1-مقدمه
پس از نزول وحی، تمدن اسلامی در سایهسار قرآن کریم شکل گرفت و جلوههای این کتاب آسمانی در تمامی عرصهها از جمله ادبیات، ظهور و بروز پیدا کرد و با اینکه در دوران قبل از اسلام، اقتباس از آثار دیگران، پسندیده نبود و سرقت ادبی و انتحال منسوب میشد، پس از بعثت رسول مکرم اسلام (ص) استفاده از آیات الهی در شعر شاعران رواج بسیاری پیدا کرد و مورد اقبال قرار گرفت (عباسزاده، 1389: 40). تأثیر قرآن بر شاعران عرب به جایی رسید که زبانآورانی چون لبید بن ربیعه عامری (662 م) دیگر شعری نسرود و هنگامی که حاکم کوفه از او شعری خواست، سوره مبارکه بقره را برایش نوشت و گفت: «أَبَدَ لَنی اللهُ هذا فی الإسلامِ مکانَ الشّعرِ» (جرجی زیدان، 1983: 1، 107 – 108)؛ یعنی: خداوند متعال به واسطه اسلام، آیات قرآن کریم را به جای شعر برای من مبدل ساخت. اقتباس از قرآن، بسته به میزان ارتباط شاعر با کلام وحی، متفاوت است و با توجه به پیوستگی همیشگی ثقلین (کلینی، 1362: 294، 1) بیشترین بهره از آیات الهی را در کلام معصومان (ع) و اشعار منسوب به ایشان مشاهده میکنیم. با نگاهی به اشعار منسوب به امام حسین (ع) که در منابع مورد اعتماد نقل شده است، دانسته میشود که در نمونههای زیادی از اشعار منسوب به ایشان انواع اقتباس از آیات قرآنی در موضوعاتی چون: توحید و خداشناسی، آخرت و زندگی پس از مرگ، مناجات، توجه به ارزشهای اخلاقی، مدایح، نکوهش دشمنان، رجز و گوناگون (محمدی ریشهری، 1388: 14، 421)، با زبان و ترکیباتی ساده و آهنگین و دور از تکلف همراه با موسیقی دلنشین (براری رئیسی، تکتبار فیروزجایی، 1395: 98) رخ داده است.
2-پیشینه پژوهش
درباره مفهوم کلی اقتباس از منظر ادبیات و آنچه ذیل آن قرار میگیرد، آثار زیادی نوشته شده است که آثاری چون: «المطول» تفتازانی؛ «المعانی و البیان و البدیع»، نوشته خطیب قزوینی؛ «جواهر البلاغه»، تألیف احمد هاشمی؛ «انوار البلاغه»، تدوین محمدهادی بن محمدصالح مازندرانی؛ «فرهنگ بلاغی - ادبی»، اثر ابوالقاسم رادفر و «معجم البلاغه العربیه»، اثر بدوی طبانه از این جملهاند. در مورد اقتباس از قرآن نیز کتابهایی به دست آمد که بخشی از آنها به بحث اقتباس و اقتباس از قرآن اختصاص دارد که عبارتند از: «الاتقان» سیوطی؛ «دستور العلماء» اثر احمد نگری؛ «خزانه الادب و غایه الارب» نوشته ابن حجه و «شبهات و ردود حول القرآن الکریم» تألیف محمدهادی معرفت. در این میان، عبدالملک بن محمد ثعالبی در کتاب «الاقتباس من القرآن الکریم» به صورت ویژه و علی صباغی در مقاله «نقد و بررسی اقتباس از قرآن با نگاه بلاغی»، چنانکه از نام اثر او پیداست، با نگاه بلاغی به نقد و بررسی اقتباس از قرآن پرداختهاند. در مطالعات و تحقیقات صورت گرفته، به مقالاتی برخوردیم که درباره مفهومشناسی اقتباس، اقسام و مصادیق آن در سخنان معصومان (ع) نوشته شدهاند که مقاله «اقتباسهای قرآنی در نهجالبلاغه»، نوشته حمید عباسزاده؛ مقاله «بازخوانشی از اقتباسهای قرآنی در صحیفه سجادیه (مطالعه موردی دعای اول تا هفتم)»، اثر فتحیه فتاحیزاده، عارفه داودی و مرضیه محصص؛ مقاله «اقتباسها و استنادهای قرآنی امام رضا (ع) در حدیث امامت» از فتحیه فتاحیزاده، حسین افسردیر و عصمت رحیمی و مقاله «کارکرد تفسیری اقتباسهای قرآنی خطبههای حضرت زهرا (س)» تألیف فتحیه فتاحیزاده و حسین افسردیر از این دستهاند. تا آنجا که از عهده تحقیق نگارنده برآمد، آثاری که نویسنده آنها به اقتباسهای قرآنی اشعار اهلبیت (ع) پرداختهاند، عبارت است از: مقاله «اقتباسات قرآنی دیوان منسوب به امام سجاد (ع)»، نوشته شهریار همتی، نورالدین پروین و مهدی حاجیان که در آن اقسام و مصادیق اقتباسات قرآنی دیوان منسوب به امام سجاد (ع) مورد تحلیل و بررسی قرار گرفته است. مقاله «بررسی و تحلیل تطبیقی مضامین زهد در دیوان منسوب به امام حسین (ع) و دیوان حافظ» اثر مرتضی براری رئیسی و حسین تکتبار فیروزجایی نیز در ذیل برخی از مصادیق مورد بحث خود به دو مورد از اقتباسهای قرآنی امام حسین (ع) اشاره کرده است (براری رئیسی، تکتبار فیروزجایی، 1395: 110). در منابعی که ذکر شد، صرفاً به اقتباس، اقسام آن، حکم اقتباس از قرآن، اقتباسهای قرآنی در نهجالبلاغه، صحیفه سجادیه، خطبههای حضرت زهرا (س)، حدیث امامت و اشعار منسوب امام سجاد (ع) پرداخته شده و پیرامون اقتباسهای قرآنی اشعار منسوب به امام حسین (ع) پژوهشی صورت نگرفته است؛ به همین جهت این مقاله قصد دارد به ذکر گونههای اقتباس از قرآن کریم، در اشعار امام حسین (ع) و شرح و بیان مصادیق آن بپردازد؛ لذا سؤال اساسی این نوشتار عبارت است از اینکه: در اشعار منسوب به امام حسین (ع) کدام گونههای اقتباس صورت گرفته و مصادیق آن چیست؟ برای پاسخ به این سؤال، ابتدا به مفهومشناسی اقتباس و ذکر اقسام آن میپردازیم و سپس مصادیق آن را در اشعار منسوب به امام حسین (ع) بیان میکنیم.
