چکیده
مسئله حضور یا عدم حضور بانوان در فعالیتهای سیاسی و اجتماعی، از مسائل مناقشهبرانگیزی است که از دیرباز محل بحث فقها بوده است. یکی از این فعالیتها حضور بانوان در پیادهروی اربعین است. در این زمینه به طور کلی میتوان آرای فقها را به سه دسته تفکیک کرد: گروهی حضور بانوان را در راهپیمایی اربعین حرام میدانند. در مقابل، گروهی قائل به جواز حضور بانوان در این مراسم و دسته سوم قائل به رجحان حضور بانوان در پیادهروی اربعین هستند. این پژوهش با روش توصیفی – تحلیلی و به صورت اسنادی، ادله قائلین سه دیدگاه را ارزیابی و نقد کرده است. یافتههای پژوهش حاکی از این امر است که دلیل قاطع و خدشهناپذیری بر عدم مشروعیت حضور بانوان در مراسم اربعین در دست نیست. همچنین دلایلی وجود دارد که جواز را به عنوان حکم اولی تایید میکند. نتیجه اینکه در صورت عروض عناوین ثانوی بر حضور زنان در راهپیمایی اربعین همچون وقوع در مفسده، حکم ثانوی، حرمت است و در صورت عروض عنوان ثانوی همچون وجوب حفظ عزت مسلمانان و جامعه مسلمانان و زنده نگه داشتن مکتب امام حسین (ع)، حکم ثانوی، رجحان حضور بانوان در راهپیمایی است و این رجحان در شرایطی ممکن است تا حد ضرورت و وجوب کفایی پیشروی کند.
تبیین مسئله
پیرامون حضور زنان در اجتماعات از قدیمالایام بحث و گفتوگو وجود دارد. یکی از مواردی که برای حضور زنان در آن اختلاف نظر وجود دارد، پیادهروی اربعین است. پیادهروی میلیونی اربعین، اجتماعی بزرگ است که هر ساله با شکوهی بیشتر از قبل برگزار شده و جهانیان را شگفتزده ساخته است. هر ساله در موسم اربعین به دلایلی همچون لزوم کسب رضایت بانوان از همسران یا خانوادهها و ازدحام و امکان اختلاط، نسبت به حضور بانوان در این مراسم، سوالات و صحبتهایی –مانند: «پیادهروی اربعین، جای بانوان نیست»- به گوش میرسد. از طرفی با وجود روایاتی که دال بر وجوب زیارت حضرت امام حسین (ع) هستند (ابن قولویه، 1398، ص 121؛ شوشتری، 1390، ص 238) و دسته دیگری از روایات که به استحباب زیارت اشاره کردهاند –اعم از استحباب زیارت حضرت (کفعمی، 1405ق، ص 490 و جرانی فخر، 1426ق، ج 4، ص 624)، استحباب پیاده رفتن به زیارت حضرت (حر عاملی، 1409ق، ص 439) و استحباب زیارت در روز اربعین (مجلسی، 1410ق، ص 191؛ حر عاملی، ج 6، 1409ق، ص 478 و 458)- این سوال مطرح میشود که حکم فقهی حضور زنان در پیادهروی اربعین با توجه به محدودیتها و مسائل موجود چیست. فقیهان در پاسخ به این سوال اختلاف نظر دارند.
به رغم آنکه موضوع حضور زنان در پیادهروی اربعین، مسئله مهمی است، تحقیق فقهی مبسوطی دراین زمینه مشاهده نشد؛ اما به طور کلی درباره پیادهروی اربعین پژوهشهایی صورت گرفته است؛ برای نمونه قربانی سپهر در مقاله «بررسی و تحلیل جایگاه پیادهروی اربعین در افزایش وزن ژئوپلیتیکی شیعیان در مناسبات جهانی» به این نتیجه رسیده است که پیادهروی اربعین یکی از عوامل اثرگذار بر نقش و جایگاه شیعیان در جهان بوده و توانسته است قدرت، منزلت و وزن ژئوپلیتیکی شیعیان را در سطح منطقه و جهان افزایش دهد. (قربانی سپهر، 1398) همدانی در تحقیق «ضرورت بحث اربعین»، ورود اهل بیت بزرگوار امام حسین (ع) در روز اربعین سال 61 قمری را اثبات میکند. (همدانی، 1387) همچنین رسول جعفریان در پژوهش «دلیل بزرگداشت اربعین پیست؟» (جعفریان، 1386)، سبحانینیا در «تحقیق درباره اربعین حسینی» (سبحانینیا، 1397)، عبدالکریم پاکنیا در «پیام اربعین در زیارت اربعین» (پاکنیا تبریزی، 1388) و محمد فاضل در «تحلیل مبنای تاریخی اربعین حسینی» (فاضل، 1386) به موضوع زیارت حضرت سیدالشهدا (ع) در روز اربعین پرداختهاند و علاوه بر واکاوی ادله اهمیت اربعین حسینی با استفاده از آیات و روایات و با بررسی تاریخچه آن، به ضرورت بزرگداشت این مراسم تاکید کردهاند.
