در این مقاله خواهید خواند:
اشارهای به برخی اعمال خاص:
- گریستن
- تباکی و اظهار تأسف
- ضجه و ناله زدن
- شیون شدید (صرخه)
- مهموم و مغموم بودن
- سینه زدن
- لباس سیاه پوشیدن
- گریبانچاک زدن
- سر و پا برهنه کردن
- خاک بر سر ریختن
- لطمه زدن
- گِل مالی
- مرثیهخوانی و نوحهسرایی
انفاق اموال در مجالس اهلبیت (ع)
با نگاهی به شیوه عزاداری برای امام حسین -علیهالسلام- میتوان دریافت که مهمترین آیین در عزاداری آن حضرت (ع) گریستن است که از آدم تا خاتم بر مصائب سیدالشهدا (ع) گریستهاند.
احادیث و روایتهای فراوانی از معصومین (ع) در مورد گریه کردن بر مصیبت سیدالشهدا (ع) گریه انداختن دیگران، اظهار کردن حزن برای سالار شهیدان و دیگر مواردی که دخالت مستقیم و یا غیرمستقیم به زنده نمودن شعائر حسینی (ع) دارد، نقلشده است که همه و همه بر اظهار نمودن حزن در مصیبت سیدالشهدا (ع) دلالت دارد.
پیامبر اکرم (ص) فرمود:
«...الا و صلیالله علی الباکین علی الحسین رحمه و شفقه... .»[1]
«آگاه باشید که خداوند بر گریه کنندگان برای حسین (ع) از روی رحمت و مهربانی درود میفرستد.»
حضرت امام حسن (ع) در روز شهادت خود هنگامیکه امام حسین (ع) برای غربت و مظلومیت برادر گریه میکردند، فرمودند:
«...لا یوم کیومک یا أبا عبدالله».[2]
«روزی بهسختی روز شهادت تو نیست، ای اباعبدالله».
امام حسین (ع) در آخرین لحظات جانسوز خود، به امام سجاد (ع) فرمودند:
«پسرم! به شیعیانم سلام مرا برسان و به آنها بگو: پدرم غریبانه از دنیا رفت، پس بر او با ناله گریه کنید و شهید از دنیا رفت پس بر او اشک بریزید».[3]
حضرت سجاد (ع) از بعد از عاشورا تا به هنگام شهادتشان هر زمانکه غذا یا آب برای حضرت میآوردند به یاد تشنگی و گرسنگی پدر و اهل حرم و کودکان گریه میکردند.[4]
راوی میگوید محضر امام صادق (ع) بودیم یادی از امام حسین بن علی (ع) کردیم، حضرت گریه کرد ما هم گریه کردیم، سپس حضرت سرش را بلند کرد و فرمود: «من کشته اشکهایم هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند مگر آنکه میگرید.»[5]
در روایتی آمده است: «هر روزی که نام امام حسین (ع) برده میشد تا شب لبخندی بر لبان امام صادق نبود.»[6]
زید شحام میگوید همراه جماعتی از اهل کوفه در خدمت امام صادق (ع) بودیم یکی از شعرای عرب به نام جعفر بن عفان وارد شد آن حضرت او را احترام نموده و در نزدیک خود جای داد، آنگاه فرمود: ای جعفر! او عرض کرد: لبیک، حضرت فرمود: به من گفتهاند تو اشعار نیکی درباره امام حسین (ع) سرودهای؟ عرض کرد: آری. حضرت فرمود: اشعارت را بخوان. او شعر میخواند و امام و اطرافیان میگریستند بهگونهای که قطرات اشک بر صورت و محاسن آن حضرت جاری بود سپس امام فرمود:
«یا جعفر و الله لقد شهدت ملائکه الله المقرّبین هاهنا یسمعون قولک فی الحسین و لقد بکوا کما بکینا او اکثر...»[7]
«ای جعفر فرشتگانی الهی در این مجلس حاضر شدند و شعرت را شنیدند و گریه کردند همانگونه که ما گریه کردیم بلکه بیش از ما گریستند...»
امام رضا (ع) فرمود:
«با فرارسیدن ماه محرم پدرم موسی بن جعفر (ع) با چهره خندان دیده نمیشد و حزن و اندوه سراسر وجودش را فرامیگرفت تا روز دهم فرامیرسید آن روز مصیبت، اندوه و گریه آن حضرت بود.» [8]
دعبل خزاعی شاعر بزرگ اهلبیت (ع) میگوید:
«در ایام محرم بر امام رضا (ع) وارد شدم، حضرت فرمود: دوست دارم برای من شعر بخوانی، این روزها روز حزن و اندوه ما اهلبیت و شادی دشمنان ما بهویژه بنی امیه است، پسازآن، امام رضا (ع) برخاست پردهای را جهت حضور خانواده در مصیبت جدشان حسین (ع) آویزان کردند، سپس فرمود: دعبل برای حسین (ع) مرثیه بخوان تا زندهای یار و مدیحهسرای ما هستی، آنگاه گریستم بهگونهای که قطرات اشک بر صورتم جاری شد و این شعر را سرودم که: افاطم لو خلت الی آخر، امام رضا (ع) گریست و به همراه حضرت خانواده و فرزندان حضرت گریستند.»[9]
امام رضا (ع) میفرماید: ...فأنّ البکاء علیه یحطّ الذنوب العظام.
«گریه بر امام حسین (ع) گناهان بزرگ را محو میکند.»[10]
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی میفرمودند: به عقیده من همهچیز مردانهاش خوب است الا گریه که زنانه بودنش لطفش بیشتر است.
معظم له میفرمودند: در قدیم بکائین زیاد بودند مثل آیتالله میرزا جواد آقای ملکی تبریزی رحمهالله، میرزا ابوالقاسم عطار و میرزا اسماعیل ارباب، آیتاللهالعظمی سید احمد خوانساری رحمهالله در موقع ارتحال فرمودند: از دنیا میروم درحالیکه دستم خالی است، ولی به یکچیز امید دارم و آن گریه بر امام حسین (ع) است.