3-ادبیات نظری پژوهش
3-1 اقتباس در لغت و اصطلاح و اقسام آن
برای شناخت و سنجش اقتباسهای قرآنی در اشعار منسوب به امام حسین (ع)، مفهومشناسی اقتباس و شناخت اقسام آن سهم شایانی دارد؛ چه اینکه به واسطه آن میتوان دقیقتر به کمیت و کیفیت پیوستگی این قسم از سخنان گهربار آن حضرت با وحی الهی دست یافت.
3-1-1 اقتباس در لغت
لغت اقتباس، واژهای عربی در باب افتعال است و ریشه آن «قبس» به معنای آتشی است که از آتش بزرگتری نشأت گرفته باشد (فراهیدی، 1410: 5، 86؛ فیومی، 1414: 487، 2) و در معنای استعاری به معنای طلب علم (ابن اثیر، 1367: 4، 4) و هدایت به کار میرود (راغب اصفهانی، 1412: 652). اقتباس در لغت یعنی شاعر یا نویسنده در شعر یا اثر خود، آیهای از آیات قرآن، روایتی از کتب حدیث یا قاعدهای از قواعد علمی بیاورد (معلوف، 1371: 1، 605). اقتباس در فرهنگنامههای فارسی به همان معانی منابع لغت عرب، یعنی به معنای گرفتن آتش، نور، علم و فایده آمده است (دهخدا، 1372: 2، 2665).
3-1-2 اقتباس در اصطلاح
بر مبنای آثار قریب به اتفاق علمای بلاغت، اصطلاح اقتباس یکی از آرایههای معنوی در علم بدیع است که در آن، عبارت، جمله یا آیهای از قرآن، روایت یا غیر آن، در ضمن کلام منثور یا منظوم، بدون اشاره به منبع آن میآید (النویری، بیتا: 7، 182؛ تفتازانی، 1416: 471؛ قلقشندی، بیتا: 1، 237؛ احمد نگری، 1395: 1، 146؛ سیوطی، 1421: 1، 366).
ابن حجه حموی[1] معتقد است میتوان در متن اقتباسشده عبارتی را کم و زیاد، مقدم و مؤخر و یا تبدیل کرد (ابن حجه حموی، 1425: 4، 359). به عنوان مثال برای تغییر در متن اقتباسشده، به صورتی که از آن عبارتی کم یا تبدیل شده باشد، میتوان به اقتباس حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه اشاره کرد که در آن آیه «کَلّا بَل رانَ عَلَی قُلوبِهِم ما کانوا یَکسِبونَ» (المطففین، 14) با تعبیر «...کَلّا بَل رانَ عَلَی قُلوبِکُم...» (طبرسی، 1403: 1، 106) خطاب به حاضران در مسجد مدینه صورت میگیرد و از آیه مقتبس «ما کانوا یَکسِبونَ» حذف و ضمیر متصل «هم» در «قُلوبِهِم»، به «کم» در «قُلوبِکُم» تبدیل میشود[2].
نمونه دیگری که در آن، عبارتی به آیه مقتبس اضافه شده، حدیث امامت است که طی آن امام رضا (ع)، عبارت «داعِیَ اللهِ» را از آیه «یا قَومَنا أَجیبوا داعِیَ اللهِ وَ آمِنوا بِهِ یَغفِر لَکُم مِن ذُنوبِکُم وَ یُجِرکُم مِن عَذابٍ أَلیم» (الاحقاف، 31)، اقتباس نموده و با اضافه نمودن عبارت «الی» با تعبیر «الدّاعی إلَی الله» میفرمایند: «... الإِمامُ أَمینُ اللهِ فی خَلقِهِ وَ حُجَّتُهُ عَلَی عِبادِهِ وَ خَلیفَتُهُ فی بِلادِهِ وَ الدّاعی إِلَی الله...» (کلینی، 1362: 1، 200)[3].