پرویش نیز در مقاله «بررسی ظرفیتهای تمدنسازی در جهان اسلام با تکیه بر پیادهروی اربعین» نشان داد که مولفههای فرهنگی، سیاسی و اقتصادی این جریان عظیم تواضع، توسل، مشارکت مردمی، ولایتپذیری، استکبارستیزی، سخاوت، برکت و تعاون هست و با توجه به ظرفیت عظیم معنوی و فرهنگی، تجمع اربعین میتواند فرصتی مناسب و استراتژیک برای شکلگیری یک جنبش جهانی حقطلبی و حقخواهی باشد. (پرویش، 1398) عاملی، در تحلیل پیمایشی «راهپیمایی اربعین حسینی؛ ظرفیتها، چالشها، نمادها و معانی» با طرح 839 پرسشنامه به چهار زبان فارسی، عربی، ترکی و انگلیسی، به زمینهیابی، نگرشسنجی و ایدهآلسنجی مشارکت کنندگان در رخداد سالیانه اربعین پرداخته است. (عاملی، 1396)
با این مقدمه و با توجه به خلأ پژوهشی موجود در این زمینه، پژوهش حاضر به بررسی حکم فقهی حضور بانوان در پیادهروی اربعین پرداخته و به طور کلی آرای فقها را به 3 دسته تقسیم کرده است: مشهور قائل به جواز حضور بانوان هستند و در مقابل نظر شاذی مبنی بر حرمت حضور آنان وجود دارد و عدهای نیز به رجحان حضور بانوان معتقدند. در ادامه دلایل و مستندات آنها بررسی میشود:
1-مستندات قول به حرمت حضور زنان در راهپیمایی اربعین
برخی، حضور زنان در راهپیمای اربعین را ممنوع دانستهاند[1]. دلایل قائلین به حرمت حضور زنان در راهپیمایی و مراسم اربعین ناظر به وقوع مفسده ناشی از اختلاط، غیبت از منزل و معطل ماندن امور شوهر و منزل، سختی طی مسیر برای زنان و امکان غلبه حضور بانوان است:
الف) وقوع مفسده ناشی از اختلاط با نامحرم
مهمترین دلیل برای قول به حرمت حضور زنان در راهپیمایی و زیارت اربعین، اختلاط بانوان با مردان نامحرم به دلیل ازدحام و جمعیت زیاد است که برای اثبات حرمت آن به سه دسته از روایات استناد میشود:
دسته اول: روایات دال بر منع تردد بانوان در اماکن عمومی
روایات متعددی بر منع تردد بانوان در جایی که مردها حضور دارند، دلالت دارد؛ از جمله پیامبر (ص) میفرمایند:
زنان هنگام راه رفتن، از وسط کوچه راه نروند؛ بلکه از کنار بروند. (نوری، 1408ق، ج12، ص 215)
بین مردان و زنان جدایی افکنید؛ زیرا هنگامی که آنها رودرروی یکدیگر قرار گرفتند و با هم رفتوآمد داشتند، جامعه به دردی مبتلا خواهد شد که درمان نخواهد داشت. (عجلونی جراحی، 1351، ج1، ص 279)
امام علی (ع) نیز به مردان هشدار میدهند: «ای مردم عراق، به من خبر دادند که بدن زنهای شما در راهها با بدن مردان تماس پیدا میکند. آیا شرم نمیکنید؟! (کلینی، 1407ق، ج8، ص 537) بنابراین از آنجا که واژه «تدافع» در روایت به معنای به هم خوردن دو نفر بر اثر ازدحام و شلوغی است
(ابن منظور، 1366، ج8، ص 89؛ جوهری، 1404ق، ج 3، ص 1208)، از اخبار مذکور در جهت اثبات حرمت حضور زنان در راهپیمایی اربعین استفاده میشود.
نقد و نظر: بر فرض صحت سند روایات، در دلالت روایات بر حرمت حضور زنان در جامعه اشکال است؛ زیرا روایات مذکور در مقام بیان حکم حضور زنان در جامعه نیست؛ بلکه در مقام بیان شرایط حضور بانوان در مکانهای عمومی است و لذا گفته شده زنان در معابر از کنار حرکت کنند؛ به گونهای که دچار برخورد و تماس نشوند و این در حالی بود که زنهای عراقی با وضع نامناسبی به خیابانها رفتوآمد داشتند. بنابراین از این احادیث استفاده اخلاقی شده است. (مطهری، 1387: ص 216) همچنین اگر این روایات در جایگاه استنباط حکم شرعی باشد، نهایتا به آداب حضور زنان در جامعه اشاره دارد. لذا ظهور آشکار بر عدم حرمت حضور زنان در حضور مردان دارد.
