نه ،نه، پدر اشتباه نکن. من مادرت فاطمه نیستم. موهایم سفید شدهاند قبول، اما من فاطمه نیستم.
قدم خمیده، پهلویم درد میکند، صورتم.......آری، اما من فاطمه نیستم.
میخواهی برایت بگویم؟
از بازوانم، از پرهایم، از دلم، از دلت، از عمهام، آخر چه بگویم؟ عمو یادت هست؟
یادش به خیر روی دوشش که مینشستم همهجا پیدا بود. همهجا، باورت میشود؟
اما امروز چه میبینم؟
امروز هم همهی دنیا را میبینم، دنیای من، بابای من، من برای تو گریه میکنم تو برای من.
دنیای من چشمان توست. سر توست. خدا حفظت کند دنیای من!
بابا سلام، سلام سلامتی میآورد. آری، بدنت که اینجا نیست اما بابا سرت سلامت باشد.
حالم را یادت میآید؟ روی دوش عمو پیش اکبر کنار قنداقه اصغر در مقابل چشمان زینب، تو راهم داشتم دنیای من.
اما حالا من مواظبت میکنم از تو ... تو موهایم را شانه میزنی؟ دنیای من؟
بسیار عالی طیب الله
تفاوت است بین این که سرت را روی پای دخترت بگذاری و اینکه سرت را رو پای دخترت بگذارند....
Besyar aliii