وقتی از مرحوم «نظام رشتی رحمهالله» در عالم رؤیا میپرسند: از آن عالم چه خبر؟ مرحوم نظام میگوید:
شکر خدا را که در پناه حسینم عالم از این خوبتر پناه ندارد
سپس میپرسند: در آن عالم چه چیز به درد ما میخورد؟ ایشان فرموده بودند دو چیز: 1. تقوا، 2. امام حسین (ع) [11]
مرحوم شیخ محمدحسین زاهد از اولیاء خدا بودند، هنگام ذکر مصائب اهلبیت (ع) زارزار گریه میکردند، زمانی که از شدت گریه، چشمان ایشان دچار ناراحتی میشود، دکتر به ایشان میگوید: اگر باز گریه نمایید، چشمانتان کور میشود. آن بزرگوار میگوید: «من چشمانم را میخواهم برای گریه بر سیدالشهدا (ع) اگر نتوانم گریه کنم، همان بهتر که کور شوم».
ایشان در لحظات آخر عمر و سکرات موت فرمودند: «مرا بلند کنید و وقتیکه ایشان را بلند کردند، گفتند: السلام علیک یا اباعبدالله و در همان لحظه یعنی در تاریخ 21 محرم سال 1372 ه.ق از این دنیا رحلت نمودند. [12]
آیتالله وجدانی نقل مینمود: دریکی از سالها، بعدازظهر روز عاشورا به قبرستان نو در شهر قم رفته بودم. علامه طباطبایی نیز آنجا بود. آن بزرگوار چند بار با سوزوگداز به من فرمودند: «امروز چه روزی است؟»
عرض کردم: عاشورا است. فرمودند: «آیا نمیبینی تمام موجودات زمین و آسمان و جامدات در حال گریستن بر سیدالشهدا (ع) هستند؟!»
در همین حال ایشان خم شد و سنگی را از زمین برداشت و آن را مانند سیب از وسط شکافت و میانش را به من نشان داد. ناگهان با این چشمان خودم، خون را در میان سنگ دیدم و تا ساعتی با بهت و حیرت غرق تماشای آن بودم. [13]
عالم ربانی مرحوم سید علی آقای نجفی، دائم البکاء بود و طوری اشک میریخت که گویی از چشمانش، چشمه میجوشد. عشق به امیرالمؤمنین (ع) و حضرت سیدالشهدا (ع) در وجودش موج میزد.
خود را به گریه زدن، خود را گریان نشان دادن، خود را شبیه گریه کننده ساختن، حالت گریه به خود گرفتن، در راه احیای عاشورا و سوگواری بر عزای امام حسین (ع) همانند گریستن و گریاندن ثواب و پاداش دارد. حتی اگر کسی نگرید یا گریهاش نیاید، گرفتن این حالت، هم در خود شخص حالت اندوه و تأثر ایجاد میکند و هم به مجلس عزا، چهره و رنگ غم میبخشد. تباکی، همسویی با داغداران سوگ عاشوراست و مثل گریستن و گریاندن است.
امام صادق (ع) فرمود:
«إذا لم یجئک البکاء فتباک فإن خرج مثل رأس الذّباب فبخ بخ». [14]
«اگر گریهات نمیآید، خود را به گریه وادار کن، زیرا اگر بهاندازه سرمگسی اشک از چشم تو بیرون آید، مبارک است و جای خوشحالی دارد».
همانطور که اشاره شد «تباکی» خود را به گریه زدن است که گاهی با ناله سردادن، به پیشانی زدن و خود را به حزن و اندوه واداشتن همراه است و دارای اجر و پاداش نیز میباشد.
در حدیثی هم که سید بن طاووس نقل کرده، چنین است:
«من تباکی فله الجنّه»[15]: «هرکسی تباکی کند بهشت بر او واجب است».
و در حدیث قدسی آمده است:
«ای موسی! هریک از بندگانم که در زمان شهادت فرزند مصطفی (ص) گریه کند یا حالت گریه به خود بگیرد و بر مصیبت سبط پیامبر تعزیت گوید، همواره در بهشت خواهد بود».[16]
جزع و ناله و ضجّه زدن بر مصیبتهای بزرگی چون مصیبت شهادت امام حسین (ع) ارزشمند است و پاداش بزرگی را نصیب شخص میکند. ازاینروست که جزع و ضجِّه و ناله برای اهلبیت (ع) جایز دانسته شده است.
امام صادق (ع) بر سجّاده خود نشسته و بر زائران و سوگواران اهلبیت (ع) چنین دعا میکرد و میفرمود:
«اللّهم ...و ارحم تلک الاعین الّتی جرت دموعها رحمه لنا و ارحم تلک القلوب الّتی جزعت و احترقت لنا و ارحم الّصرخه الّتی کانت لنا». [17]
«خدایا ...آن دیدگان را که اشکهایش در راه ترحّم و عاطفه برما جاریشده و دلهایی را که به خاطر ما نالان گشته و سوخته و آن فریادها و نالههایی را که در راه ما بوده است، مورد رحمت قرار بده».
امام صادق (ع) همچنین درجایی دیگر فرمود:
«کلّ الجزع و البکاء مکروه سوی الجزع و البکاء علی الحسین (ع)». [18]
«هر جزع و گریهای مکروه است، مگر جزع و گریه بر حسین (ع)».
آرزو و تمنای گریستن تا آخرین لحظه زندگی
امام صادق (ع) در مورد گریه کنندگان بر امام حسین (ع) فرمودند:
«فلو علم الباکون أی أجر یؤجرون لتمنوا دوام هذه الحال حتّی المات». [19]
«اگر گریه کنندگان بر حسین (ع) میدانستند چه اجری برای آنها در نظر گرفتهشده هرآینه تمنّا و آرزوی این را میداشتند که تاآخریننفس در گریه و ناله بر آن بزرگوار باشند».