دسته دوم: روایات دال بر لزوم حبس زنان در منزل
از روایات حاوی عبارت «فاحبسوا نسائکم»، استحباب حبس زن در منزل خودش یا شوهر استفاده شده و گفته شده است زنان جز برای رفع نیاز، از منزل خارج نشوند و مردی هم داخل خانه نیاید. (حر عاملی، 1409ق، ج 20، ص 64) از این روایات نتیجه گرفته شده است که به طور کلی باید از حضور بانوان در اجتماعات، ممانعت به عمل آورد. (همان، ج19، ص 36)
نقد و نظر: این روایات در صدد بیان رجحان منع زنان از حضور در جامعه –با قطع نظر از عروض هر عنوان ثانوی- است و هرچند در ظاهر بر الزام ماندن زن در خانه دلالت دارد، اما به قرینه اینکه بیان شده است در منزل خود یا منزل شوهر بماند و مرد دیگری وارد خانه نشود، ظهور در ماندن در خانه در زمان عده رجعی دارد. از طرفی با توجه به روایات مخالف و دلایل حاکی از جواز حضور زنان در اجتماع، ظهور این روایات بر حرمت حضور اجتماعی زنان تمام نیست؛ خصوصا اینکه هیچ یک از دو امر ماندن زن در خانه یا حضور زن در جامعه، فینفسه ارزش محسوب نمیشوند و حکم هر یک از این دو به اقتضای جهات عارضی یا ثانوی، تعیین یا تغییر مییابد. (هدایتنیا، 1396) از طرف دیگر لازم است آثار سوء جلوگیری از حضور بانوان در اجتماع –مانند استضعاف فکری زنان، تضییع استعدادهای زنان، مردانه شدن اداره امور زنان، دینگریزی زنان و عسروحرج- در نظر گرفته شود. لذا به نظر میرسد این منع، خلاف مصلحت، و امری مردود است؛ ضمن اینکه برخی معتقدند در حصار قرار دادن زنان، ظهور در ازدواج دارد و در واقع این احادیث در صدد بیان رجحان ازدواج بانوان است. (مطهری، 1387، ص 215)
دسته سوم: روایات دال بر عدم لزوم یا منع حضور زنان در اجتماعات مهم مسلمانان
برای اثبات حرمت حضور بانوان از احادیثی که حضور زنان در مراسم عمومی –مثل نماز جمعه و جماعت و تشیع جنازه و...- را واجب نشمرده (قمی، 1413ق، ج4، ص 364) و روایاتی که تصریح به کراهت زیارت بانوان کرده و برخی احادیث اهل تسنن که به طور کلی به حرمت زیارت قبور اشاره کرده (مکارم شیرازی، 1427ق، ج1، ص 540)، استفاده شده است. همچنین گفته شده که دلیل منع حضور زنان در زیارتگاهها، اختلاط با مردان است. لذا برخی فقهای حنبلی ورود زنان به قبرستان را تحریم کردهاند؛ چون رفتن آنها به این اماکن جهت انجام سوگواری، عادتا مقدمه و زمینه میشود که بعضی اندامشان بر اجنبی نمایان شود و عمل حرام رخ دهد. (شوکانی، 1413ق، ج4، ص 124؛ جناتی، 1370، ص 260؛ شافعی، 1379، ج3، ص 149؛ مجلسی، 1404ق، ج14، ص 192؛ متقی هندی، 1413ق، ج16، ص 388)
نقد و نظر: اولا بر فرض صحت روایات، دلیلی بر سرایت و توسعه حکم منع زنان از زیارت قبور به دیگر مواردی که حضور زنان باعث اختلاط با مرد نامحرم میشود، وجود ندارد. ثانیا برخی، زیارت قبور را برای زنان –در صورتی که زمینهساز فتنه نباشد، مانند زنان مسن- نهتنها جایز، بلکه حنفیها و مالکیها مانند امامیه (صاحب جواهر، 1421ق، ج2، ص 588)[2] به دلایل مختلفی -از جمله اینکه زیارت اهل قبور موجب یاد مرگ میشود- مستحب دانستهاند (نیشابوری، 1334، ج3، ص 65)؛ خصوصا توصیه کردهاند که زنان از کارهای خلاف شرع در آن محیط بپرهیزند. (مکارم شیرازی، 1427ق، ج1، ص 540) همچنین در همین روایات زیارت قبور پیامبر، اولیا، صلحا و شهدا استثنا و به استحباب این نوع زیارات اشاره شده است. (امینی، 1417ق، ص 209) از طرفی اگر ملاک منع، برخورد با نامحرم باشد، با نظر به اینکه از این حیث اولویت برای مردان بر زنان وجود ندارد، لازم است از حضور مردان نیز منع شود؛ در صورتی که چنین چیزی هرگز مورد توجه قرار نگرفته است؛ از این رو فهمیده میشود آنچه مورد نهی است، برخورد و اختلاط با نامحرم است؛ نه حضور در اجتماع.
ناگفته واضح است در مقابل این روایات که شاذ و نادر است و ضعف سندی بارز دارد (خوئی، 1390، ج14، ص 241)، روایاتی وجود دارد که از نظر تعداد، فراوانتر است و صراحتا مجاز بودن حضور زنان در مجامع عمومی مثل نماز جمعه و جماعت و زیارات را مطرح میسازد. بنابراین طبق این روایات نیز نمیتوان گفت صرف اختلاط، مانع حضور بانوان است؛ بلکه ضمن جواز حضور، لازم است مراقبت کنند تا حضورشان موجب برخورد با نامحرم نشود.
ب) غیبت از منزل و معطل ماندن حق جنسی شوهر
برخی، علت تحریم حضور بانوان در راهپیمایی اربعین را غیبت چندروزه زنان از محل زندگی و خانه خود و رها کردن همسر و فرزندان دانسته و آن را نمونهای از کوتاهی در انجام وظایف زنان شمردهاند؛ در حالی که سفارشهای فراوان ائمه (ع) بر شوهرداری زن دلالت دارند:
«جهاد المرأه حسن التبعل» (سید رضی، 1414ق، ص 432) و «لا شفیع للمرأه أنجح عند ربها من رضا زوجها». (مجلسی، 1410ق، ج78، ص 345) بنابراین حضور بانوان و اینگونه مشارکتها با نظر به اینکه در تعارض یا تزاحم با حقی الهی یا حقالناس و حقوق ناشی از زوجیت (توجهی، 1390) قرار میگیرد، جایز نیست.