به عنوان نمونه برای اقتباسی که در آن تقدیم و تأخیر صورت گرفته است، میتوان به اقتباس در شعر منسوب به امام سجاد (ع) اشاره کرد که طی آن میفرمایند:
عَظیمٌ هَولُهُ وَ النّاسُ فیهِ/ حَیارَی مِثلُ مَبثوثُ الفَراشِ (علی بن حسین (ع)، 1436: 111).
بزرگی هراس روز قیامت به قدری است که مردم در آن روز مثل ملخهای پراکنده سرگردانند.
در این بیت، تعبیر «مَبثوثُ الفَراشِ» از آیه «یومَ یَکونُ النّاسُ کَالفَراشِ المَبثوثِ» (القارعه، 4) اقتباس شده به نحوی که در عبارات آن تقدیم و تأخیر صورت گرفته است[4].
3-2 اقسام اقتباس
با دقت و بررسی در منابع و مقالاتی که پیرامون اقتباس به تحریر درآمده است، دانسته میشود که سه دسته تقسیمبندی برای آن وجود دارد که عبارت است از: الف) بر مبنای تغییر در معنای عبارات مقتبس؛ ب) بر مبنای هدف اقتباس؛ ج) بر مبنای تغییر در الفاظ و ترکیب عبارات مقتبس (فتاحیزاده، افسردیر، رحیمی، 1394: 72-74).
3-2-1 اقسام اقتباس بر مبنای تغییر در معنای عبارات مقتبس
با توجه به تغییری که در معنای عبارات مقتبس صورت میگیرد، اقتباس به دو گونه تقسیم میشود:
3-2-1-1 اقتباس بدون تغییر معنای مقتبس؛ مثل آنچه حضرت زهرا (س) در خطبه فدکیه در توصیف امیرالمؤمنین (ع) میفرمایند: «...قَریباً مِن رَسولِ اللهِ سَیداً فی أَولیاءِ اللهِ مُشَمِّراً ناصِحاً مُجِدّاً کادِحاً «لا تَأخُذُهُ فی اللهِ لَومَهُ لائِم» وَ أَنتُم فی رَفاهیهٍ مِنَ العَیش...» (طبرسی، 1403: 1، 101)؛ یعنی: او نزدیکترین مردم به رسول خدا، آقای اولیای الهی، همیشه آماده برای خدمت، خیرخواه، باجدیت و پرتلاش بود و «در راه خدا سخن هیچ ملامتگری در او اثری نداشت» و شما در آن زمان در کمال رفاه و آسایش بودید. در این بخش از خطبه فدکیه، جمله «لا تَأخُذُهُ فی اللهِ لَومَهُ لائِم» از آیه «یا ایُّها الَّذینَ آمَنوا مَن یَرتَدَّ مِنکُم عَن دینِهِ فَسَوفَ یَأتی اللهُ بِقَومٍ یُحِبُّهُم وَ یُحِبّونَهُ أَذِلَّهٍ عَلَی المُؤمِنینَ أَعِزَّهٍ عَلَی الکافِرینَ یُجاهِدونَ فی سَبیلِ اللهِ وَ لا یَخافونَ لَومَهَ لائِمٍ ذلِکَ فَضلُ اللهِ یُؤتیهِ مَن یَشاءُ وَ اللهُ واسِعٌ عَلیمٍ» (المائده، 54) اقتباس شده است (فتاحیزاده، افسردیر، 1395: 174)، بدون اینکه در معنای جمله مقتبس تغییری صورت بگیرد.
3-2-1-2 اقتباس با تغییر معنای مقتبس؛ مانند اقتباس عبارت «بَوارِ» از آیه «أَلَم تَرَ إِلَی الَّذینَ بَدَّلوا نِعمَتَ اللهِ کفراً وَ أَحَلّوا قَومَهُم دارَ البَوار» (ابراهیم، 28) در شعر:
تَفَکر أینَ أصحابُ السَّرایا/ وَ أربابَ الصَّوافِنِ وَ العِشارِ/ کأَن لَم یخلَقوا أَو لَم یکونوا/ وَ هَل حَی یصانُ عَنِ البَوارِ! (علی بن حسین (ع)، 1436: 90-91)
فکر کن! صاحبان لشکرها، اسبها و شترها کجا هستند. انگار که اصلاً خلق نشده و نبودهاند. آیا موجود زندهای هست که از مرگ و هلاکت در امان بماند؟
چنانکه میبینیم در این شعر، عبارت «بَوار» به معنای مطلق آن «مرگ و هلاکت» (راغب اصفهانی، 1412: 152) برای همه انسانها آمده و از معنای قرآنی آن «وضع پیشوایان کفر و رؤسای ضلالت»[5] (طباطبایی، 1417: 12، 55) تغییر پیدا کرده است.