منتهای تمنّایی که امام صادق (ع) برای گریه کنندگان امام حسین (ع) میفرمایند این است که: «تاآخریننفس برای امام حسین (ع) گریه کنند».
«صرخه» در لسان العرب چنین معنا شده است: « الصیحه الشدیده عند الفزع أو المصیبه؛ صرخه نوعی از شیون شدید میباشد که فرد هنگام ناآرامی و وحشت مصیبت از او سرمی زند».
صرخ: به شدّت فریاد زد و کمک طلبید. [20]
ابن عباس روایت میکند که امّ سلمه از طریق خواب دیدن حضرت رسول اکرم صلیالله علیه و آله از شهادت امام حسین (ع) خبردار شد:
«بینا أنا راقد فی منزلی إذ سمعت صراخا عظیما عالیا من بیت أمّ سلمه...و قالت: یا بنات عبدالمطلب أسعدننی و ابکین معی». [21]
«من در منزلم خوابیده بودم که ناگاه از خانهام سلمه فریاد و صرخه بسیار بلند و عظیمی شنیدم ... که او میگفت: ای دختران عبدالمطلب! مرا کمک کنید و بگریید با من».
ابن قولویه در «کامل الزیارات» از امام صادق (ع) نقل میکند که در سجده برای زائرین و عزاداران امام حسین (ع) دعای طولانی میکردند و چنین میفرمودند:
«اللّهم ...و ارحم الصّرخه الّتی کانت لنا...». [22]
«خداوندا! رحم کن بر آن صرخه ها و شیونهای بلندی که برای ماست».
امام صادق (ع) فرمود: نفس کشیدن مهموم در مصیبتهای وارده بر ما تسبیح است. [23]
روش بزرگان گذشته دلالت بر استحباب سینه زدن و لباس سیاهپوشیدن و اظهار حزن و اندوه در مصیبت سیدالشهدا (ع) دارد. دختران و خواهران امام حسین (ع) سینهزنی نموده، صورت خراشیدند و گریبانچاک زدند و اظهار حزن و اندوه نمودند و امام معصوم امام زینالعابدین (ع) بر این کارها شاهد بوده و تائید کردهاند. [24]
سینهزنی یک نوع عزاداری و اظهار ارادت نسبت به خاندان عصمت و طهارت است که از طریق سینهزنی، روضهخوانی و...خاطرهٔ فداکاری و جانبازی امام حسین (ع) و سایر معصومین (ع) برای همیشه در خاطرهها زنده میماند. [25]
سینه میزنم به یاد تن عریان حسین آب نوشیدنم به یاد لب عطشان حسین
آیتالله فاضل لنکرانی میفرمودند:
سینه زدن برای ائمه (ع) بهعنوان تعظیم شعائر دینی و زنده نگهداشتن خاطره و مظلومیت آنان در طول تاریخ موردتوجه متشرعه بوده و سبب تقویت و احیای حق و نشر معارف اهلبیت است. [26]
امام خمینی دراینباره فرمودهاند:
عزاداری و سینهزنی برای سید مظلومان از افضل اعمال است. [27]
هر مکتبی تا پایش سینهزن نباشد تا پایش سر و سینه زدن نباشد، حفظ نمیشود. [28]
همان سینهزنیها، همان نوحهخوانیها، همانها رمز پیروزی ماست. [29]
مرحوم آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی میفرمودند؛
«در ایّام جوانی، با تنی چند از طلاب علوم دینی، شبهای محرم تا سحر، با سینهزنی و گریه و زاری بر مظلومیت سیدالشهدا (ع) و اهلبیت پاکش (ع) احیاء میگرفتیم و ازجمله کسانی که در این مجلس شرکت میکردند امام خمینی رحمهالله بودند. [30]»
مرحوم آیتالله مجتهدی تهرانی میفرمودند: «اگر درختی را پیوند نزنند میوهاش شیرین و خوشمزه نمیشود، ولی اگر پیوند بزنند میوهاش شیرین و عالی میشود، طلبه هم باید پیوند ولایت بخورد تا میوهاش شیرین شود و پیوند طلبه همین گریه و سینهزنی است.
این سینهزنی و روضه جزء درس ماست. روزهای شهادت ائمه (ع) درس ما عوض میشود، درس ما مبدّل به روضهخوانی و سینهزنی میشود و این درس اصلی ماست.
معظم له خطاب به طلبهها میفرمودند: هر جا دستهٔ سینهزنی و عزاداری دیدی خودت را قاتى آنها کن و مواظب باش مبادا علم و مدرک و لباس برای تو غرور و تکبر بیاورد و در گوشهای فقط نظارهگر باشی، بلکه برو جلو و سینه بزن، شاید به خاطر آن مردم بیریا و شرکت در عزاداری دست ما را هم بگیرند.»[31]
سینه زدن در کلام مرحوم دولابی
مرحوم حاج اسماعیل دولابی میفرمودند:
سینه زدن برای امام حسین (ع) بدن را سبک و تمیز و زیبا میکند تا جایی که عکس خوبان خدا در آن پیدا میشود.
سینه زدن خیلی قشنگ و نافع است. مواظب باش در طول سال چند دفعه سینه زدن را ترک نکنی. در همهٔ عمرت یک نوبت هم که شده پیراهنت را دربیاور و لخت شو و نیم ساعت برای حضرت زهرا علیها السلام و امام حسین (ع) سینه بزن.
