در این مقاله میخوانید:
لفظ صبر و مشتقات آن به کرات در قرآن آمده است برای نمونه
«سوره بقره؛ آیات 153 و 155، سوره آل عمران؛ آیات 142 و 200، سوره أنفال؛ آیه 46، سوره انبیا؛ آیه 85 ، سوره قصص؛ آیه 80، سوره نحل؛ آیه 126، سوره سجده؛ آیه 24، سوره اعراف؛ آیه 12 و...»
به عنوان نمونه آیۀ پایانی سورۀ مبارکه آل عمران، در بردارندهی چهار برنامه برای رستگاری مؤمنان است که رأس این برنامهها دستور به صبر است
«یَا أَیُّهَا الّذِینَ ءَامَنُوا اصْبِروُا وَصَابِروُا و رَابِطُوا وَ اتَّقُوا اللهَ لَعَلَّکُم تُفلِحوُنَ؛ ای کسانی که ایمان آورده اید (درمواجهه با مشکلات) صبر کنید و در برابر دشمنان نیز پایداری و از مرزهای خود مراقبت کنید و از خدا بپرهیزید ؛ شاید رستگار شوید.»
دستورات چهارگانه که در این آیه آمده است همگی مطلق و بدون قید است
«إِصبِروُا، صابِروُا، رَابِطوُا وَ اتَّقُوا». بنابراین صبر در این آیه شامل همه انواع صبر از قبیل صبر برابر شدائد، صبر در اطاعت خدا و صبر بر ترک معصیت است، و منظور از آن، صبر تک تک افراد است.
«رَابِطوُا» به معنی شدت مواظبت و محافظت در مقابل دشمن است. بنابراین جامعۀ مؤمنین زمانی روی فلاح و رستگاری را به خود میبیند که هم در طاعت خدا، هم در مقابله با معصیت و هم در مواجهه با دشمنان از خود صبر و شکیبایی نشان داده و مراعات حدود تقوا را بنماید.[1]
در سوره بقره آیه 155 می فرماید
«وَ لَنَبْلُوَنَّکُم بِشیْءٍ مِّنَ الخَوْفِ وَ الْجُوعِ وَ نَقْصٍ مِّنَ الْأَمْوَالِ وَ الْأَنفُسِ وَ الثَّمَرَاتِ وَ بَشِّرِ الصَّابرِینَ؛ البته شما را به اندکی ترس و گرسنگی و بینوایی و بیماری و نقصان در محصول می آزماییم و شکیبایان را بشارت ده.»
نکته در این آیه این است که کمبودها نواقص و مشکلاتی که در طول زندگی برای ما پیش می آید همه برای آزمایش و امتحان ماست.
و از آنجا که پیروزی در این امتحانات جز در سایه مقاومت و پایداری ممکن نیست در پایان آیه می فرماید «و بشارت ده صابران و پایداران را» آنها هستند که از عهده این آزمایشهای سخت به خوبی بر می آیند و بشارت پیروزی متعلق به آنها است، اما سست عهدان بی استقامت از بوته این آزمایشها، سیه روی درمی آیند.
آیۀ بعد صابران را معرفی کرده می گوید «الَّذِینَ إِذا أَصابَتْهُمْ مُصِیبَهٌ قالُوا إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ؛ آن ها کسانی هستند که هر گاه مصیبتی به آنها رسد می گویند ما از آن خدا هستیم و به سوی او باز می گردیم.»
توجه به این واقعیت که همه از او هستیم این درس را به ما می دهد که از زوال نعمت ها هرگز ناراحت نشویم، چرا که همهی این مواهب بلکه خود ما تعلق به او داریم، یک روز می بخشد و روز دیگر مصلحت می بیند و از ما باز می گیرد و هر دو صلاح ما است و توجه به این واقعیت که ما همه به سوی او باز می گردیم به ما اعلام می کند که این جا سرای جاویدان نیست زوال نعمتها و کمبود مواهب و یا کثرت وفور آنها همه زودگذر است، و همه این ها وسیله ای است برای پیمودن مراحل تکامل، توجه به این دو اصل اساسی اثر عمیقی در ایجاد روح استقامت و صبر دارد.