3-2-2 اقسام اقتباس بر مبنای هدف و کاربرد اقتباس
در این قسم از تقسیمبندیهای اقتباس، انقسام بر مبنای هدف، نحوه ظهور و کاربردشناسی صورت میگیرد که صرفاً در مورد اقتباس از قرآن موضوعیت دارد و در آن تغییر یا عدم تغییر در معنای آنچه اقتباس شده، ملاک قرار نمیگیرد. از این منظر، گونههای اقتباس عبارت است از:
3-2-2-1 اقتباس مقبول: اقتباس از قرآن در متون دینی مثل خطبهها، موعظهها، عهدنامهها و از این قبیل موضوعات (ابن حجه، 1425: 357)؛ مانند موعظه حضرت امیرالمؤمنین (ع) که هنگام بازگشتن از صفین، مقابل قبرستان پشت دروازه کوفه خطاب به اصحابشان فرمودند:
«...أَمّا [وَ اللهِ] لَو أُذِنَ لَهُم فی الکَلامِ لَأَخبَروکم أَنَّ خَیرَ الزّادِ التَّقوی (بقره، 197)» (سید رضی، 1414: 492)
بدانید اگر ساکنان این قبرستان اجازه سخن گفتن داشتند، به شما خبر میدادند که بهترین توشه آخرت، تقوا است.
3-2-2-2 اقتباس مردود: جملات و عبارات قرآن به نحوی به کار برود که آنچه را که خداوند به خود نسبت داده است، به اقتباسکننده نسبت داده شود؛ چنانکه یکی از بنیمروان، ذیل متن شکایتنامهای که از کارگزارش شده بود، نوشت: «إِنَّ إِلَینا إِیابَهُم، ثُمَّ إِنَّ عَلَینا حِسابَهُم» (الغاشیه، 25-26)؛ یعنی: همانا بازگشتشان به سوی ماست، سپس حسابرسی آنها به عهده ماست یا اینکه از آیات قرآن برای مزاح و تمسخر استفاده شود (ابن حجه، 1425: 357)، مثلاً هنگام دیدن کسی به مزاح گفته شود: «خُذوهُ فَغُلّوهُ» (حاقّه، 30) او را بگیرید و به غل و زنجیرش بکشید.
3-2-2-3 اقتباس مباح: اقتباس از قرآن در اشعار، قصهها و اساسا در متون غیردینی به شرط آنکه از خصوصیات اقتباس مردود به دور باشند (ابن حجه، 1425: 357)، مثل اقتباس از آیه «لَکُم دینُکُم وَلِیَ دینِ» (الکافرون، 6) در شعر زیر:
«مرا شکیب نمیباشد ای مسلمانان/ ز روی خوب لَکُم دینُکُم وَلی دینی» (سعدی، 1376: 528)
3-2-3 اقسام اقتباس بر مبنای تغییر در الفاظ و ترکیب عبارات مقتبس
با توجه به میزان تغییر در الفاظ و ترکیب عبارات در متن اقتباسشده، اقسام اقتباس شامل: 1-کامل؛ 2-جزئی، 3-متغیر، 4-اشارهای، 5-استنباطی است (عباسزاده، 1389: 42) که در این مقاله بر مبنای این تقسیمبندی به بحث و بررسی پیرامون اقتباسهای قرآنی در اشعار منسوب به امام حسین (ع) پرداخته شده است.
4- بررسی بازتاب قرآن کریم در اشعار منسوب به امام حسین (ع)
شعر و شاعری، هنری والا، بیمانند و دارای وجوه گوناگون در فرهنگسازی، حماسهپردازی و مانایی حوادث بزرگ است؛ چه اینکه میتواند ارزشآفرین باشد یا در مقابل نیکیها قرار گیرد. بعثت رسول اکرم (ص) با رونق اشعار ضد ارزشی مصادف بود، به همین جهت در صدر اسلام از منظر دین، شعرای متعهد از غیر آن تفکیک شده و آنانی که اهل ایمان، عمل صالح، یاد خدا و ظلمستیزی نبودند،
مورد سرزنش آیات الهی قرار گرفتند[6] (شعراء، 224-227) و در مقابل، سرایندگان پایبند به ارزشها در کلام پیامبر اعظم (ص)، به ناصران رسول خدا (ص) و تأییدشدگان روحالقدس، تعبیر شدند[7] (مفید، 1413 ق: 1، 177). اهلبیت (ع) نیز برای هدایت و تربیت جامعه از هنر شعر استفاده کردند؛ با این حال، شعر سرودن توسط معصومان (ع) و اعتبار اشعار منسوب به ایشان مورد بحث و مناقشه است (ن.ک: محمدی ریشهری، 1388: 14، 401) که این اختلاف نظر در صحت یا عدم صحت انتساب شاعری به اهلبیت (ع) در مورد اشعار منتسب به امام حسین (ع) نیز مطرح شده که نیاز به بحث و بررسی پژوهشمندانه دارد.
4-1 اشعار منسوب به امام حسین (ع)
درباره امام حسین (ع) آثار بسیار زیادی در قالب کتاب و مقاله تدوین و تألیف شده و در این میان اشعار منسوب به ایشان نیز جمعآوری و در منابع مستقل و مشتمل ثبت شده است. منظور از منابع مستقل، آثاری است که به عنوان دیوان اشعار امام (ع) تدوین شده و منابع مشتمل، منابعی است که در آنها ابیاتی از اشعار منسوب به آن حضرت نقل شده است.