نقد و نظر: اول اینکه این دلیل اخص از مدعاست؛ چراکه فقط شامل زنان متأهلی میشود که شوهر آنها در خانه میمانند و جهت ارضای نیاز جنسی، راضی به مسافرت همسرش نیست؛ در حالی که بسیاری از زنان همراه شوهر و بسیاری با رضایت شوهر میروند و بسیاری هم مجرد، مطلقه یا بیوه هستند. لذا نمیتوان صرف اینکه ممکن است برخی زنان بدون رضایت شوهر بروند، حکم حرمت را سرایت داد و قائل به حرمت حضور کلیه زنان در راهپیمایی اربعین شد. دوم اینکه در حال حاضر گذرنامه زنان متأهل، با رضایت کتبی شوهر صادر میشود و شوهر میتواند در صورت مخالفت، همسرش را ممنوعالخروج نماید. سوم اینکه زنان متأهلی که بدون شوهر برای درک ثواب زیارت اربعین و به قصد تقرب و رضایت خدا به راهپیمایی اربعین میروند، غالبا متعهد به وظایف زناشویی هستند و لذا تمام تلاش خود را میکنند که اول رضایت شوهر را کسب کنند؛ چراکه رضایت خدا را در رضایت شوهر میدانند.
ج) سختی طی مسیر برای زنان
ممکن است ازدحام و شلوغی، طولانی بودن مسیر پیادهروی، نبود وسیله نقلیه مطمئن و مسائل امنیتی، کمبود امکانات بهداشتی و اسکان در نهایت ضعف بدنی بانوان را از مهمترین دلایل منع حضور آنان در مراسم اربعین دانست.
نقد و نظر: در جواب باید گفت سختی سفر، عنوان محرمی نیست تا با مترتب شدن آن بر سفر بانوان موجب شود این سفر بر آنان حرام گردد. افزون بر این مطلب هرچند زیارت سیدالشهدا (ع) در اکثر برهههای تاریخی به سختی انجام میشد و جان زائران در خطر بود، اما با این وجود زائران همیشه عاشقانه خطرات را به جان خریدند و به زیارت اربعین رفتند. (زارع خورمیزی، 1392) در زمان ما نیز شیعیان –از جمله زنان- این سختی را به جان میخرند و علیرغم مشکلات فراوانی که در سراسر این سفر متحمل میشوند، با تأسی به حضرت زینب (ع) عاشقانه مشکلات این سفر را تحمل میکنند.
2- مستندات قول به جواز حضور زنان در راهپیمایی اربعین
مطابق نظریه مشهور فقهای معاصر، حضور بانوان در پیادهروی اربعین مجاز است. آیتالله مکارم معتقد است: «این حرکت عظیم بینظیر است،... نباید از شکوه اربعین چیزی کاست و شرکت زنان اشکالی ندارد؛ ولی جهات شرعی را باید کاملا رعایت نمایند و بهتر است که با محارم خود بروند»[3]. بسیاری از فقهای دیگر مانند آیتالله مظاهری، آیتالله خامنهای و آیتالله تبریزی نیز بر جواز حضور زنان، مشروط به رعایت حجاب و عفاف و رضایت شوهر فتوا دادهاند و برخی نیز به ارجحیت همراهی محارم برای زیارات اشاره کردهاند. (خمینی، 1389، ج 10، ص 183) به نظر میرسد شرط اخیر با توجه به شرایط زمان گذشته که امنیت زیادی در بیابانها وجود نداشته، برای حفاظت از بانوان قرار داده شده است. (امینی، 1417ق، ص 209)
دلایل قول به جواز عبارتاند از:
الف) دلالت روایات بر جواز حضور زنان
روایات متعددی بر وجوب حضور زنان در نماز عید فطر، عید قربان و نماز جمعه دلالت دارد. (حمیری، 1413ق، ص 100 و شهید اول، 1419ق، ج14، ص 161) این دسته روایات صراحتا به جواز و بلکه وجوب حضور بانوان در مناسک دینی اشاره دارد، خصوصا مراسمی که مستلزم حضور تعداد زیاد و باشکوه مسلمانان است. بنابراین با توجه به تنقیح مناط و اینکه پیادهروی اربعین از جمله مراسمی است که برگزاری باشکوه آن، مطلوب شارع است، لذا دلالت بر جواز حضور بانوان دارد.
ب) دلالت سنت بر جواز حضور زنان
مطالعه تاریخ عصر رسول (ص) و ائمه با محوریت حضور زنان در عرصه جامعه با وجود حضور مردان، موارد زیادی را نشان میدهد که دلالت بر جواز حضور زنان دارد؛ برای نمونه اولین نماز جماعت در مسجدالحرام با حضور حضرت خدیجه (ع) برگزار شد. همچنین فعالیتهای سیاسی حضرت زهرا (ع) و حضرت زینب (ع) بر کسی مخفی نیست؛ همچنان که حضرت زهرا (ع) دست حسنین را میگرفتند و به در خانه مهاجر و انصار میرفتند و از آنان میخواستند با پیروی کردن از امیرالمؤمنین (ع) در راه رسالت استوار و پایدار باشند و او را یاری رسانند. (هلالی، 1418ق، ص 10-20) روایات متعددی حاکی از آن است که پیامبر اکرم (ص) دختران و زنان خود را برای اقامه جماعت در نمازهای عیدین به خارج خانه میبردند و خارج شدن دختران جوان را برای شرکت در نماز عید فطر و عید قربان مجاز میدانستند. (طوسی، 1407ق، ج3، ص 287)
حضور حضرت زینب کبری (ع) در نهضت عاشورا و همچنین مشارکت زنان در نهضتهای بزرگ سیاسی- اجتماعی از قبیل مهاجرت به حبشه و مدینه همراه مردان، بیانگر تایید مشارکت فعال زنان در مسائل اجتماعی آن دوران و بینش اسلام در این خصوص است.