در ایّام سوگواری اهلبیت (ع) خصوصاً امام حسین (ع) چند شب درون خانهتان پرچم یا پارچهٔ سیاهی بزنید و لباس سیاه به تن بچهها کنید و دورهم بنشینید و خودتان چند بیت از همان نوحههای سادهٔ قدیمی که به فطرت نزدیکتر است بخوانید و باهم سینه بزنید. آنوقت ببینید خدا و اهلبیت از فضل و عنایات با شما و خانوادهتان چه ها میکنند. [32]
لباس سیاه که شیعه در هر محرم میپوشد همان دود آهی است که خانه دل پُر از محبت او را در عزای سیدالشهدا (ع) اندوده است. تنها اشک دیدگان نیست که در خانه چشم نشان از عشق استوار شیعه به امامان معصوم (ع) دارد. شیعه را صد نشان دیگر از عشق و اخلاص در آستینهاست که یکی از آنها جامه سیاه عزاداری است که در عاشورا بر تن میکنند و در غدیر آن را بدل به لباس سپید سرور و شادی میسازد.
اصبغ بن نباته گوید: بعد از شهادت مولای متّقیان امیرالمؤمنین (ع) وارد مسجد کوفه شدم، دیدم که:
«انّ الحسنین لبسا السواد علی أبیهما فی الکوفه بعد شهادته...». [33]
«همانا امام حسن و امام حسین علیهماالسلام بعد از شهادت پدر بزرگوارشان در کوفه در عزای پدرشان مشکی پوشیدند».
«هنگامیکه جدم حسین (ع) کشته شد، زنان بنیهاشم لباس سیاه و خشن پوشیدند و از گرما و سرما شکایتی نمیکردند و اینگونه بود که امام سجاد (ع) برای آنها غذای ماتمزدگان و عزاداران تهیه میکرد». [34]
آری! شیعه بالباس مشکی، پرچم مشکی، مشکی پوش کردن درودیوار و پاشیدن گِل و خاک و کاه بر سروصورت، میفهماند که با چراغ هدایت و کشتی نجات چه کردهاند. [35]
این جامه سیاه فلک در عزای کیست؟
وین جیب چاک گشته صبح از برای کیست؟[36]
تهیهٔ لباس سیاه برای خود، خانواده و فرزندان قبل از ماه محرم یکی از آداب این ماه است. [37]
سابقهٔ لباس مشکی در تاریخ معصومین (ع)
1. در عزای جناب جعفر طیار که در جنگ موته به شهادت رسید، همسر او اسماء بنت عمیس به دستور پیامبر اکرم صلیالله علیه و اله لباس مشکی پوشید.
2. در شهادت شهدای اُحُد زنها لباس مشکی پوشیدند.
3. امام حسن (ع) پس از شهادت امیرالمؤمنین (ع) بر منبر مسجد کوفه برای مردم خطبه خواند درحالیکه لباس سیاه بلندی بر تن داشت.
سابقه لباس مشکی برای عاشورا
امام باقر (ع) میفرماید: هنگامیکه امام حسین (ع) به شهادت رسید لباس تیرهای مایل به مشکی یا مشکی در تن آن حضرت بود. [38]
پس از شهادت امام حسین (ع) فرشتهای از آسمان به دریاها فرود آمد و صیحه ای زد و گفت:
اِلبسوا اَثواب الحُزن فَانَّ فَرخَ رَسولُ اللهِ فَذبُوحٌ.
«جامههای عزا بپوشید که فرزند پیامبر صلیالله علیه و آله را سر بریدند.»[39]
اولین سیاه پوشان در عزای امام حسین (ع) اهلبیت آن حضرت بودند. وقتی یزید در شام مفتضح شد و پسازآن همه جسارت مجبور شد به ایشان اجازه عزاداری دهد. اهلبیت امام حسین (ع) و همهٔ بانوان بنیهاشم و نیز زنان قریش ساکن شام به یاری ایشان آمدند و برای آن حضرت لباس مشکی پوشیدند و هفت روز عزاداری نمودند.[40]
هنگامیکه خبر شهادت امام حسین (ع) به بانو ام سلمه رسید در مسجد پیامبر (ص) خیمهای سیاه برپا نمود و جامه سیاهپوشید و مشغول عزاداری شد. [41]
سیرهٔ علما در سیاهپوشی
آیتاللهالعظمی مرعشی نجفی در وصیتنامهٔ خود چنین میفرمایند؛
سفارش میکنم به اینکه لباس سیاهی که در ماههای محرم و صفر میپوشیدم جهت حزن و اندوه در مصیبتهای آل رسول اکرم (ص) با من دفن شود. [42]
آیتالله شاهآبادی (استاد اخلاق و عرفان امام خمینی) چنین میفرمودند: برای حضرت سیدالشهدا (ع) دو ماه (محرم و صفر) را سیاه بپوشید. [43]
زمانی که امّ سلمه خبر شهادت امام حسین (ع) را بهواسطهٔ خواب دیدن پیامبر صلیالله علیه و اله به زنهای هاشمیان داد و عزاداری و نوحهسرایی شروع شد، عدهای گریبانچاک زده و عدهای موها را پریشان نمودند.[44]
مرحوم آیتالله سید حسین فاطمی رضوی قمی از خواص شاگردان شیخ مرتضی انصاری بود، دهه اول ماه محرم و صفر، مجلس روضه میگرفت و خود روضه میخواند. بسیار منقلب میشد و همه اهل مجلس را نیز منقلب میکرد. پیشاپیش دستههای عزاداری امام حسین (ع) راه میافتاد و در روز عاشورا از شدت مصیبت پیراهن خود را پاره میکرد. فرزند ایشان، حاج حسن فاطمی میگوید: «از ایشان شنیدم که میفرمود: در منزل که روضه داشتیم، منبر را در ایوان گذاشته بودیم. یکی از روزها وقتی مشغول روضه خواندن بودم، به داخل اتاق کتابخانه نگاه کردم، دیدم مادرم، صدیقه طاهره -علیها السلام -ایستاده و در مراسم ما شرکت کردهاند. ایشان در آن مجلس حالشان بد شد و همان بالای منبر حالت بیهوشی پیدا کردند که چند نفر ایشان را پایین آوردند.» [45]
پا برهنه در عزا بیرون آمدن از یکسو، علامت شدّت تأثّر عزادار است و از سوی دیگر یادی از پا برهنه دویدن آل الله در بیابان کربلاست. با مراجعه به کتب در ذکر احوال علما و شیعیان، دیده میشود که علما و خطبای شیعه با سرهای برهنه روی منبر، مقتل امام حسین (ع) را میخواندند و مردم بر سر و سینه میزدند و هنگام دستهٔ عزاداری پیشاپیش آنها، علما و سادات با سر و پای برهنه حرکت نموده و بر سر و سینه میزدند. [46]
مرحوم جزائری روایت کرده است که طرماح بن عدی روایت کرده راجع به آمدن حضرت خاتمالانبیاء صلیالله علیه و آله و عدهای پیغمبران در زمین کربلا در قتلگاه در شب یازدهم محرم که: «هو یحث و التراب علی رأسه و شیبه»؛ یعنی آن حضرت خاک بر سر و محاسن خود میریخت. [47]
امام صادق (ع) میفرماید:
دختران رسول الله در مصیبت امام حسین (ع) گریبانچاک زدند و بهصورتها لطمه زدند و بر مثل حسین بن علی (ع) باید بهصورت زد و گریبانچاک کرد. [48]
مرحوم سید ابوالحسن اصفهانی در تاسوعا و عاشورا مقداری گِل به جلوی عمامه خود میمالید و پای منبرهای وعظ و عزاداری مینشست.