4-1-1 منابع مستقل
کتابهایی که به عنوان منبعی مستقل، اشعار امام حسین (ع) «را در خود جای دادهاند، عبارتند از:
1-«دیوان الإمام الحسین (ع)»، متعلق به قرن هشتم هجری که در کتابخانه «بایزید» واقع در استانبول ترکیه دو نسخه از آن وجود دارد و در قالب کتاب «أدب لحسین (ع) و حماسته»، شامل 146 بیت شعر، توسط احمد صابری همدانی در قم، مؤسسه النشر الاسلامی التابعه لجماعه المدرسین در سال 1415 قمری به چاپ رسیده است[8].
2-«القول الحَسَن فی شعر الحسین (ع)» اثر عبدالقادر الناصر که در شهر مدینه کتابخانه عارف حکمت، نسخهای از آن، با 30 صفحه وجود دارد و برخی (ن.ک: محمدی ریشهری، 1388: 14، 415) کتاب دیگری را به همین نام به شاعری شیعه به نام ابن حجاج نسبت دادهاند، در حالی که کتاب شعر منسوب به او «الحسنُ من شعر الحسین» است که شریف رضی از اشعار ابن حجاج برگزیده است (ن.ک: قمی، 1368: 1، 256)
3-دیوان الإمام الحسین بن علی بن ابیطالب (ع)، تألیف شیخ محمدحسین، فرزند شیخ محمدباقر بیرجندی با تخلص ضیائی که اشعار دیوان گردآورده او توسط میرزا محمدعلی بن محمدطاهر مدرس خیابانی تبریزی، ضمن کتاب «الدر الثمین» ذکر شده که همان «دیوان المعصومین» است (آقابزرگ طهرانی، 1403: 9، 249).
4-«دیوان الحسین بن علی (ع)»، با 54 قطعه شعر در 293 بیت (محمدی ریشهری، 1388: 14، 415) که با جمعآوری و شرح محمد بن عبدالرحیم مارِدینی و مقدمه حامد خفاف، در سال 1412 قمری، توسط دارالمختاره العربیه به زبان عربی منتشر شده و بعد از آن یک بار در سال 1381 شمسی با عنوان «دیوان منسوب به امام حسین (ع)»، توسط امیرهوشنگ دانایی، توجمه و در نشر موعود تهران چاپ شده و بار دیگر در انتشارات خورشیدآفرین تهران، با عنوان «دیوان امام حسین (ع)»، در سال 1383 شمسی، توسط امیر جابری ترجمه و منتشر شده است (صحتی سردرودی، 1384: 89-90).
5-کتاب پروانههای پراکنده: مجموعه اشعار منسوب به امام حسین (ع)، با بیش از 50 شعر مختلف از امام حسین (ع)، در پنج بخش: اخلاقی، سیاسی، اعتقادی، اجتماعی، شخصی و خانوادگی، تالیف داود کمیجانی با اعرابگذاری اشعار و ترجمه به فارسی و انگلیسی، توسط عزیز مهدی و عبدالله حسن متوصل که توسط موسسه فرهنگی، هنری و انتشارات بینالمللی الهدی به سال 1390 شمسی در تهران به چاپ رسیده است[9].
4-1-2 منابع مشتمل
علاوه بر منابعی که در آنها، اشعار منسوب به امام حسین (ع)، مستقلاً جمعآوری و تدوین شده است، برخی مآخذ، مشتمل بر ابیاتی از آن حضرت هستند که این دسته از منابع عبارتند از: مقتل الحسین (ع) ابومخنف با ذکر 3 بیت؛ نسب قریش از مصعب بن زبیر، 3 بیت؛ انساب الاشراف بلاذری، 7 بیت؛ الطبقات الکبرای ابن سعد، 3 بیت؛ تاریخ الطبری، 7 بیت؛ الفتوح ابن اعثم، 35 بیت؛ مروج الذهب و اثبات الوصیه مسعودی، 2 بیت؛ الاغانی و مقاتل الطالبین ابوالفرج اصفهانی، 7 بیت؛ الامالی صدوق، 8 بیت؛ تصحیفات المحدثین ابوهلال عکری، 2 بیت؛ نزهه الناظر حلوانی، 1 بیت؛ نصیحه الملوک نیآوردی، 1 بیت؛ الامالی شجری، 2 بیت؛ المناقب ابن شهر آشوب، 86 بیت؛ تاریخ دمشق ابن عساکر، 25 بیت؛ الاحتجاج طبرسی، 32 بیت؛ روضهالواعظین نیشابوری، 13 بیت؛ مقتل الحسین (ع) خوارزمی، 42 بیت؛ تذکره الخواص ابن جوزی، 3 بیت؛ مطالب السوول محمد بن طلحه شافعی، 31 بیت؛ بغیه الطلب فی تاریخ حلب از ابن عدیم، 22 بیت؛ الملهوف سید بن طاووس، 15 بیت؛ کشف الغمه اربلی، 129 بیت؛ البدایه و النهایه ابن کثیر دمشقی، 22 بیت؛ اعلام الدین و ارشاد القلوب بحرانی، 4 بیت؛ مثیر الاحزان ابن نما حلی، 19 بیت؛ جواهر المطالب فی مناقب الإمام الحسین بن علی بن ابیطالب (ع) اثر محمد بن احمد دمشقی، 19 بیت؛ الفصول المهمه ابن صباغ، 34 بیت؛ احقاق الحق نورالله شوشتری، 125 بیت؛ بحارالانوار مجلسی، 147 بیت؛ ینابیع الموده قندوزی، 43 بیت؛ نورالابصار شبلنجی، 20 بیت؛ اعیانالشیعه عاملی، 36 بیت و ملحقات احقاقالحق سید شهابالدین مرعشی نجفی، 28 بیت (محمدی ریشهری، 1388: 14، 406). افزون بر منابع مذکور، اشعار منسوب به امام حسین (ع)، با کمیت و کیفیت مختلف در آثار متاخر نیز ذکر شده است بهطوری که غالب مکتوبات پیرامون آن حضرت خصوصا کتابهایی که به تدوین سخنان حضرتشان پرداختهاند[10]، مشتمل بر ابیاتی از اشعار منسوب به ایشان است.