بدیهی است منظور از گفتن جمله «إِنَّا لِلَّهِ وَ إِنَّا إِلَیْهِ راجِعُونَ» تنها ذکر زبانی آن نیست، بلکه توجه به حقیقت و روح آن است که یک دنیا توحید و ایمان در عمق آن نهفته است.[2]
نتیجه این است که هر چه ایمان بیشتر باشد در مواجهه با مصائب و مشکلات صبر و شکیبایی بیشتری میتوانیم داشته باشیم.
در قرآن می بینیم که خداوند عنایت ویژهای نسبت به صابران داشته و مژده ها و بشارتهای زیادی به آنها داده است
1. محبّت. «وَ اللَّهُ یُحِبُّ الصَّابِرِینَ»
2. نصرت. «إِنَّ اللَّهَ مَعَ الصَّابِرِینَ»
3. بهشت. «یُجْزَوْنَ الْغُرْفَهَ بِما صَبَرُوا»
4. پاداش بی حساب. «إِنَّما یُوَفَّی الصَّابِرُونَ أَجْرَهُمْ بِغَیْرِ حِسابٍ»
5. بشارت. «بَشِّرِ الصَّابِرِینَ»[3]
بر اساس آیه 24 سوره رعد ملائکه الهی نیز اهل بهشت را به دلیل صبرشان میستایند «سَلَامٌ عَلَیْکمُ بِمَا صَبَرتُمْ فَنِعْمَ عُقْبی الدَّارِ؛ سلام بر شما به پاداش صبری که کردید پس چه نیک است سرانجام این سرا.»
اگر ملائکه الهی بهشتیان را از میان همه خصایص به واسطه صبرشان مورد ستایش و سلام قرار میدهند، به این دلیل است که همه خوبی ها به کمک صبر شده و هم چنین تمام زشتی ها و پلیدیها به مدد صبر و استقامت است که از انسان دور میشوند و اگر این موهبت الهی نبود، نه کسب هیچ خیر و خوبی میسر بود و نه دوری از هر شر و بدی.[4]
خداوند در سوره مبارکه آل عمران آیه 142می فرمایند «أَمْ حَسِبْتُمْ أَنْ تَدْخُلُوا الْجَنَّهَ وَ لَمَّا یَعْلَمِ اللَّهُ الَّذِینَ جاهَدُوا مِنْکُمْ وَ یَعْلَمَ الصَّابِرِینَ؛ آیا گمان دارید که (با ادّعای ایمان) وارد بهشت شوید، در حالی که هنوز خداوند مجاهدان از شما و صابران را معلوم نساخته است؟»
در تفسیر نور، ج2، ص165 این گونه آمده که این آیه، به جهاد و صبر و مقاومت مؤمنان اشاره می کند. زیرا راه بهشت از طریق صبر و جهاد است.[5]
قرآن می فرماید «سَلامٌ عَلَیْکُمْ بِما صَبَرْتُمْ» سلام بر شما اهل بهشت، به خاطر صبر و مقاومتی که داشتید. در این تعبیر لطفی است، نمی گوید سلام بر شما به خاطر حج و روزه و یا خمس و زکات، زیرا انجام هر عملی نیازمند صبر و پایداری است.
کلید بهشت، صبر و جهاد است. صبر در برابر مصیبت، معصیت و انجام عبادت و حضور در جبهه ی جهاد اکبر و جهاد اصغر. «وَ یَعْلَمَ الصَّابِرِینَ» صبر و مقاومت، همراه با جهاد لازم است. زیرا شروع جنگ و ادامهی آن و عوارض و آثار بعد از جنگ، همه و همه نیازمند صبر و بردباری است.[6]
همچنین با توجه به آیه 17 سوره لقمان که میفرماید «یَابُنیَّ أَقِمِ الصَّلَوهَ وَ أْمُرْ بِالْمَعْرُوفِ وَ انْهَ عَنِ الْمُنکَرِ وَ اصْبِر عَلی مَا أَصَابَکَ إِنَّ ذَالِکَ مِنْ عَزْمِ الْأُمُورِ؛ ای پسرک من، نماز بگزار، و امر به معروف و نهی از منکر کن و بر هر چه بر تو رسد صبر کن که این از کارهایی است که نباید سهلش انگاشت.»
