد، به سمت تجملپرستی و مالاندوزی گرایش پیدا کرده بودند را متوجه حقانیت و اصالت دین مبین اسلام کردند.
ایلیا پاولوویچ، میگوید؛ حسین (ع) را اینگونه شناختم که او کسی بود که برای آرمان و عقیده والایش، از تمام هستی خود گذشت؛ پاولوویچ در ادامه مینویسد؛ انسانها برای رسیدن به خواستههایشان معمولا تا موقعیتی خاص پیش میروند، اما در باب ایستادگی در برابر عقیده، معمولا افراد بسیار نادری هستند که تا پای جان ایستادگی میکنند.
دکتر ژوزف، مولف کتاب اسلام و مسلمین، در باب وجود مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) به چند نکته حائز اهمیت دیگر اشاره دارد؛ وی که یکی از بزرگترین جامعهشناسان و محققین عرصه فرهنگ و ادیان مشرق زمین است، مینویسد: شیعه باورهای خود را به زور شمشیر و جنگ پیش نبرده است، بلکه اندیشه تشیع، با تبلیغ و توسعه فکری، فراگیر شده است. اهتمام جهان تشیع به برگزاری مراسم سوگواری حسینبنعلی (ع) موجب شده است که دو سوم جهان اسلام و سایر مذاهب اسلامی نیز در اقامه عزای سیدالشهدا (ع) شرکت داشته باشند. دکتر ژوزف در ادامه میگوید؛ حسین (ع) با جانفشانی خود در راه دفاع از اسلام و قرآن، نه تنها بر روی جهان تشیع اثرگذار بوده است، بلکه این بزرگوار به واسطه حرکت عظیم خود، بر سایر مذاهب اسلامی نیز تأثیرگذار بوده و گروههای گوناگونی از عالم اسلام، به ایشان محبت و ارادت دارند.
رویکرد اقامه عزا و سوگواری سرور و سالار شهیدان (ع) در اندیشه این محققین و مستشرقین، چگونه تبیین شده است؟
دکتر ژوزف مینویسد: جهان تشیع با اقامه عزاداری برای حسینبنعلی (ع)، در واقع اندیشه و باور حسین (ع) را ترویج مینمایند و همه ساله با برگزاری مراسم عزاداری سعی میکنند، مردم را نسبت به دین و باورهای الهی متمایل کنند. دکتر ژوزف معتقد است که عزادار واقعی کسی است که به صورت انفرادی در نقطهای به شیون و زاری بپردازد ولی وی، جامعه تشیع را عزادار نمیداند بلکه معتقد است جهان تشیع با نام عزاداری برای سیدالشهدا (ع)، از خانهها خارج میشوند، ولی در ذیل این حرکت، اشاعه و ترویج فرهنگ و بینش حسینی را مد نظر دارند. دکتر ژوزف با بررسی زندگانی حضرت سیدالشهدا (ع) میگوید؛ اگر خود مسلمانان معتقد نبودند که بعد از حضرت محمد (ص)، شخص دیگری به پیامبری مبعوث نخواهد شد به حق میشد وجود مقدس امام حسین (ع) را پیامبری دیگر نامید.
جهان اسلام بعد از رحلت پیامبر (ص) میرفت که همانند جهان مسیحیت، از مسیر صحیح و متعالی خود خارج شود و بداندیشان و نالایقان، زمام امور مسلمین را به دست گرفته بودند؛ در این موقعیت بود که حسینبنعلی (ع)، با حرکت عظیمش، این رویکردها را درهم شکست و جامعه اسلامی را از کجروی و انحطاط رهایی بخشید.