4-2 اعتبارسنجی اشعار منسوب به امام حسین (ع)
بهطور کلی، مجموع اشعار منسوب به امام حسین در آثار مختلف، 1553 بیت است که بسیاری از آنها تکراری است و آنچه مبنای تحقیق حاضر قرار گرفته، ابیاتی است که در کتاب «موسوعه الامام الحسین (ع) فی الکتاب والسنه والتاریخ» گزارش شده است[11]. با توجه به یافتههای این دانشنامه جمع ابیات غیرتکراری منسوب به امام حسین (ع) 296 بیت است، که 133 بیت آن در منابع متقدم و معتبر آمده است؛ 18 بیت، اشعاری است که امام (ع) به اشعار دیگران تمثل جستهاند و 145 بیت، اشعار مکتوب در دیوان منسوب به ایشان است که با اشعار مذکور در منابع متقدم مشابهت ندارد (ن.ک: محمدی ریشهری، 1388: 14، 417) و از جانب برخی از نویسندگان مورد تشکیک واقع شده است[12]؛ چراکه در کتب تراجم کهن به این دیوان اشارهای نشده و بعضی از اشعار آن دارای ضعف وزنی و لفظی هستند[13] (جلالی، بیتا: 95)، لیکن مضمون اشعار منسوب به امام (ع) که در منابع متقدم و معتبر آمده است با گزارههای مستند حدیثی، به عنوان شاهد یا متابع[14] کاملا تایید میشود و همچنین برای اشعاری که آن حضرت بدان تمثل جستهاند، مستنداتی قابل توجه در مآخذ مختلف وجود دارد.
4-3 اقتباس از قرآن در اشعار منسوب به امام حسین (ع)
همانطور که بیان شد، با توجه به میزان تغییر در الفاظ و ترکیب عبارات در متن اقتباسشده، اقسام اقتباس، شامل: 1-کامل؛ 2-جزئی؛ 3-متغیر؛ 4-اشارهای؛ 5-استنباطی است؛ اکنون به بحث و بررسی پیرامون اقتباسهای قرآنی در اشعار منسوب به امام حسین (ع) در این اقسام میپردازیم.
4-3-1 اقتباس کامل
این قسم اقتباس که آیات الهی در آن بدون تغییر در متن یا کلام مورد استفاده قرار میگیرد (عباسزاده، 1389: 42)، در اشعار منسوب به امام حسین (ع) یافت نشد.
4-3-2 اقتباس جزئی
در اقتباس جزئی، کلمه یا عباراتی از متن مقتبس، در بافت درونی متن یا کلام به کار میرود (همان، 43). این قسم، پرکاربردترین نوع اقتباس از قرآن در سخنان معصومان (ع)، به خصوص، امام حسین (ع) است و علاوه بر روایات رسیده از ایشان، در غالب اشعار منسوب به آن حضرت نیز میتوان نمونههای زیادی از این نوع اقتباس را جستوجو کرد که از جمله این موارد عبارت است از:
4-3-2-1 فی بَیانِ فَضائِلِهِ وَ مَطاعِنِ أعدائِهِ یومَ الطَّفِّ: از اقتباسهای جزئی در اشعار منسوب به امام حسین (ع)، در مطلع قطعهای 29 بیتی است که «در بیان فضائل خود و مطاعن دشمنانشان» فرمودهاند و در آن «ثَوابِ اللهِ» از آیه شریفه «وَ قالَ الَّذینَ أوتوا العِلمَ وَیلَکُم ثَوابُ اللهِ خَیرٌ لِمَن آمَنَ وَ عَمِلَ صالِحاً وَ لا یَلَقّاها إِلّا الصّابِرون»[15] (القصص، 80) اخذ شده و در متن شعر چنین آمده است:
«کَفَرَ القَومُ وَ قِد ما رَغِبوا/ عَن ثَوابِ اللهِ رَبِّ الثَّقَلَین»
این قوم، کافر شدند و پیش از این نیز از پاداش پروردگار انس و جن رویگردان بودند (طبرسی، 1403: 2، 301).
