بخش دوم و پایانی نقد کتاب «معجزه عاشورا» اثر حسین غفاری، استاد فلسفه دانشگاه تهران با حضور محمد اسفندیاری و محمدرضا سنگری به عنوان دو تن از پژوهشگران حوزه دین در محل بنیاد دعبل خزاعی برگزار شد.
 
اسفندیاری گفت: یکی از مباحث مهم این کتاب تفسیرهایی است که نویسنده از پیام امام حسین (ع) در کتاب خود ارائه کرده است. نویسنده در بخشی از این کتاب به دیدگاه‌های متفاوت و تفسیرهای گوناگون اجتماعی از قیام عاشورا پرداخته و آنها را در دسترس خوانندگان قرار داده است. درباره دیدگاه نویسنده کتاب باید بگویم که اساسا تفسیرهای اجتماعی نافی جنبه عرفانی عاشورا نیستند برخلاف دیدگاه نویسنده کسانی که تفسیرهای اجتماعی از عاشورا ارایه کردند به دنبال نفی جنبه‌های عرفانی، مرجعیت و ابعاد معنوی امام حسین (ع) نبوده و نیستند.
 
وی با بیان اینکه برخی از مفسران اعتقاد دارند شهادت امام حسین (ع) شهادتی عرفانی بوده است، اظهار کرد: تکلیف ما در جوامع علمی باید با این تفاسیر روشن شده و ماهیت آنها به طور دقیق بررسی شود زیرا عده‌ای اعتقاد دارند پیام امام حسین (ع) برای خدا و برای ابطال باطل بوده است. عده‌ای نیز در سده‌های اخیر به ابعاد سیاسی و اجتماعی قیام امام حسین توجه بیشتری کردند که لازم است ماهیت این دو تصویر و نگاه به قیام عاشورا مشخص شود.
 
اسفندیاری ادامه داد به نظر می‌رسد نویسنده کتاب تحت تأثیر مستقیم هانری کربن در تشیع بوده است زیرا آنها یک تفسیر معنوی و باطن‌گرایانه از تشیع ارایه می‌دهند. ما هیچ گاه یک واقعه تاریخی را از آخر به اول تحلیل نمی‌کنیم، به عبارت دیگر نباید با نگاه پساعاشورایی عاشورا را تفسیر کنیم. نویسنده در کتاب خود به اثر مرحوم صالحی نجف‌آبادی با عنوان «شهید جاوید» اشاره کرده و همچنین نقدهایی را به این کتاب روا داشته که برای من خواننده بسیار تعجب‌آور است، سخنانی را به مرحوم صالحی نجف‌آبادی نسبت می‌دهد که به هیچ عنوان این سخنان در نوشته‌ها و گفته‌های صالحی نجف‌آبادی دیده نمی‌شود زیرا صالحی نجف‌آبادی همواره بر این نکته تاکید داشت که پیام امام حسین (ع) را براساس موازین عقلی نوشته و تفسیر کرده است.
 

محور اصلی این کتاب پرداختن به معجزه عاشورا نیست 

در ادامه نشست نقد و بررسی کتاب «معجزه عاشورا» محمدرضا سنگری به بیان دیدگاه خود درباره کتاب حاضر پرداخت و گفت: این کتاب مجموعه‌ای از درسگفتارهای حسین غفاری است که آنها را در 11 جلسه مطرح کرده و در سال 92 نیز آن را از سوی انتشارات حکمت به چاپ رسانده است. محور اصلی این کتاب پرداختن به معجزه عاشورا نیست بلکه مباحث مربوط به تفسیرهای گوناگون از قیام امام حسین (ع) و علم این امام همام و پیوند آن با مساله عاشورا است.
 
این پژوهشگر حوزه دین اظهار کرد: نویسنده در مجلس پایانی خود که در این کتاب آن را تدوین کرده به شرح و بسط غزلی از غزل حافظ پرداخته است. همان‌طور که می‌دانید نوعی از شعر در میان ادیبان رواج داشته که از آن به عنوان «شعر تایید‌شده» یاد می‌شود. سابقه این شعر بسیار طولانی است و نمونه بارز آن در روزگار حضرت پیغمبر (ص) و در جریان غدیر سروده شده است. نوع دیگری از شعر تاییدشده شعری است که در خواب به شاعر الهام شده و تا بیداری به طول انجامیده است. اما نوع دیگری از شعر که در روزگار ما مرسوم شده بیشتر مداحان و ذاکران را به خود جلب کرده است که در آن با شبکه‌ای از واژگان غزل‌هایی را عرضه می‌کنند و آن را به واقعه عاشورا نسبت می‌دهند.
 
سنگری با اشاره به اینکه نویسنده کتاب حاضر غزل 460 دیوان حافظ را برای شرح انتخاب کرده است، گفت: اشتباه بزرگ نویسنده این است که درباره کاربردی کلمات در قلمرو زبان و تاریخ دقت نکرده است زیرا واژه‌ها دارای حیثیت و شأن هستند، به نظر می‌رسد نویسنده وجه تاریخی غزل را مشاهده نکرده است.
 
این عاشورا پژوه با بیان اینکه نویسنده کتاب در تنظیم سخنرانی خود بازنگری درستی نکرده است گفت: کسی که قصد دارد در سخنرانی خود نظری شخصی درباره مباحث مطرح شده از سوی دیگر پژوهشگران ارایه دهد باید آنچه را که درباره دیگران عنوان می‌کند را مستند و دقیق عرضه کند تا شنوندگان و خوانندگان دچار گمراهی نشوند.