اساسا پایهگذار زیارت اربعین، حضرت زینب (ع) و اهل بیت امام حسین (ع) بودند. (قاضی طباطبایی، 1383) حضرت زهرا (ع) نیز –که اسوه بانوان در تمامی امور است- هر هفته به زیارت شهدای جنگ احد میرفت. (کلینی، 1407ق، ج 3، ص 228) از دیگر مصادیق حضور اجتماعی زنان –علیرغم حضور مردان- میتوان به بیعت زنان با رسول گرامی اسلام (ص) در عقبه اول و به همراه آن نزول آیه 12 سوره ممتحنه (قمی، 1404ق، ج 2، ص 364) معروف به «بیعه النساء»، عقبه دوم، رضوان (ابن هشام، بیتا، ج 1، ص 441؛ ابن سعد، 1418ق، ج8، ص 303؛ واقدی، 1409ق، ج2) و روز غدیر خم اشاره کرد. امر به معروف و نهی از منکر که یکی از بالاترین فرایض دینی است و به موجب آیات متعدد قرآن –از جمله آیه 71 سوره توبه- بر مرد و زن به طور یکسان واجب گردیده، مستلزم حضور زن در صحنه اجتماع است. همه این موارد، بیانگر دیدگاه اسلام در خصوص فعالیتهای اجتماعی زنان است. لذا میتوان گفت که پیادهروی اربعین –که مصداق یک فعالیت دینی و اجتماعی است- از این قاعده، مستثنا نیست.
ج) دلالت سیره متشرعه بر جواز حضور زنان در اجتماعات دینی و مذهبی
سیره متشرعه مسلمانان بر انجام یا ترک چیزی، در حقیقت بالاترین اجماع عملی از علما و غیرعلماست؛ خصوصا در عصر معصومین (ع)، معصوم نیز یکی از عاملین به این سیره یا تقریرکننده آن بوده است. لذا شکی نیست که این سیره، حجت قطعی بر موافقت شارع دارد. (مظفر، 1390، ص 308)
پیادهروی اربعین –به نظر برخی- سیره متصل به عصر معصومین (ع) و بلکه ادامه راه آنان است؛ زیرا با توجه به پیادهروی حضرت زینب (ع) و کاروان اسرا جهت زیارت اربعین امام حسین (ع) و تأسی از آن در پیادهروی اربعین، علمای شیعه به این امر اهتمام ویژه ورزیدهاند و راهپیمایی اربعین را سنت و رفتار مداوم شیعیان از زمان ائمه دانستهاند که در زمان بنیامیه و بنیعباس نیز به این حرکت پایبند بودهاند. (قاضی طباطبایی، 1383، ص 31)
موارد دیگری از حضور زنان در سیره متشرعه نیز مانند طواف، سعی و جهاد مشهود است. هرچند زنان و مردان در طواف و سعی، بدون هیچ حائل و حاجب یا تفکیک مسیر در حال حرکت هستند و احتمال تماس بدنی منتفی نیست و مردها پوشش عادی بر تن ندارند (ابن زهره، 1417ق، ص 193؛ فیض کاشانی، بیتا، ج 1، ص 374؛ موسوی عاملی، 1411ق، ج8، ص 311؛ نراقی، 1415ق، ج7، ص 124)، اما این حضور زنان، سیره قطعی و مورد قبول شرع است.
همچنین نمونههای فراوانی از مشارکت زنان در مهاجرتها، جنگها و فعالیتهای سیاسی در صدر اسلام (یوسفیان، 1394) با ارائه خدماتی مانند آبرسانی، تهیه غذا برای رزمندگان، پرستاری، مداوای مجروحین و حتی نبردهای آنان وجود دارد که منجر به فتوای فقها بر وجوب جهاد بر زنان در زمان حمله به شهر و حوزه مسلمانان شده است. (صدر، 1420ق، ج 2، ص 375؛ فخار طوسی، 1388، ص 25-26؛ مطهری، 1387، ص 203)
د) دلالت اصل و قاعده بر جواز حضور زنان
به حکم اصل جواز، آنچه دلیلی بر حرمتش نیست، ارتکابش جایز بوده است و احتیاط در آن واجب نیست. به حکم عقل هر امری جایز است؛ مگر آنکه دلیلی بر حرمتش وجود داشته باشد. مفاد این اصل، مجاز بودن ارتکاب اعمالی است که دلیلی برای ممنوعیت آن وجود ندارد. بر پایه این بنیاد، ممنوع و محدود بودن، نیازمند دلیل است؛ نه آزادی و مجاز بودن: «کل شیء فیه حلال و حرام فهو لک حلال حتی تعرف الحرام بعینه». (کاشانی، 1404ق، ج 2، ص 99) بنابراین تا هنگامی که دلیل شرعی یقینی برای ممنوعیت یا مکروهیت حضور زنان در مراسم اربعین در دست نیست، مراجعه به همین اصل مبنایی، ما را از اقامه هر دلیل دیگری بینیاز میسازد. (محقق ثانی، 1414ق، ج 7، ص 52؛ محقق حلی، 1403ق، ص 205؛ انصاری، 1414ق، ص 287؛ مقدس اردبیلی، بیتا، ص 616؛ فاضل مقداد، 1425ق، ج 2، ص 298)
هـ) قاعده اشتراک زن و مرد در احکام شرعی
از آنجا که در قرآن کریم دستورها بر نوع بشر، بدون لحاظ تمایزی میان زن و مرد، اطلاق میشود و موضوع و محور در تکالیف و مسئولیتهای اسلامی، نوع انسان است، بنابراین اگر حکمی به صورت عام یا مطلق آمده باشد و دلیلی بر اختصاص آن به افراد خاص وجود نداشته باشد، حکم برای همه افرادی خواهد بود که دارای شرایط عامه تکلیف هستند؛ به عبارت دیگر اصل در تکالیف و وظایف دین، بر اشتراک زنان و مردان است؛ (موسوی بجنوردی، 1419ق، ج 2، ص 53؛ کابلی، 1426ق، ص 248) مگر آنکه دلایل خاصی بر اختصاص آن وجود داشته باشد.