4-3-2-2 فی المَوعِظَهِ: یکی دیگر از اقتباسهای جزئی در اشعار امام (ع)، کاربست ترکیب «ذِی العَرشِ» در بیت نهم و تعبیر «خابَ مَن» در بیت هجدهم قصیدهای 20 بیتی، در موضوع موعظه است که به شکل ذیل سامان یافته است:
بیت نهم
«وَ مَن یَکُ مُعتَصِما/ بِاللهِ ذِی العَرشِ فَلَن/ یضُرَّهُ شَیءٌ و مَن/ یُعدی عَلَی اللهِ وَ مَن»
کسی که به ریسمان خدا چنگ بزند، هرگز چیزی به او ضرر نمیرساند. و کیست که بتواند به خدا دشمنی بورزد و به او زیان برساند؟ او کیست؟
بیت هجدهم
«ما خابَ مَن خابَ کَمَن/ یَوما إلَی الدُّنیا رَکَن»
هیچ کس زیان ندید به قدر کسی که حتی به اندازه یک روز به دنیا میل پیدا کرد. (اربلی، 1381: 2، 37)
در بیت نهم شعر پیش گفته، امام حسین (ع) در مقام موعظه نسبت به «چنگ زدن به ریسمان الهی» از آیات
«قُل لَو کانَ مَعَهُ آلِهَهٌ کَما یَقولونَ إِذا لَابتَغَوا إِلَی ذِی العَرشِ سَبیلاً»[16] (الإسراء، 42) و «إِنَّهُ لَقَولُ رَسولٍ کَریم، ذی قُوَّهٍ عِندَ ذِی العَرشِ المَکین»[17] (التکویر، 20)؛ و در بیت هجدهم با یادآوری مصداقی از مصادیق «زیانکاری» که نتیجه «تمایل به دنیا» است، از آیه شریفه «قَد أَفلَحَ مَن زَکّاها، وَ قَد خابَ مَن دَسّاها»[18] (الشمس، 10) اقتباس نمودهاند.
موارد دیگری از اقتباس جزئی در اشعار منسوب به امام حسین (ع) به دست آمد که برای رعایت اختصار فقط به آنها اشاره میشود:
-اقتباس عبارت «ارحَم» در مصراع «فَارحَم عُبَیدا إلَیکَ مَلجاهُ» (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 69) از آیه «وَ قُل رَبِّ اغفِر وَ ارحَم وَ أنتَ خَیرُ الرّاحِمین» (المؤمنون، 118).
-اقتباس عبارت «ذِی الجَلالِ» در مصراع «یشکوا إلی ذِی الجَلالِ بَلواهُ» (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 69) از آیه «تَبارَکَ اسمُ رَبِّک ذِی الجَلالِ وَ الإِکرام» (الرحمن، 78).
-اقتباس تعبیر «رَیبَ المَنونِ» در مصراع «لکنَّ رَیبَ المَنونِ ذو نَکیدٍ» (ابن عساکر، 1415: 14، 185) از آیه «أَم یَقولونَ شاعِرٌ نَتَرَبَّصُ بِهِ رَیبَ المَنون» (الطور، 30).
-اقتباس عبارت «وَبیلاً» در بیت «أذُلَّ الحَیاهِ وَ ذُلَّ المَماتِ/ وَ کَلّاً أَراهُ طَعاما وَبیلاً» (راغب اصفهانی، 2، 156) از آیه «فَعَصَی فِرعَونُ الرَّسولَ فَأَخَذناهُ أَخذاً وَبیلاً» (المزمل، 16).
-اقتباس تعبیر «اللهُ یَعلَمُ» در مصراع «اللهُ یَعلَمُ أَنَّ ما بِیَدَی یزیدَ لِغَیرِهِ» (اربلی، 1381: 2، 35) از آیات «لَو کانَ عَرَضاً قَریباً وَ سَفَراً قاصِداً لاتَّبَعوکَ وَ لکِن بَعُدَت عَلَیهِمُ الشُّقَّهُ وَ یَحلِفونَ بِاللهِ لَوِ استَطَعنا لَخَرَجنا مَعَکُم یُهلِکونَ أَنفُسَهُم وَ اللهُ یَعلَمُ إِنَّهُم لَکاذِبونَ» (التوبه، 42)
و «إذا جاءَکَ المُنافِقونَ قالوا نَشهَدُ إِنَّکَ لَرَسولُ اللهِ وَاللهُ یَعلَمُ إِنَّکَ لَرَسولُهُ وَاللهُ یَشهَدُ إِنَّ المُنافِقینَ لَکاذِبون» (المنافقون، 1).
-اقتباس ترکیب «الحَقّی المُبینِ» در مصراع «وَ لَیسَ عَلَی الحَقِّ المُبینِ طَخاءُ» (اربلی، 1381: 2، 35) از آیات «یَومَئِذٍ یوَفّیهِمُ اللهُ دینَهُمُ الحَقَّ وَ یَعلَمونَ أَنَّ اللهَ هُوَ الحَقُّ المُبینُ» (النور، 25) و «فَتَوَکَّل عَلَی اللهِ إِنَّکَ عَلَی الحَقِّ المُبین» (النمل، 79).
