تجربه جالبی بود! بازدید از مناطق محروم ایده بچههای سینما انقلاب بود تا بلکه بچه های دغدغه مند هنر و رسانه یادشون نره جمله امام رو و الحمدلله تا این هفته ادامه پیدا کرده... صابر که تماس گرفت و ماجرا رو گفت ، قبول کردم... با دیدبانیها رفتیم دفتر سینما انقلاب. بر و بچههای صدا و سیمایی هم بودن... بعد جلسه راه افتادیم سمت خاوران ، جایی که تا اون روز نه میدونستم کجاست و نه اینکه قراره با کیا روبرو شم ؛ ولی مطمئن بودم دارم میریم به تماشای ابد و یک روز... تمام مدت نگران این بودم که نکنه متوجه شن دارم فیلمبرداری میکنم و این باعث خجالتشون بشه. خودمم نمیدونستم از چی باید فیلم میگرفتم ، از لباس پاره بچهها ، از خونههای گلی و داغون ، از فضای غمبار اونجا یا از پیراهن زیبای آقا پسری که منقوش به جمله او خواهد آمد بود؟! دیروز عزممو جزم کردم و نشستم پشت سیستم... واقعا نمیدونستم از بین این تیکه فیلما چی دربیارم که حق مطلب ادا بشه...