احادیث فراوانی دال بر وجوب، منع از ترک، ترغیب و بیان مضرات ترک زیارت امام حسین (ع) –به خصوص در روز اربعین- وجود دارد. (اصفهانی، 1414ق، ج4، ص 191؛ حر عاملی، 1409، ج 14، ص 478؛ شوشتری، 1390، ص 238؛ قمی، 1398، ص 151) از طرفی، طبق منطوق روایات، هیچ تفاوتی در ضرورت یا درک ثواب زیارت اربعین امام حسین (ع) میان زنان و مردان وجود ندارد. لذا اشاره به وجوب ضمنی زیارت آن حضرت یا حتی استحباب زیارت بر مردان، به دلالت قاعده اشتراک زنان و مردان در احکام طبق قاعده اولی و بدون عروض عنوان ثانوی و فقدان خصوصیتی در جهت اختصاص مفاد روایت به مردان، اقتضا میکند که سفارش اکید به زیارت و عدم اجازه ترک زیارت مشمول زنان نیز بشود؛ چراکه قطعا اگر برای حضور زنان در زیارت اربعین منعی بود، باید در روایات ذکر میشد؛ اما نهتنها منعی در این خصوص وارد نشده، بلکه سفارش اکید به خود زنان صورت گرفته است. از طرفی با توجه به اینکه پیادهروی اربعین یکی از مقدمات و یکی از روشهای رسیدن به زیارت امام حسین (ع) در روز اربعین است و در واقع هدف غایی پیادهروی اربعین، نیل به زیارت و کسب ثواب عظیم آن است، پس میتوان از قاعده اشتراک –به طور قدر متیقن- اصل جواز حضور زنان در پیادهروی اربعین –مادامی که عنوان حرام یا مذمومی به شکل ثانوی بر آن مترتب نشود- را استنباط کرد.
علاوه بر روایاتی که ثواب پیاده رفتن برای زیارت حضرت را بر میشمرد، روایات فراوان دیگری به ثوابهای بسیار عظیم زیارت سیدالشهدا (ع) در روز اربعین اشاره دارد. (قمی، 1398، ص 134؛ ملکی تبریزی، 1394، ص 59) بنابراین اختصاص این همه اجر و پاداش برای مردان و محروم ساختن زنان از درک آنها قابل قبول نیست. در نتیجه با توجه به اشتراک زن و مرد در کسب فضائل و رشد معنوی، این روایات شامل زنان نیز میشود و محروم کردن آنان از این فضائل بیجهت است.
3- مستندات قول به رجحان (اعم از الزامی و غیرالزامی)
قائلان به رجحان حضور زنان در پیادهروی اربعین[4] ممکن است از باب عروض عناوین ثانوی (ناظر به دلایل ذیل) حکم به رجحان –اعم از رجحان الزامی (وجوب کفایی) و رجحان غیرالزامی (استحباب)- بدهند و به دلایل ذیل اسناد کنند:
الف) تنقیح مناط از روایات دال بر وجوب زیارت سیدالشهدا بر زنان
در خصوص ضرورت زیارت امام حسین (ع) توسط زنان، روایات زیادی وجود دارد که بر وجوب و مصلحت الزامی –هرچند به صورت کفایی و علیالبدل- دلالت میکند. در این روایات آمده است که زیارت اباعبدالله (ع) بر هر زن و مردی واجب است. (نوری، 1408ق، ج 10، ص 260؛ مجلسی، 1410ق، ج 96، ص 36؛ حر عاملی، 1409، ج 14، ص 437) همچنین در روایت است که هیچ زنی نیست مگر اینکه بر او واجب است با زیارت سیدالشهدا، حضرت فاطمه (ع) را شاد کند. (مجلسی، 1410ق، ج8، ص 75)
اگرچه روایات مذکور، بر مطلوبیت و وجوب زیارت امام حسین (ع) به صورت عام بر زنان دلالت دارد، اما مناط این روایات –با توجه به ویژگیهایی که در ترغیب زنان به زیارت وجود دارد- لزوم زنده نگه داشتن مکتب سیدالشهداست و با توجه به اینکه این ملاک در پیادهروی اربعین نیز وجود دارد، میتوان با تنقیح مناط و ایجاد توسعه در موضوع زیارت، از این روایات به ترجیح شرکت زنان در راهپیمایی اربعین حکم داد؛ حتی با توجه به ارزش بسیار بالای زیارت و زنده کردن مکتب امام حسین (ع)، حکم آن به حد وجوب نیز میرسد. (مطهری، بیتا، ج 21، ص 330)
ب) لزوم شرکت در پیادهروی اربعین به قیاس اولویت از لزوم زیارت امام حسین (ع)
با توجه به روایات مطرح شده در خصوص ضرورت زیارت امام حسین (ع) که نیز دال بر وجود مصلحتی همچون لزوم زنده نگه داشتن مکتب ایشان است و همچنین با توجه به اینکه حضور زنان در راهپیایی اربعین تاثیر بیشتر و موثرتری در احیا و انتشار مکتب امام حسین (ع) در جهان دارد و زنان را به تأسی از مکتب حضرت زینب (ع) میرساند، پس به طریق اولی حضور زنان در راهپیمایی اربعین موجب جلب این مصلحت میشود و دارای رجحان است و ضرورت مییابد.
