کلمه‌های «امن»،« امانه» و « امان» در اصل به یک معنا هستند.

با جستجوی واژه‌ی امانت در لغت‌نامه‌ها، این نتیجه به دست می آید: « امانت » را از آ ن‌ جهت امانت گویند که شخص امانت‌گذار از عدم خیانت آن‌که امانت پیش اوست، مطمئن و ایمن است‏.[1]

 برای بهتر روشن شدن معنای واژه امانت، چند مثال مطرح می‌شود:

چرا خانه‌تان را به همسایه‌تان به امانت می‌سپارید و چند روزی به سفر می‌روید؟

زیرا مطمئنید از منزل شما مواظبت می‌کند و از هر گونه تعرضی به آن جلوگیری می‌کند.

چرا کتابتان را به‌ راحتی به دوستتان امانت می‌دهید؟

برای این‌که مطمئنید او از کتاب شما یک استفاده عرفی، که همان مطالعه باشد، می‌کند؛ یعنی در آن خطی نمی‌کشد یا صفحه‌ای از آن را جدا نمی‌کند.

در شرایط عادی، امانت دادن چیز با ارزشی به شخصی، رابطه مستقیمی با امین بودن شخص پذیرنده آن امانت دارد. در واقع هرچه مورد «امانت» با ارزش‌تر باشد، روی شخص امانت‌پذیر دقت بیشتری می‌شود و با پرس‌وجو و یا آزمودن آن فرد اطمینان حاصل می‌شود که او در امانت خیانت نمی‌کند.

در متون دینی، به مسأله امانت‌داری به‌ طور جدی پرداخته شده تا جایی که رسول اکرم صلی الله علیه و آله و سلم شخصی را که امانت‌دار نیست، فاقد ایمان می‌دانند و کسی را که بر عهد و قول و قرار خود پایبند نیست، فاقد دین![2]

 این بیان محکم خاتم‌الانبیا (ص) بیانگر اهمیت امانت‌داری و وفای به عهد در دین اسلام است.

یکی از با ارزش‌ترین و مهم‌ترین سرمایه‌های هر انسانی عمر اوست. لحظه‌ لحظه‌های زندگی آدمی سرمایه ایست که دیگر قابل جبران نیست. پیامبر اکرم (ص) برای مدیریت و استفاده صحیح از آن، تعبیر بخل ورزیدن را به کار می‌برند و می‌فرمایند در مورد حفظ عمر و استفاده صحیح از اوقات خود، بخیل‌تر از حفظ مال و ثروتت باش![3]

انسان‌ها معمولا از تمام فعالیت‌های مالی خود اطلاع دارند و تا جایی که برایشان امکان داشته باشد سعی به کاهش این هزینه‌ها دارند! تعبیر رسای رسول اکرم (ص) در مقایسه این دو، اهمیت وقت و عمر آدمی را نشان می‌دهد.

سخنرانان مذهبی با توجه به حدیث شریف نبوی، باید برای حفظِ ایمان و دین خود بکوشند و مراقب باشند که در وقت مردمی که برای شنیدن مسائل دینی، به‌پای منبر آمده‌اند، خیانت نکنند و مردم هم برای به امانت گذاشتن سرمایه عظیم عمر خود دقت کافی را به خرج دهند و پای سخنان افرادی بنشینند که امانت‌داران خوبی باشند.

با توجه به مقدمات بالا، قسمتی از یک برنامه مذهبی بررسی می‌شود:

در اغلب مراسم مذهبی، مثلا یک دهه از ماه محرم، از سخنرانی دعوت می‌شود تا بحثی را مطرح و پیرامون آن برای حاضرین، سخنرانی کند.

 این‌چنین است که مردم وقت خود را به سخنران امانت می‌دهند. آن‌ها با ارزش‌ترین سرمایه خود را به شخصی امانت می‌دهند و وظیفه بزرگی را بر دوش فرد سخنران می‌گذارند و او باید امانت‌دار گذر ثانیه‌های عمر آن‌ها در آن برنامه باشد. نقل می‌کنند که روزی مردم از آیت‌الله میرزا علی فلسفی (برادر خطیب مشهور) خواستند به منبر برود. ایشان امتناع ورزیدند و گفت: «من امروز مطالعه نکرده‌ام.» مردم صلواتی فرستادند تا مقدمه سخنرانی باشد! ایشان باز امتناع کرد. مردم بار دیگر صلوات فرستادند تا سرانجام به اصرار مردم، ایشان به بالای منبر رفتند و چنین گفت: «بسم الله الرحمن الرحیم، بی‌مطالعه صحبت کردن ظلم به وقت مردم است. والسلام علیکم و رحمه الله و برکاته.» و مردم بهت‌زده، شاهد پایین آمدن ایشان از پله‌های منبر بودند![4]

این حکایت هنگامی شگفت‌آورتر خواهد بود که بدانیم مقام علمی ایشان در حدی بود که حضرت آیت‌الله خویی اولین اجازه اجتهاد بین تمامی شاگردانشان را به ایشان اعطا کردند.[5] وقتی از مرحوم استاد مطهری برای سخنرانی در مجلسی دعوت کردند ایشان با تواضع و صراحت تمام گفت: «آمادگی لازم را جهت این سخنرانی نیافته‌ام. من برای هر سخنرانی، حداقل بیست ساعت مطالعه دارم.»[6]

چنین رفتارهای درس‌آموزی نشان می‌دهند که این بزرگان، وقت مردم را امانت شرعی در دست خود می‌دانستند و به هیچ بهایی حاضر به خیانت کردن در این امانت نبودند.

 مجالس روضه سیدالشهدا علیه‌السلام فرصتی فراهم می‌آورد تا مردم از هر سن و جنسیتی، در آن‌ها شرکت کنند و وقت خود را به امانت در اختیار سخنرانان قرار دهند.

پس بهتر است موضوع و محتوای سخنرانی، پس از شناخت مخاطب انتخاب شود.

با پرس‌وجو از متولیان یک برنامه مذهبی، به‌طور مثال در مورد سن مخاطبین، می‌توان محتوایی مناسب با فضای سنی و فکری آن‌ها مطرح کرد.

 در طرح‌ریزی بحث‌ها، باید از نقل حکایات و مطالبِ ضعیف که با عقل، قرآن و سنت هم‌خوانی قابل‌ توجهی ندارد، پرهیز شود و تمامی مطالب بر پایه‌ استدلالات محکم عقلی و قرآنی برای مخاطبان مطرح شود.

نتیجه این‌که سخنرانان مذهبی با توجه به حدیث شریف نبوی، باید برای حفظِ ایمان و دین خود بکوشند و مراقب باشند که در وقت مردمی که برای شنیدن مسائل دینی، به‌پای منبر آمده‌اند، خیانت نکنند و مردم هم برای به امانت گذاشتن سرمایه عظیم عمر خود دقت کافی را به خرج دهند و پای سخنان افرادی بنشینند که امانت‌داران خوبی باشند.

 

*در ایده و بخش‌هایی از این نوشتار از بخش یازدهم کتاب «هیئت نماد دین‌ گستری یا غم گستری» نوشته مجید مبینی استفاده‌ شده است.