جرجی زیدان، نویسنده مشهور و مسیحی لبنانی که در باب حضرت سجاد (ع) و حضرت کاظم (ع) نیز تألیفاتی دارد، در باب وجود مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) مینویسد قیام حسینبنعلی (ع) دو خصوصیت بسیار مهمی در تاریخ ایجاد کرده است؛ اولین خصوصیت این رویداد سترگ این است که او در مقابل حب جاه و مال، که بعد از رحلت نبی مکرم اسلام (ص) بسیار وسیع و فراگیر شده بود و جامعه اسلامی را با معضل جدی روبرو کرده بود، ایستادگی کرد. جرجی زیدان میگوید اصولا آلعلی (ع) از توجه به مقام و مطامع دنیوی، رویگردان بودند؛ امام حسین (ع) با نهضت خود، مناسبات و عقاید فراموش شده اسلامی را دوباره احیا کردند و مردمی را که با توجه به حاکمیت فاسد، به سمت تجملپرستی و مالاندوزی گرایش پیدا کرده بودند را متوجه حقانیت و اصالت دین مبین اسلام کردند.
جرجی زیدان در مورد خصوصیت دوم قیام امام حسین (ع) مینویسد که جهان اسلام بعد از رحلت پیامبر (ص) میرفت که همانند جهان مسیحیت، از مسیر صحیح و متعالی خود خارج شود و بداندیشان و نالایقان، زمام امور مسلمین را به دست گرفته بودند؛ در این موقعیت بود که حسینبنعلی (ع)، با حرکت عظیمش، این رویکردها را درهم شکست و جامعه اسلامی را از کجروی و انحطاط رهایی بخشید.
سایر اندیشمندان و متفکرین و سیاسیون بزرگ جهان، نسبت به نهضت سیدالشهدا (ع) چه رویکردی داشتند؟ آیا نهضت حسینی، در عمق بخشی به فرهنگ آزادیخواهی در دنیا تأثیرگذار بوده است؟
ماهاتما گاندی؛ رهبر بزرگ استقلال و جنبش مردمی هندوستان میگوید؛ من زندگی حسینبنعلی (ع)، آن شهید بزرگ اسلام را با دقت خواندهام و با توجه به واقعه عظیم کربلا دریافتم که اگر هندوستان میخواهد یک کشور پیروز و سرافراز گردد، میبایست از نهضت حسینبنعلی (ع)، سرمشق بگیرد.
گاندی میگوید؛ اگر در این مسیر، پیروی صحیحی از نهضت عاشورا و حرکت حسینبنعلی (ع) داشته باشیم، قطعا هندوستان در مسیر استقلال از سلطه بریتانیای کبیر به پیروزی دست خواهد یافت.
نکته دیگری در این باب توسط ادوارد براون، مستشرق معروف انگلیسی مطرح شده است. ادوارد برون میگوید؛ به عقیده ما، شیعیان و طرفداران علیبنابیطالب (ع) به حد کافی و وافی هیجان و از خود گذشتگی نداشتند و نمیتوانستند در راه نگهداری از ایمان خود، جانفشانی نمایند؛ باید بیان کرد که بعد از حادثه کربلا، وضعیت دارای دگرگونی شد و خون پاک و به ناحق ریخته شده فرزند پیامبر (ص) در حادثه عاشورا و عطش فراوان ایشان و جانفشانی نزدیکانش در این حادثه، سبب شد تا عواطف سستترین مردم نسبت به حاکمیت و سردمداری حکام فاسد بنیامیه، برانگیخته شوند و چنان غوغایی در عالم اسلام به پا شود که گروههای بسیاری، با فریاد «یا لثارات الحسین» به خونخواهی فرزند پیامبر (ص) برخیزند. ادوارد براون در ادامه میگوید: روحیه جهاد، بعد از رحلت پیامبر اسلام (ص) در بین مسلمانان از بین رفته بود و این نگرش و خیزش اسلامی بعد از شهادت حسینبنعلی (ع) دوباره احیا شد.
اثرگذاری قیام امام حسین (ع)، فقط منحصر به مسلمانان و شیعیان نخواهد بود و سایر اندیشمندان و محققین نیز، به عظمت نهضت سیدالشهدا (ع) معترف هستند.
