حضرت عباس (ع) در چهارمین روز شعبان سال ٢٦ق در مدینه چشم به جهان گشود[1]. امام علی (ع) لبش را به گوش طفل نزدیک کرد. اذان و اقامه را خواند و بعد آن او را حضرت عباس (ع) نامید؛ یعنی شیرِ بیشه شجاعت و قهرمان میدان نبرد. خشمگین در برابر دشمن و شادمان در مقابل دوست.[2]
وقتی عباس به دنیا آمد ،چشم در چشم پدر دوخته، دستانش را از قنداقه بیرون می آورد. امام بازوی او را می بوسید و دستانش را به چشمان خود می کشید. و آرام آرام اشک می ریخت [3]؛ به بازوی کودک دست می کشید.امام (ع) در پاسخ ام البنین که جویای علت گریه اش بودند فرمودند: گویا می بینم که این دست ها یوم الطّف (روز عاشور) در کنار رود فرات، در یاری برادرش حسین (ع) از بدن جدا خواهد شد. [4]
عباس در خانه علی و در دامان مادری با ایمان و وفادار و در کنار حسن و حسین (ع) رشد کرد واز این خاندان پاک درس های بزرگ انسانیت، شهادت و صداقت آموخت .در روزهای کودکیش ، پدر و برادرانش، حسن(ع) و حسین(ع) در کنار وی بودند و حضرت عباس (ع) از دانش و بینش ایشان بهره میبرد. حضرت علی (ع) درباره تکامل و پویایی حضرت عباس (ع) فرمود: همانا فرزندم عباس در کودکی علم آموخت و به سان نوزاد کبوتر، که از مادرش آب و غذا میگیرد، از من معارف فرا گرفت[5].حضرت علی (ع) از مقام و عظمت فرزندش چنین خبرمی داد: پروردگار متعال دو بال به او خواهد داد تا همانند عمویش جعفر بن ابی طالب در بهشت پرواز کند. [6]
فرزند علی(ع) در مدت ١٤ سال و چهل و هفت روز، که با پدر زیست، همیشه ودرهمه حال در کنار او حضور داشت [8]و در ایام دشوار خلافت، لحظه ای از وی جدا نشد. [9] وی در سال٣٧ق. در جنگ صفین حضور داشت [10]. و سخنانی در توصیف شجاعت وی نقل شده است. [11]
امام سجاد (ع): همانا عباس (ع) نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی دارد که تمامی شهیدان، در روز قیامت، براو غبطه میخورند و رسیدن به آن مقام را آرزو میکنندحضرت علی(ع) با توجه و عنایت خاص، عباس را به آداب و اخلاق اسلامی آشنا ساخت و او را بر اساس آموزههای اسلامی تربیت کرد. [7
فضایل حضرت عباس (ع) چنان بوده است که ائمه طاهرین هم بدان اشاره کردند و در مناقب آن حضرت سخن گفته اند. برخی از این اشارات در زیر آورده شده است:
امام سجاد (ع): خدا عمویم عباس را رحمت کند، به راستی ایثار و جانبازی نمود، جنگ نمایانی کرد تا دستانش قطع شد و خود را فدای برادرش نمود. خداوند در برابر این فدارکاری - همانند عمویش جعفر طیار- دو بال به اوعنایت کرد تا به یاری آنها، همراه فرشتگان در بهشت پرواز کند. همانا عباس (ع) نزد خداوند تبارک و تعالی مقامی دارد که تمامی شهیدان، در روز قیامت، براو غبطه میخورند و رسیدن به آن مقام را آرزو میکنند. [12]
امام صادق (ع) در آغاز زیارت نامه ایشان میفرماید: «سلام بر توای بنده نیکوکار و فرمانبر خدا و پیامبر خدا (ص) و مطیع امیرالمؤمنین(ع) و حسن(ع) و حسین(ع).»[13]
و در جایی دیگر عباس (ع) را چنین توصیف می کنند: بصیرت نافذ، بینش عظیم، ایمان بسیار و شدید، جهاد در محضر امام حسین (ع)، جانبازی و ایثار، شهادت در راه امام خود، تسلیم در برابر جانشین رسول خدا(ص)، تصدیق امام زمانش، وفاداری، تلاش تا آخرین حد و... [14]
امام زمان (ع) : سلام بر ابوالفضل العباس، پسر امیرمؤمنان (ع)، آن که جان خود را نثار برادرش کرد، دنیا را وسیله آخرت خود قرار داد و فدای برادرش شد. او که نگهبان بود و بسیار کوشید تا آب را به لب تشنگان حرم برساند و دو دستش در جهاد فی سبیل الله قطع شد. خداوند قاتلان او یزید بن رقاد و حکیم بن طفیل طائی را از رحمت خود دور سازد.[15]
موقعیت و نقش او در سپاه امام حسین (ع) فوق العاده بود.مأموریتهاى سنگین، مانند مهلت خواستن براى شب عاشورا، آب آوردن، پرچم دارى و امثال آن به عهده حضرت گذارده شده بود و در آن لحظه آخر که عباس اجازه میدان خواست امام حسین (ع) فرمود: تو پرچمَدار من هستى «أنت صاحب لوائى » و تا موقعى که پرچم برافراشته بود دل لشکر و اهل بیت امام حسین (ع) گرم بود.وفای او نسبت به اهل بیت(ع) به غایت زیاد و در خور تحسین است. در وفا همین بس که باقر شریف قریشی، نویسنده عرب زبان معاصر، در کتاب «حیاه الامام حسین بن علی(ع)» مینویسد: در تاریخ انسانیت، در گذشته و امروز، برادری و اخوتی صادقتر و فراگیرتر و با وفاتر از برادری ابوالفضل(ع) نسبت به برادر بزرگوارش امام حسین(ع) نمیتوان یافت که به راستی همه ارزشهای انسانی و نمونههای بزرگواری را در بر داشت.
سلام و ادب ، همسرم خانم صلاحی از ارادتمندان امام حسین (ع) و یک اربعین زیارت عاشورا خواندند و بعداز زیارت کربلا و نجف ، خیلی ناگهانی در شب شهادت امام رضا(ع) ما را به سوی خدا ترک کردند . از یک هفته قبل از این رحلت ، ایشان وصیت نامه ای عرفانی آماده کردند و تمامی اعضایشان را هدیه دادند . بسیار همسر مومنه و مادر نمونه ای بودند و تمامی اینها را از کنیزی در خانه ارباب امام حسین (ع) دارند . خدا تمامی رفتگان را ببخشد و بیامرزد و برای شادی روح تمامی مومنین و مومنات و همسر بنده فاتحه ای بخوانید . من این زیارت را از طرف ایشون و همه رفتگان علی الخصوص مومنین و مومنات خواندم .
مطالب بسیار مفیدی و خوبی را آوردید. اجرکم علی الله
خداوند بهتان خیر و برکت بدهد بسیار زحمت کشیدید. سالک یزدی