ج) قاعده وجوب حفظ عزت مسلمانان و جامعه مسلمانان
وجوب حفظ عزت مسلمانان و جامعه اسلامی یکی از قواعد مهم فقهی است. مستند این قاعده، کلام الهی است: (للّهِ العزّهُ وَ لِرَسوله وَ لِلمؤمنین). (منافقون: 8) در این آیه ضمن وجود خبر، انشا نیز وجود دارد و مفهوم آیه این است که باید تلاش کرد تا عزت جامعه اسلامی حفظ شود؛ به عبارت دیگر اسلام همواره بر استقلال و سربلندی و عزت مسلمانان تاکید کرده است. (منتظری نجفآبادی، 1409، ج5، ص 236) لذا بنا بر این قاعده، که از قواعد عامه است، حفظ عزت و شکوه و جلال مسلمانان واجب است. فقها نیز به این قاعده در ابواب مختلف استناد کردهاند؛ فقیهی مانند میرزای شیرازی، حکم اباحه شرب تنباکو را با قاعده «وجوب حفظ کیان اسلام و مسلمانان» و «وجوب حفظ عزت اسلام و مسلمانان» یا «وجوب منع از استیلای کفار» متزاحم دیدند و اباحه شرب تنباکو را به حرمت شرب آن تبدیل کردند. (مکارم شیرازی، 1427ق، ص 225) در مانحن فیه نیز برپایی هرچه باشکوهتر راهپیمایی اربعین با مشارکت نیمی از جمعیت شیعیان که زنان جامعه هستند، به دلایل اجتماعی، امنیتی و سیاسی منجر به افزایش عزت مسلمانان و جامعه اسلامی میشود. بنابراین طبق قاعده اشتراک و قاعده لزوم حفظ عزت مسلمین اگر حفظ عزت مسلمانان، به خصوص شیعیان، با مشارکت زنان در راهپیمایی اربعین تأمین میشود، میتوان قائل به رجحان این مشارکت شد؛ چراکه هیچ دلیلی بر اینکه زنان از این قواعد عام مستثنا شده باشند، به حکم اولی وجود ندارد.
نتیجهگیری
1-جمعبندی
-احکام شرعیه به دو صورت احکام اولیه و احکام ثانویه، بر موضوعات بار میشوند: منظور از نوع اول احکامی است که بر عناوین اولیه موضوعات مترتب میشوند؛ مانند: وجوب غسل، وضو و روزه بر مکلفین. منظور از احکام ثانوی احکامی است که با در نظر گرفتن عروض عناوین ثانوی ایجاد میشوند؛ مانند اینکه اگر غسل، وضو و روزه مستلزم ورود ضرر بر مکلف باشند، حکم اولی وجوب به حکم ثانوی حرمت تبدیل خواهد شد. بنابراین در مانحن فیه با توجه به عدم امکان قبول قول به حرمت به عنوان حکم اولی و اینکه دلایل قائلین به حرمت ناظر به عروض عنوان ثانوی است، در صورت عروض عناوین ثانوی –مانند اینکه راهپیمایی اربعین مستلزم وقوع در مفسده باشد- به حکم ثانوی حرام تبدیل خواهد شد؛ ضمن اینکه در عروض عنوان ثانوی، تفاوتی میان زنان و مردان وجود ندارد و اگر حضور مردان در راهپیمایی اربعین نیز مستلزم ارتکاب حرام یا مفسده باشد، دلیلی بر ترجیح مردان بر زنان نیز وجود ندارد و حکم ثانوی حضور مردان نیز حرمت خواهد بود.
- اگر گفته شود به هر حال احتیاط، حسن است و برای رعایت بیشتر تقوای الهی، بهتر است بانوان در مکانهایی که امکان اختلاط با نامحرم وجود دارد، حضور پیدا نکنند، باید گفت فقها در بسیاری از موارد، رعایت احتیاط را موجب اختلال نظام زندگی دانسته و معتقدند در امثال این موارد اگر قائل به لزوم احتیاط باشیم، باید به طور کلی از حضور بانوان چه در مراسم راهپیماییهای مناسبتی و چه در مجامع عمومی –همچون زیارتگاهها، بازارها و حتی مترو و امثال آن- ممانعت شود که این خود مستلزم عسر و حرج، اختلال در نظام زندگی و ایجاد نگرش منفی جامعه جهانی نسبت به دیدگاه اسلام راجع به زن و در نتیجه وهن اسلام میشود که حرام است.
- در خصوص حضور زنان در پیادهروی اربعین، سه نظریه کلی مبتنی بر دلایل وجود دارد: اول دیدگاه حرمت بر مبنای وقوع مفسده ناشی از اختلاط، غیبت از منزل و معطل ماندن امور منزل، سختی طی مسیر برای زنان و امکان غلبه حضور بانوان است که هیچ کدام قابلیت اثبات حرمت حضور زنان در مراسم اربعین را ندارد. دیدگاه دم مبنی بر جواز حضور بانوان در این مراسم است که هرچند قابل قبول و تمام است، اما مانع قبول دیدگاه سوم (ارجحیت حضور زنان) نیست. لذا با ادله قائلین به ارجحیت حضور زنان در مراسم اربعین، قابل جمع است. بنابراین بررسی و تحلیل دلایل عقلی و نقلی حاکی از این امر است که حضور بانوان در پیادهروی اربعین نهتنها نمیتواند ممنوع و مکروه باشد، بلکه با وجود شرایط و رعایت ضوابط، نسبت به برخی زنان تا حد الزام و ضرورت نیز قابل ارتقا به نظر میرسد.