از دیگر آیینهای عزای امام حسین (ع) در فرهنگ و سیره اهلبیت (ع) مرثیهسرایی و مرثیهخوانی است.
امام صادق (ع) دراینباره میفرماید:
«الحمد لله الّذی جعل فی النّاس من یفد الینا و یمدحنا و یرثی لنا». [49]
«خدا را سپاس که در میان مردم، کسانی را قرار داد که به سوی ما میآیند و برما وارد میشوند و ما را مدح و مرثیه میگویند».
امام رضا (ع) به دعبل شاعر فرمود:
«ای دعبل! برای امام حسین (ع) مرثیه بگو، تو تا زندهای، یاور و ستایش گر مایی، پس تا میتوانی از یاری ما کوتاهی مکن».
امام صادق (ع) میفرماید، پدرم امام باقر (ع) به من فرمود:
«ای جعفر! از مال خودم فلان مقدار وقف نوحهخوانان کن که به مدّت ده سال در (منا) در ایام حج، برمن نوحهخوانی و سوگواری کنند».
ابوهارون مکفوف میگوید:
«خدمت امام صادق (ع) رسیدم، حضرت مرا امر کرد که ذکر مصیبتی بخوان و من نیز اشعاری خواندم، هارون مکفوف تا مصراع اول مرثیه را برای حضرت خواند، امام صادق (ع) چندان گریست که ابوهارون ساکت شد، حضرت فرمود: او را بخوان و تمام کن اشعار را، بیشتر بخوان؛ که بعدازآن، صدای فریاد و ناله و گریه زنان در منزل بلند شد».[50]
سرودن اشعار، از دیگر آیینهایی است که ائمّه اطهار (ع) ازجمله امام صادق (ع) بدان ترغیب و تشویق میکرد و خود مجالسی را برگزار و شاعران را گرد میآورد تا به سرودن و خواندن اشعار، عزای امام حسین (ع) را برگزار کند.[51]
امام صادق (ع) به ابوهارون مکفوف میفرمایند:
در سوگ سیدالشهدا (ع) همانگونه که برای خودتان شعر میخوانید، بخوان. [52]
مقام معظم رهبری دراینباره فرمودهاند؛
عزاداریهای سنتی مردم را به دین نزدیک میکند، این است که امام خمینی رحمهالله میفرمودند عزاداری سنتی بکنید. در مجالس عزاداری نشستن، روضه خواندن، گریه کردن، بر سر و سینه زدن، مواکب عزا به راه انداختن، این دستهجات عزاداری، اینها همان چیزهایی است که عواطف را نسبت به خاندان پیغمبر پرجوش میکند. اینها بسیار خوب است. [53]
امام خمینی نیز فرمودهاند؛
آن روضههای سنّتی و آن مصیبتها را زنده نگهدارید که برکاتی که به ما میرسد از آنها است این برکات از کربلاست.
کربلا و نام مبارک حضرت سیدالشهدا (ع) را زنده نگهدارید که با زندهبودن او اسلام زنده نگهداشته میشود. [54]
رسول خدا (ص) را مگر آنکه ملائکه نازل میشوند و اطراف آن جماعت را میگیرند تا آنکه متفرق شوند. آنگاهکه به آسمان عروج میکنند پس ملائکه آسمان میگویند که: از شما بویی استشمام میکنیم که بهترین بوهای خوش است. میگویند: در نزد قومینشستیم که فضایل و مناقب محمد و آلش (ع) را ذکر میکردند و از بوی آنها معطر شدیم، ملائکهٔ آسمان میگویند: ما را ببرید تا ما نیز با ایشان بنشینیم، آن ملائکه میگویند؛ آنان متفرق شدند و هریک به منزل خود رفتند. میگویند: ما را ببرید تا از آن مکان معطر شویم. [55]
مرحوم آیتاللهالعظمی سید محمود حسینی شاهرودی رحمهالله، در مجلس روضهٔ سیدالشهدا (ع) بیشتر از همه گریه میکرد. بارها اتفاق میافتاد که در پی کاری روان بود یا برای تدریس، شتابان از کوچهای میگذشت و وقتی با پرچم سیاه و صدای روضهخوانی برای خاندان پیامبر(ص) روبرو میشد، بیاختیار وارد آن مجلس میشد و در عزاداری شرکت میکرد و میفرمود: «نمیتوانم از جایی که مجلس سیدالشهدا (ع) برپاست بگذرم و بی اعتناء باشم. اگر شرکت نکنم به آن حضرت بیادبی میشود.»[56]
امام حسین (ع) فرمود: «قولوا لاولیائنا یهتمون فی اقامه مصائبنا». [57]
«به دوستان و شیعیان ما بگوئید در اقامه و برپایی (مجالس) عزا و مصیبتهای ما همّت و کوشش نمایید».