در این آیه میبینیم که بعد از تحکیم پایههای مبدأ و معاد که اساس همه اعتقادات مکتبی است به مهمترین اعمال یعنی مسأله نماز پرداخته، میگوید.
«پسرم نماز را بر پا دار و بعد از برنامه نماز به مهم ترین دستور اجتماعی یعنی «امر به معروف و نهی از منکر» پرداخته میگوید مردم را به نیکی ها و معروف دعوت کن و از منکرات و زشتی ها بازدار و بعد از این سه دستور مهم عملی به مسأله صبر و استقامت که در برابر ایمان همچون سر نسبت به تن است، پرداخته میگوید «در برابر مصائب و مشکلاتی که بر تو وارد میشود، صابر و شکیبا باش که این از وظائف حتمی و کارهای اساسی هر انسانی است.» نکتۀ قابل ذکر در این آیه این است که صبر و شکیبایی اساس هر کار می باشد.
مسلم است که در همه کارهای اجتماعی مخصوصا در برنامه امر به معروف و نهی از منکر، مشکلات فراوانی وجود دارد، و سود پرستان سلطهجو، و گنهکاران آلوده و خودخواه، به آسانی تسلیم نمیشوند، و حتی در مقام اذیت و آزار، و متهم ساختن آمران به معروف و ناهیان از منکر بر میآیند که بدون صبر و استقامت و شکیبایی هرگز نمیتوان بر این مشکلات پیروز شد.[7]
صبر درروایات و احادیث
در روایات فراوانی از رسول خدا -ص- و ائمه اطهار (ع) صحبت از صبر و شکیبایی به میان آمده و با دقت و توجه در این احادیث در مییابیم که صبر دارای درجاتی است که در این جا چند نمونه از آن را ذکر خواهیم کرد.
امام صادق (ع) در روایتی دلنشین «اهل صبر را به دو گروه تقسیم می نماید. گروه نخست از اهل صبر کسانیاند که از بلا و مصائبی که دامن گیرشان می شود کراهت داشته و دلخور میگردند اما با این وجود قرار از کف نداده و زبان به شکوه و شکایت نزد هر کس و نا کسی نمیگشایند، حضرت این گروه را عوام می نامد و پاداش صبرشان را بشارتهای الهی میشمارد.
گروه دوم کسانیاند که نه تنها از مصیبت و بلاهای نازله کراهتی نداشته و خم به ابرو نمیآورند بلکه با کمال میل و روی گشاده به استقبالشان رفته و آن را نشانه نظر و لطف الهی به خود میدانند.
حضرت صادق (ع) این گروه را خواص نامیده و پاداش صبرشان را همراهی حضرت حق با آنها میشمارد.»
پس خواص از اهل صبر کسانیاند که به مقام رضا دست پیدا نمودهاند.رضایت خواص از مصائب و مشکلات به معنی این نیست که آنها از این بلاها آزرده نمی شوند، آزرده میشوند؛ اما چون رضایت خداوند را در تحمل این سختیها میبینند به تحمل آن مصائب رضایت میدهند.
تفاوت میان صبر با کراهت قلبی و صبر همراه با رضایت به اندازه فاصله ایمان با یقین است که هر چه بر ایمان انسان افزوده گردد و به وادی یقین نزدیکتر شود به همان اندازه هم از کراهت و ناخوشنودی او نسبت به پیشامدهای نا گوار و بلایا و مصائب کاسته میشود تا به مرز رضای از آنها برسد و از گروه عوام از اهل صبر جدا گشته و به سُلک خواص از صابرین بپیوندد.
قَالَ رَسُولُ اللَّهِ (ص) «إِنِ اسْتَطَعْتَ أَنْ تَعْمَلَ بِالصَّبْرِ مَعَ الْیَقِینِ فَافْعَلْ فَإِنْ لَمْ تَسْتَطِعْ فَاصْبِرْ فَإِنَّ فِی الصَّبْرِ عَلَی مَا تَکْرَهُ خَیْراً کَثِیراً وَ اعْلَمْ أَنَّ النَّصْرَ مَعَ الصَّبْرِ وَ أَنَّ الْفَرَجَ مَعَ الْکَرْبِ فَإِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْراً إِنَّ مَعَ الْعُسْرِ یُسْرا؛ رسول خدا (ص) فرمود: اگر بتوانی که صبری همراه با یقین و باور داشته باشی چنین کن و اگر توان آن نداری [باز هم] صبر کن زیرا در صبر کردن بر اموری که ناخوشایند توست خیر بسیاری وجود دارد، و بدان که نصرت و پیروزی همراه با صبر است و گشایش همراه با مشقّت و سختی است.»