2- نتیجهگیری
الف) حضور زنان در راهپیمایی اربعین منوط به رعایت شرایط عمومی حضور زنان در جامعه است که در راستای تامین مصالح جامعه و تامین امنیت زنان الزامی شده است. رعایت حجاب، پرهیز از تبرج جاهلی (ظاهر کردن زینت)، عدم اختلاط و رعایت حریم، رعایت عفت در نگاه، وقار در رفتوآمد، پرهیز از محادثه و پرهیز از استعمال بوی خوش از جمله آن شرایط است که در آیات و روایات به عنوان شرایط عمومی حضور زنان در اجتماع مطرح شده است (ربیع نتاج، 1389) که نتیجه آن، تامین آرامش روحی و روانی مردان و زنان و حفظ حرمت و کرامت زنان در عین شرکت در فعالیتهای اجتماعی است.
ب) حضور زنان در راهپیمایی اربعین منوط به رعایت شرایط اختصاصی حضور زنان در انجام فرائض و به خصوص زیارت ائمه (ع) است. سعی در اختفای خود از نامحرمان ولو با زیارت در شب (شهید اول، 1417ق، ج 2، ص 25)، به دور از مردان ولو با تغییر وضع که شناخته نشوند (محدث نوری، 1378، ص 201) با استفاده از روبنده و از کنار دیوار راه رفتن، عدم جلب توجه و عدم استفاده از زیور و زینت و سرمه و عطر (امینی، 1387، ص 47-50)، شیون نکردن و... از شرایط اختصاصی حضور اجتماعی زنان برای زیارت شمرده شده است.
ج) نتیجه اینکه اختلاط ناشی از حضور زنان با رعایت شرایط عمومی و اختصاصی مذکور در پیادهروی اربعین –مانند اختلاط در حج، طواف و زیارت تمام ائمه معصومین (ع)، نماز جمعه و نماز عید- حرام نیست؛ البته باید در نظر داشت که اختلاط در انجام عمل واجب، عدم اهتمام به رعایت شرایط –مانند از کنار رفتن- ممکن یا ضرورت نداشته باشد، در راهپیمایی اربعین ضرورت دارد. بنابراین حتی اگر به دلایل حرمت اختلاط نتوان حکم اولی به رجحان حضور زنان در پیادهروی اربعین داد، به حکم ثانوی و با نظر به عروض عناوین ثانوی، رجحان قولی قابل پذیرش است. همچنین اگر گفته شود دلایل حرمت اختلاط در مقابل دلایل جواز یا رجحان شرکت زنان در پیادهروی اربعین قرار میگیرد، باید گفت این تزاحم با اولویتبخشی اهم بر مهم قابل حل خواهد بود.
د) منع زنان –چه به صورت قولی و با اشاعه حکم به منع و چه به صورت فعلی و با ایجاد عوامل بازدارنده فرهنگی، اقتصادی و اجتماعی- هیچ توجیه شرعی و عقلی قابل قبولی ندارد. شرکت زنان در فعالیتهای اجتماعی –از جمله شرکت در مراسم مذهبی و حضور در اماکن زیارتی- با وجود رعایت حریمهای شرعی، مقتضای رعایت کرامت و شأن مقام انسانی زن مسلمان متعهد بوده و لازمه استیفای حقوق بشری و اجتماعی زن است و مخالفت با آن، مستلزم ورود ضرر به طور مستقیم و غیرمستقیم به زن، خانواده و جامعه اسلامی است؛ زیرا محکوم کردن جامعه از خدمات ارزنده قشر زنان فرهیخته و متعهد در عرصههای مختلف اقتصادی، فرهنگی، سیاسی، اجتماعی، تعلیم و تعلم و... به بهانههای مختلفی همچون حق جنسی شوهر، لزوم اداره امور منزل، عدم اختلاط و...، نهتنها به دور از عقل سلیم و مطلوب طبع کجاندیشانی است که نگاهی ابزاری به زن دارند، بلکه نهایتا منجر به تعطیل شدن امور جامعه در عرصههای مختلف و تحقق عسر و حرج میگردد.
هـ) پیادهروی زنان در مراسم اربعین، علاوه بر بهرهوری از مزایای اخروی آن، دلیل فرهیختگی و تربیت زنان بر اساس و پایههای صحیح اسلامی و التزام آنان به احکام شرع است. لذا باید با به وجود آوردن شرایط حداکثری، امکان حضور حداکثری زنان را نیز فراهم کرد. بانوان با حضور حداکثری خود میتوانند باعث چند برابر شدن جمعیت زوار اربعین، و در نتیجه فواید مترتب بر آن –از جمله زنده نگه داشتن مکتب امام حسین (ع) و حفظ عزت شیعیان و جوامع شیعی- شوند.
و) با توجه به روایات دال بر ضرورت زیارت امام حسین (ع) توسط زنان و مسئولیتی که از این حیث توسط معصومین (ع) بر عهده زنان نهاده شده است، اگر دلایل برای اثبات لزوم مشارکت زنان در راهپیمایی اربعین تمام نباشد، قدر متیقن از لزوم زنده نگه داشتن مکتب سیدالشهدا، استحباب شرکت زنان در پیادهروی اربعین است.