در زمان ائمّه اطهار (ع) نسبت به سختگیریهای حاکمان جور، مجالس و عزاداریها شدّت و ضعف داشته است؛ اما در هرزمانی عزاداری در منازل دوستان اهلبیت (ع) ترک نشده است. [58]
در مورد کیفیت و مدت برگزاری مراسم عزاداری در حضور امامان شیعه (ع) نیز از روایات و شواهد تاریخی چنین برمیآید که برخلاف ادّعای پنهانی بودن این مراسم در زمان ایشان، امامان شیعه (ع) برای رسیدن به اهداف مقدس خویش سعی میکردند این مراسم را بهصورت دستهجمعی، حتی در صورت امکان با حضور خانواده خویش، علنی و درملأعام و در هر فرصت ممکن بر پادارند. [59]
در روایتی از حضرت امام رضا (ع) رسیده است:
«آنکس که مصائب ما را به یاد آورد و بر مصائب ما بگرید، در قیامت با ما و در درجهای که ما هستیم خواهد بود و کسی که مصیبت ما را به یاد دیگران بیندازد و خود بگرید و دیگران را بگریاند روزی که چشمها گریان است چشم او گریان نخواهد بود؛ و کسی که در مجلسی بنشیند که امر ما (مکتب ما) در آن احیاء میگردد روزی که دلها میمیرد قلب او نمیمیرد»[60]
امام صادق (ع) فرمود:
«بکی علی بن الحسین عشرین سنه و ما وضع بین یدیه طعام الّا بکی.»[61]
«امام سجاد (ع) بیست سال گریه کرد و هرگاه در جلو آن حضرت غذایی گذشته میشد میگریست.»
هرگاه غذایی نزد حضرت گذاشته میشد چشمان مبارک حضرت پراشک میشد، روزی یکی از خدمتگزاران آن حضرت گفت: یابن رسول الله! آیا زمان پایان حزن و اندوه شما فرانرسیده؟ حضرت فرمود:
«یعقوب دارای دوازده فرزند بود خداوند یکی از آنان را از جلوی چشمش پنهان نمود، درحالیکه فرزندش زنده بود، چشمان یعقوب از اندوه سفید شد اما من در جلو چشمم شاهد بودم پدرم، برادرم، عمویم، هفده تن از اهلبیتم و گروهی از یاران پدرم را به قتل رساندند و سرهایشان را از تن جدا کردند چگونه اندوه من پایان میپذیرد.»[62]
مالک جهنی میگوید امام باقر (ع) درباره روز عاشورا فرمود:
«در روز عاشورا برای امام حسین (ع) زاری کرده و بگریید و اهل خانه را هم امر به گریستن بر آن حضرت کنید، در خانه خود برای حضرت مجلس عزا بر پا کرده و داغ خویش را ابراز کنید و ضمن دیدار و ملاقات همدیگر بر آن حضرت گریه کنید و یکدیگر را در داغ امام حسین (ع) تعزیت دهید و هرکس این عمل را انجام دهد برای او در نزد خدا ثواب دو هزار حج و عمره و جهاد در رکاب رسول خدا و امامان هدایتگر را ضمانت میکنم.»
مجالس حسینی (ع) یکی از مهمترین شیوههای احیای امر اهلبیت (ع) و مقاصد و مطالب ایشان است.
امام صادق (ع) از فُضیل پرسید:
«تَجلِسُون و تُتحَدَّثون؟ فقال: نَعَم، قال: انّ تلکَ المَجالس أُحِبُّها فَأحُیوا أَمرنا، فَرَحِمَ اللهُ مَن اَحیی اَمرَنا». [63]
«آیا (دورهم) مینشینید و حدیث و سخن میگویید؟ گفت: آری. فرمود: اینگونه مجالس را دوست دارم، پس امر (امامت) ما را زنده بدارید. خدا رحمت کند کسی را که امر و راه ما را احیا کند».
خدمتگزاری در آستان اهلبیت (ع) گذشته از اجر و ثوابی که دارد، تأسّی به امام معصوم (ع) نیز هست که حضرت زینالعابدین (ع) برای زنان عزادار فاطمیّات و علویّات غذا آماده میکردند. [64]
در حدیث قدسی آمده است:
«هر درهم و دیناری که در راه امام حسین (ع) مصرف شود، خداوند هفتاد هزار برابر آن را در دنیا برکت میدهد.»[65]
فضای مجلس امام حسین (ع) باید مناسب باهدفی باشد که به خاطر آن منعقدشده است. به چند جهت دراینباره اشاره میشود:
1. مناسب است مجلس عزاداری امام حسین (ع) آراسته به کتیبههایی از اسامی اهلبیت (ع) بالأخص سیدالشهدا (ع) باشد.
2. چیزهایی مانند تابلوها و مجسمهها که نظر شرکتکنندگان در مجلس را جلب میکند در محل قرار نگیرد.
3. ازنظر سرما و گرما مجلس را آماده کنند که عزاداران بدون تشویش خاطر به منبر و مداحی و عزاداری دل داده و عرض ادب کنند، بهگونهای نباشد که گرما در تابستان و سرما در زمستان مانع کسب فیض شود.
4. منبر را در محلی قرار دهند که مشرفبه جمعیت باشد و صدای گوینده به همهٔ مخاطبین بهطور مناسب برسد.
5. در صورت امکان مردم روبهقبله باشند.
6. نور مجلس مناسب فضای آن باشد تا اهل مجلس احساس خستگی نکنند.