آرنولد جوزف توینبی (Arnold Joseph Toynbee)؛ فیلسوف و مورخ دیگر انگلیسی، در باب نگرش و نهضت اباعبدالله (ع) میگوید؛ معاویه یکی از قریشیان مقتدر نسل خودش بود و حضرت علی (ع) با توجه به تقوا و زهدی که داشتند، نتوانستند در مقابل دسیسهها و نیرنگهای سیاسی معاویه ایستادگی نمایند و در جنگ صفین با توجه به غلبگی علیبنابیطالب (ع) کار به حکمیت کشید و معاویه با مکر و حیله توانست از آن مهلکه، جان سالم بدر برد. آرنولد، دلیل این امر را در ظاهرپرستی و بیوفایی مردم نسبت به حضرت امیر (ع) بیان میکند و معتقد است که خون پاک حضرت امیر (ع) و فرزند برومندش در واقعه کربلا، در انتهای امر، توانست طومار دودمان قدر قدرت بنیامیه را در هم بپیچد و باعث سرنگونی این رژیم منحوس در تاریخ شود.
توماس کارل لاین، مورخ و دانشمند اسکاتلندی در باب حضرت سیدالشهدا (ع) میگوید؛ بزرگترین درسی که میتوان از تراژدی تلخ کربلا استحصال کرد این مطلب است که حسین (ع) و یارانش ایمان راسخ به خداوند داشتند و باید گفت که در راه نگهداری از ایمان، کمتر کسانی دیده میشوند که استوار باشند؛ بجز مقام انبیا (ع). حسین (ع) و یارانش با عمل خود نشان دادند که کثرت عددی در مناسبات سیاسی و نظامی جایگاهی ندارد و حسین (ع) با توجه به کمتر بودن یارانش در برابر خیل کثیر اشقیا ایستاد و به پیروزی بسیار بزرگی دست یافت. توماس مینویسد؛ پیروزی حسین (ع) با توجه به قلت یارانش در این نبرد نابرابر، به راستی باعث تعجب و حیرت من است. به نظر من، تنها عامل این پیروزی برای حسینبنعلی (ع)، ایمان و اعتقادش به خداوند بوده است.
توماس میگوید؛ در بررسی خاندان بنیعباس نیز وقتی که دقت میشود، میبینیم که این خاندان نیز به علت قیام برای خونخواهی حسین (ع) به موفقیت دست یافتند و توانستند که دودمان بنیامیه را برچینند. بنابراین اثرگذاری قیام امام حسین (ع) با توجه به نکات یاد شده، فقط منحصر به مسلمانان و شیعیان نخواهد بود و سایر اندیشمندان و محققین نیز، به عظمت نهضت سیدالشهدا (ع) معترف هستند.
در خاتمه باید از یکی از متفکرین و فیلسوفان بزرگ اروپایی که در کسوت روحانیت مسیحی نیز قرار دارد نام برد؛ توماس ماساریک، تاریخشناس و جامعهشناس بزرگ اروپایی که در انتخاب پاپ نیز، برای جامعه کاتولیک اروپا، نقشآفرین است؛ وی درباره حضرت سیدالشهدا (ع) میگوید؛ گرچه کشیشان مسیحی، در باب مصائبی که بر حضرت مسیح (ع) وارد شده است، بحث میکنند و مردم را نسبت به مصیبتی که بر مسیح (ع) وارد شده است، متأثر میکنند، ولی شور و هیجانی که در پیروان حسینبنعلی (ع) نسبت به ایشان دیده میشود، در پیروان حضرت مسیح (ع) دیده نمیشود. شاید دلیل این موضوع این باشد که مصائب مسیح (ع)، در برابر مصائب حسین (ع)، همانند پَر کاهی است در برابر دریایی مملو از درد و مصیبت و گرفتاری.
یکی از رسالتهای «کربوبلا» اطلاعرسانی در حوزه امام حسین علیهالسلام است که در راستای این رسالت، رویدادهای خبری را پوشش میدهد و مصاحبه با افراد صاحب نظر را به صورت غیرجانبدارانه در جهت تبیین دیدگاههای مختلف منتشر میکند. در نتیجه نظر افراد مصاحبه شونده لزوما همان دیدگاه «کربوبلا» نخواهد بود.