و در روایتی دیگر حضرت رسول (ص) فرق بین خواص از اهل صبر با عوام از آنها را این چنین شرح میدهد: «إِذَا أَحَبَ اللَّهُ عَبْداً ابْتَلَاهُ فَإِنْ صَبَرَ اجْتَبَاهُ فَإِنْ رَضِیَ اصْطَفَاه؛ اگر خدا بندهای را دوست بدارد او را گرفتار میسازد. پس اگر صبر کرد او را انتخاب میکند و چنان چه راضی باشد او را بر میگزیند.»[8]
باز از رسول خداست که «الصَّبْرُ ثَلَاثَهٌ صَبْرٌ عِنْدَ الْمُصِیبَهِ وَ صَبْرٌ عَلَی الطَّاعَهِ وَ صَبْرٌ عَنِ الْمَعْصِیَهِ فَمَنْ صَبَرَ عَلَی الْمُصِیبَهِ حَتَّی یَرُدَّهَا بِحُسْنِ عَزَائِهَا کَتَبَ اللَّهُ لَهُ ثَلَاثَ مِائَهِ دَرَجَهٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَهِ إِلَی الدَّرَجَهِ کَمَا بَیْنَ السَّمَاءِ إِلَی الْأَرْضِ وَ مَنْ صَبَرَ عَلَی الطَّاعَهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ سِتَّ مِائَهِ دَرَجَهٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَهِ إِلَی الدَّرَجَهِ کَمَا بَیْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَی الْعَرْشِ وَ مَنْ صَبَرَ عَنِ الْمَعْصِیَهِ کَتَبَ اللَّهُ لَهُ تِسْعَ مِائَهِ دَرَجَهٍ مَا بَیْنَ الدَّرَجَهِ إِلَی الدَّرَجَهِ کَمَا بَیْنَ تُخُومِ الْأَرْضِ إِلَی مُنْتَهَی الْعَرْشِ؛
رسول خدا (ص) فرمود: صبر بر سه قسم است؛ صبر در مصیبت و صبر بر طاعت و صبر از گناه، پس هر که بر مصیبت صبر کند تا آن را با تسلی خوبی رد کند، خدا برایش 300 درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر به اندازه فاصله میان آسمان و زمین باشد و هر که بر طاعت صبر کند خدا برایش 600 درجه نویسد که میان هر درجه تا درجه دیگر باندازه فاصله میان قعر زمین تا عرش باشد و هر که از معصیت صبر کند، خدا از برایش نهصد درجه بنویسد، که مسافت میان درجهای تا درجهای دیگر، چون مسافت میان قعر زمین است تا منتهای عرش.»[9]
حضرت اباعبداللَّه (ع) فرمود:
هنگامی که جبرئیل (ع) خبر شهادت حضرت اباعبدالله الحسین (ع) را به پیامبر خدا (ص) رساند آن جناب دست امیرالمؤمنین علی (ع) را گرفته و مقدار زیادی از روز را با هم خلوت کرده و هر دو گریستند، و از یک دیگر جدا نشدند مگر آن که جبرئیل (ع) بر ایشان نازل شد و عرضه داشت پروردگارتان سلامتان میرساند و میفرماید «صبر نمودن را بر شما واجب و لازم نمودم. سپس حضرت فرمودند: هر دو صبر کرده و بیتابی نکردند.»[10]
در مقاله بعدی بخوانید: جلوههایی صبر در عاشورا و پس از آن
سلام، با نهایت احترام به دوستانی که زحمت می کشندمقاله نسبتاً علمی نوشته شده و غیر کاربردی و طولانی. می بایست یک داستانی از عاشورا ذکر می شد و سپس 1-2 عبارت درباره مفهوم صبر. خلاصه یک تذکر ساده