7. کمک به رفتوآمد عزاداران، با آماده کردن وسیلهٔ ایاب و ذهاب و یا کمک عزاداران به یکدیگر در رفتن به مجالس عزاداری و بازگشت به منازل که باعث شرکت افراد بیشتری در مجالس میگردد. [66]
مجالس عزای سیدالشهدا (ع) نور و برکت است و مثل منازل و مجالس معمولی نیست. ورود به مجلس عزا با نیت صله با پیامبر (ص) و فاطمه زهرا -علیهاالسّلام -و ائمه هدی (ع) و همدردی با ایشان در مصیبت عظمی است. کسی که در مجلس عزا حضور مییابد خود را در کنار ضریح امام حسین (ع) یا قتلگاه یا بالای تلّ زینبیه یا اطراف خیمهگاه و یا کنار فرات و صحن و سرای آقا و مولایمان حضرت عباس (ع) تصور میکند و مناظری از کربلا را در ذهن خود تداعی مینماید.
از طرفی این نکته را در نظر داشته باشد که امام حسین (ع) به شرکتکنندگان مجلسش لطف میکند و به آنان توجه خاص دارد. از طرفی دیگر امام زمان (ع) حاضر و ناظر این مجالس هستند و عنایت خاصی به آنها دارند؛ بنابراین عظمت کربلا و عاشورا اقتضا میکند مکان مناسبی برای عزاداری فراهم کنیم.
1. رعایت ادب و عزا
قبل از هر نکتهای جا دارد عزادار باادب بنشیند و با سکوت به معارف اهلبیت (ع) و مصائب ایشان گوش فرا دهد. از سوی دیگر سعی در حفظ حال عزا باشد و حالت تأثر و بکاء را در خود کامل کند و از بیحالی و دلتنگی بپرهیزد.
2. نشستن در مکان حاضر
هنگام وعظ و خطابه و مدح و بیان احادیث اهلبیت (ع) با ورود افراد از جا برخیزد و نظم مجلس را به هم نزند؛ بنابراین در مجلس عزا اگر کسی جا باز کرد لطف او را میپذیریم وگرنه در هرجایی که خالی بود مینشینیم و هر جا که برگزارکنندهٔ مجلس عزا امر کرد همان را انتخاب میکنیم. [67]
احترام به سادات یا بزرگان و بالای مجلس نشاندن آنها – در حدی که نظم مجلس به هم نخورد- باید مراعات شود.
3. آسایش دیگران
باید در مجالس عزا به فکر راحتی و آسایش دیگران نیز باشیم، بهخصوص در مجالسی که با کمبود جا مواجه است و با مراعات یکدیگر میتوان مجلس پرثمری را به انجام رساند. در مجلسی که محل عزاداری وسیع است نیز نباید اسباب زحمت دیگران را فراهم کرد. فاصلهٔ افراد مراعات شود تا بهراحتی و آسودگی جسم و جان به روایات و احادیث و ذکر مصیبت بتوان گوش فرا داد.
4. دوری از خنده و شوخی
در ایام عزا بهتر است از اسباب نشاط و شادی پرهیز شود. چگونه میتوان در مجلسی که افراد برای عزیزان ازدسترفتهٔ خود برگزار کردهاند و همه برای عرض تسلیت آمدهاند خنده و شوخی کرد؟![68]
5. با دقت گوش کنیم
کسی که در مجلس عزای حضرت سیدالشهدا (ع) شرکت میکند باید بداند که واعظ و خطیبی که کلام ائمه معصومین (ع) را میگوید راوی حدیث، معجزه، کرامت و صفات و فضایل آن بزرگواران است تا چه رسد به ذکر مصیبت که عظمت خاص خود را دارد. [69]
6. تکبر نکردن در نشستن
مجالس عزای حسینی جای تکبر نیست. بر در خانه اهلبیت (ع) باید متواضع و فروتن بود تا خداوند عزت و شرافت دنیا و آخرت مرحمت نماید. بعضی علمای خادم عزای سیدالشهدا (ع) که عزت دنیا و آخرت یافتند برای عرض ارادت و خلوص نیت در عزای حضرت با گوشهٔ عمامهٔ خود غبار کفش عزاداران را پاک میکردند. به احترام منبری و ذاکر مصائب میایستادند و بهترین هدایا را به احترام به آنها تقدیم میکردند و از آنان درخواست دعا داشتند.[70]
7. با وضو بودن
با وضو به مجالس وارد شویم که وضو، قلب را روشن میکند. مجالس ذکر، محل نزول رحمت و محل رفتوآمد ملائکه و معصومین (ع) است و عظمت آن اقتضای با وضو بودن شرکتکنندگان را دارد.
بعضی از بزرگان شیعه قبل از رفتن به مجالس ذکر مصیبت امام حسین (ع) غسل زیارت میکردند و زیارت عاشورا را میخواندند. شیخ جعفر شوشتری میفرماید: مجالس امام حسین (ع) حکم حرم سیدالشهدا (ع) را دارد و قُبه الحسین است. [71]
وارد شدن به مجلس با پای راست نیز مانند حرم ائمه (ع) و مساجد احترام نسبت به مکان عزاداری است.
8. بردن فرزندان به مجالس
بردن فرزندان به مجالس عزای حضرت سیدالشهدا (ع) بهترین کلاس درس اعتقادی برای روشنی و صفای آنهاست. البته باید وضع روحی و جسمی آنها را در نظر گرفت تا باعث خستگی و بیمیلی آنها به مجالس نشود.
همچنین باید مراقب آنها بود تا باعث بینظمی در مجلس و جلبتوجه دیگران نشوند. [72]رسول خدا صلیالله علیه و آله فرمودند: ادبّوا اولادکم بحبّ علیّ بن ابی طالب (ع)
«فرزندان خود را با حُبّ به علی بن ابیطالب (ع) تربیت کنید.»[73]
امام خمینی فرمودهاند؛ بهترین وسیله برای تعلیم و تربیت مجالس عزاداری سید مظلومان است. [74]
شهید اندرزگو رحمهالله میفرمودند؛...توجه به مجالس اهلبیت (ع) باعث میشود که در خون بچهها، عشق به اهلبیت (ع) رشد کند. [75]
انفاق اموال در مجالس اهلبیت (ع)
همانطور که اقامه عزای خاندان رسول خدا (ص) از هر نوع آن؛ گریستن، گریاندن، تباکی، نوحه و...نزد خداوند متعال و ائمه معصومین (ع) از اعلی درجه محبوبیت برخوردار است، صرف اموال، خدمترسانی و رسیدگی به امور، برای هرچه بهتر، منظم و باشکوهتر برگزار شدن مجالس، نیز دارای اجر و مرتبه خاص نزد آنان میباشد، زیرا اقامه عزا و جمع شدن مردم برای ذکر و شنیدن مصائب اهلبیت (ع) باعث تعظیم شعائر مذهبی و دینی خواهد بود.
