یکی از مهمترین ابهامات راجع به نقش شریح در جریان نهضت کربلا این است که آیا فتوای شریح مبنی بر وجوب جهاد با امام حسین علیهالسلام واقعیت داشته است یا خیر؟ مبنای این تردید، مربوط به ضرب المثلی در زبان فارسی است که علامه دهخدا به آن اشاره دارد و در میان مردم به خصوص شیعیان شایع است.[1] البته خود دهخدا نیز تأکید کرده است که این خبر سند ندارد.
بنا بر تحقیق و جستجویی که در کتابهای حدیثی و تاریخی اولیه و قابل استناد شده است، چنین چیزی یافت نشده است و فقط مترجم کتاب الفین علامه حلی نیز به فتوای شریح اشاره کرده است.[2] اما باید توجه کرد که این مطلب در خود الفین نیست بلکه در تعلیقات کتاب آمده که مترجم آن را اضافه نموده است لذا نباید تصور شود که این نظر علامه حلی بوده است.
فتوایی که از شریح قاضی نقل میشود که بر اساس آن، او حکم به قتل امام حسین (ع) داده است و با چنین عبارتی به او منتسب میشود:
«إنّ حسین بن علىّ بن ابى طالب لقد شقّ عصا المسلمین و خالف امیر المؤمنین و خرج عن الدّین ثبت و حقّق عندى قضیت و حکمت بدفعه و قتله حفظا لشریعه سیّد المرسلین.
حسین ستون مورد اعتماد مسلمانان را به دو نیم کرده و با امیرالمؤمنین، یزید بن معاویه، به مخالفت پرداخته است. برای من، خروج او از اسلام محرز شده و حکم من جنگ با اوست و قتل او برای حفظ شریعت اسلام، واجب است.»
اگر چنین خبری صحت داشته باشد، میتوان گفت که یکی از عوامل اصلی و بسیار مهم در بسیج مردم کوفه و شام علیه امام حسین (ع)، صدور چنین فتوایی از شخصی فقیه، مجتهد، مفسر، ملا و قاضی خلفای راشدین بوده است.
برخی از تاریخدانان در تحلیل خود بیان می کنند که با اینکه در منابع قدیمی چنین خبری مشاهده نمیگردد اما شواهدی مبنی بر تصدیق و تأیید آن موجود است که عبارتنداز:
1. سازگاری شریح با تمامی اندیشههای خلفای معاصر خود
2. تمایل و گرایش سریع به قدرت برتر (عبیدالله) و سهیم شدن در برنامههای او در مخالفت با طرفداران آل علی (ع)
3. ضعف نفس و محتاط و ترسو بودن و حساب بردن از عبیدالله، که ابن سعد هم در کتاب خود به آن اشاره میکند.
اما با توجه با اسناد تاریخی نمی توان خیلی به این تحلیل تکیه کرد و ازلحاظ تاریخی این مساله اثبات پذیر نیست و نمی توان سیر تحولات تاریخی دیگر را برمبنای این گزارش تاریخ بررسی کرد و آن را علت بسیج مردم کوفه دانست.
بالاخره جواب چی شد ؟ جواب قطعی داده نشد !
خواهش می کنم سند ذکر فرمایید هر چند از نظر بعضی ضعیف باشد با تشکر .
سند ذکر شده است در پی نوشت ببینید
سندی برایش در کتاب ها پیدا نکرده دیگه و اون سندی که از آن است مربوط به کتاب های سده اخیر است پس در آن تشکیک است اما نمیشه کامل کنارش گذاشت زیرا بلاخره این خبر در اون کتاب ها آمده من اینو برداشت کردم
به هرحال سوال جواب داده نشده است. شریح معاند بوده است یا خیر؟
به نظرم متن ناقصه. یعنی می شد جواب کاملتر داده بشه.