کسی که اظهار خاکساری و محبت در آستان مقدس حضرت سیدالشهدا (ع) و امیرالمؤمنین (ع) را میکند، چگونه میتواند در صرف مال در راه این مجالس و یا خدمتگزاری در آنها بخل ورزد؟!
بدون تردید نصرت و یاری ائمه اطهار (ع) با بذل مال، محب را به ائمه (ع) نزدیکتر مینماید. امام حسن مجتبی (ع) میفرماید:
من جاءنا بقلبه و نصرنا بیده و لسانه فهو معنا فی الغرفه الّتی نحن فیها.
«هرکس ما را به دل دوست بدارد و با زبان و دست ما را یاری کند، با ما در بهشت در غرفهای است که ما هستیم.»[76]
خداوند متعال در پاسخ به حضرت موسی (ع) دربارهٔ عاشورا میفرماید:
وَ من اَنفقُوا مالَه فی مَحبهِ ابن بنتِ المُصطَفی طَعاماً وَ غَیر ذلِک دِرهَماً اَو دیناراً اِلاّ وَ بارَکتُ لَهُ فی دارِ الدُّنیا بِسَبعینَ دِرهَماً وَ کانَ مُعافِی الجَنّه وَ غفرت لَه ذُنوبه.
«و هرکس مال خود را در محبت پسر دختر مصطفی صلیالله علیه و اله در طعام و غیر آن انفاق نمایند، به ازای هریک درهم یا دینار، هفتاد برابر در دنیا به او داده میشود و گناهانش بخشیده و در بهشت جایداده میشود...»[77]
به تجربه و مشاهدهٔ مکرر معلوم شده است خداوند متعال در مال کسی که جهت عزاداری اهلبیت (ع) انفاق میکند، برکت بسیار عطا میفرماید.
امام صادق (ع) فرمودهاند:
«ترک مکنید صلهٔ آل محمد صلیالله علیه و آله را از اموال خود، کسی که غنی باشد بهقدر غنای خود و فقیر بهقدر فقرش و کسی که بخواهد خداوند مهمترین حاجتهای او را برآورد، پس باید بدهد به آل محمد صلیالله علیه و آله و شیعهٔ ایشان آن مالی را که احتیاج به آن بیشتر دارد.»[78]
یک سال رختشویی و خرج مجلس روضه
مرحوم علامه مداح، از قول مرحوم ملکآبادی نقل نمودهاند؛ یکی از علمای بزرگ تهران، شبی امام حسین (ع) را خواب دید. از ایشان سؤال نمود که در این تهران، به کدام یک از مجالس بیشتر علاقه دارید؟ امام فرمودند: «به همهٔ آنها علاقه دارم»
آن عالم، حضرتش را به علیاکبر (ع) قسم داد که موردی را ذکر نماید.
امام فرمودند: منزل پیرزنی در فلان مکان، به مجلس ایشان خیلی علاقه دارم.
این مرد بزرگوار خود را به منزل آن پیرزن میرساند؛ و در مجلس او روضهای میخواند و در شبی که فردایش روز آخر مجلس توسّل آن پیرزن بود، به او میگوید: من از شما یک خواهش دارم؛ اجازه دهید فردا پول منبریها را من بدهم. یکمرتبه پیرزن شروع میکند به گریه کردن و میگوید؛ یک سال در خانههای مردم رختشویی کردهام، به امید اینکه سالی، ده روز برای امام حسین (ع) روضه بگیرم، شما میخواهی این مجلس را از من بگیری؟ من هرگز چنین اجازهای به شما نخواهم داد. [79]
امام خمینی در مورد افرادی که میگفتند مخارج روضه، صرف جنگزدگان شود، فرمودند؛ اشخاصی که میگویند مخارج روضه را صرف جنگزدگان کنید اشتباه میکنند، هرکدام از این دو از اهمیت خاصی برخوردارند که باید رعایت شوند. [80]
سفرهداری و اطعام
امام باقر (ع) فرمودهاند؛
انّ الله یحبّ اطعام الطّعام. [81]
«خداوند تبارکوتعالی، سفرهداری و اطعام به دیگران را دوست میدارد.»
رسول خدا صلیالله علیه و اله فرمودهاند؛
من موجبات مغفره الرّب اطعام الطّعام.[82]
«از موجبات آمرزش پروردگار، غذا دادن به دیگران است.»
امام صادق (ع) فرمودهاند؛
من اطعم مؤمنا من جوع اطعمه الله من ثمار الجنّه.[83]
«هرکس مؤمنی را که گرسنه است اطعام کند، خداوند او را از میوههای بهشتی اطعام خواهد کرد.»
مرحوم شیخ حسنعلی نجابت ازجمله شاگردان آیتالله سید علی قاضی و آیتالله انصاری همدانی بود که در مراسم اطعام و سوگواری امام حسین (ع) خود ایشان غذا طبخ میکرد و این را برای خودش شرف میدانست.[84]
سلام منابع رو شماره زدید ولی در آخر ذکر نکردید لطفا منابع رو در صورت صلاحدید به ایمیل بنده بفرستید
سلام دوست عزیز اگر روی اعداد کلیک کنید منابع را مشاهده می کنید برای مشاهده تمام پی نوشت آخر مقاله روی پی نوشت کلیک کنید