-اقتباس جمله «حَیثُ یَشاءُ» در مصراع «یَزیدٌ وَ لَیسَ الأَمرُ حَیثُ یَشاءُ» (اربلی، 1381: 2، 35) از آیه «وَ کَذلِکَ مَکَّنّا لِیوسُفَ فی الأَرضِ یَتَبَوَّأُ مِنها حَیثُ یَشاءُ نُصیبُ بِرَحمَتِنا مَن نَشاءُ وَ لا نُضیعُ أَجرَ المُحسِنینَ» (النور، 25).
-اقتباس تعبیر «خَیرِ البَریَّهِ» در مصراع «أما کانَ مِن خَیرِ البَریّهِ أحمَدِ» (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 108) از آیه «إنَّ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ أُولئِکَ هُم خَیرُ البَریَّه» (البینه، 7).
4-3-3 اقتباس متغیر
در این نوع اقتباس، کلمه، عبارات و یا جملهای از آیات قرآن با دخل و تصرف در قواعد صرفی، نحوی و... در متن و یا سخن به کار میرود؛ این تغییر سیاق میتواند در قالب تقدیم و تاخیر، زیادت و نقصان، تغییر در صیغه و زمان افعال، تبدیل جملات کامل به ناقص و از جهت معنا به خبری یا انشایی و بالعکس، صورت بگیرد. (عباسزاده، 1389: 44-45) پارهای از اقتباسهای اشعار منسوب به امام حسین (ع) از این دست میباشد که به برخی از آنها اشاره میشود:
4-3-3-1 فی المُناجاهِ مَعَ رَبِّ الأَربابِ: نمونهای از اقتباس متغیر را در شعر مناجاتی منتسب به امام حسین (ع) میتوان یافت که در آن به جهت اقتضای ساختاری شعر، عباراتی از آیه «فَأَمّا الإِنسانُ إِذا ما ابتَلاهُ رَبُّهُ فَأَکرَمَهُ وَ نَعَّمَهُ فَیَقولُ رَبّی أَکرَمَن»[19] (الفجر، 15)، با تغییراتی اندک در بیت زیر آمده است:
«إذا ابتَلی بِالظَّلامِ مُبتَهِلاً/ أکرَمَهُ اللهُ ثُمَّ أدناهُ»
(خوشا به حال کسی که) هرگاه هنگام تاریکیها به خداوند تضرع کند، او، گرامیاش میدارد و به خود، نزدیکش میکند (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 69).
نکته مهمی که در این اقتباس جلب توجه میکند، استفاده عبارات اقتباسشده از آیه، در معنا و دلالتی جدید است که از شاخصههای اقتباس به حساب میآید.
4-3-3-2 فی الإِستِغناءِ بِالخالِقِ عَنِ المَخلوقِ: بیت دیگری که در آن با اقتباس جزئی از قرآن کریم، فعل و اسمی که در آیه آمده است به فعل و اسمی دیگر با تغییر صیغه تبدیل شده، عبارت است از بیت:
«وَ استَرزِقِ الرَّحمَنَ مِن فَضلِهِ/ فَلَیسَ غَیرَ اللهِ مِن رازِقِ»
از فضل (خدای) رحمان، روزی بخواه! زیرا جز او کسی روزیدهنده نیست (ابن عساکر، 1415: 14، 186).
مصراع اول این بیت، اقتباس از جمله امری «وَسئَلوا اللهَ مِن فَضلِهِ» از آیه «وَ لا تَتَمَنَّوا ما فَضَّلَ اللهُ بِهِ بَعضَکُم عَلی بَعضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبنَ وَسئَلوا اللهَ مِن فَضلِهِ إِنَّ اللهَ کانَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیما» (النساء، 32)، آمده که در آن اقتباس متغیر از نوع «تبدیل» صورت گرفته است.
مصادیق اقتباس متغیر در اشعار منسوب به امام حسین (ع) پربسامد است و در بررسی اشعار آن حضرت موارد زیادی از این قسم به دست آمد که بین آنها به جز دو مصداق پیشگفته، موارد زیر بهچشمآمدنی است:
-اقتباس جمله «أَنتَ مَولاهُ» در مصراع «یا رَبِّ یا رَبِّ! أَنتَ مَولاهُ» (ابن شهر اشوب، 1379: 4، 69) از آیه «...رَبَّنا وَ لا تُحَمِّلنا ما لا طاقَهَ لَنا بِهِ وَاعفُ عَنّا وَاغفِر لَنا وَارحَمنا أَنتَ مَولانا فَانصُرنا عَلَی القَومِ الکافِرین» (البقره، 286) با تبدیل ضمیر متصل «ه»، در صیغه مفرد مذکر غائب به ضمیر متصل «نا»، در صیغه متکلم معالغیر.
-اقتباس جمله «عَلَیکَ مُعتَمَدی» در مصراع «یا ذَاالمَعالی عَلَیکَ مُعتَمَدی» (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 69) از تعبیر «عَلَیهِ تَوَکَّلتُ» که در سورههای التوبه، 129؛ هود، 88؛ یوسف، 67؛ الرعد، 30؛ و آیه «وَ ما اختَلَفتُم فیهِ مِن شَیءٍ فَحُکمُهُ إِلَی اللهِ ذلِکُمُ اللهُ رَبِّی عَلَیهِ تَوَکَّلتُ وَ إِلَیهِ أُنیب» (الشوری، 10) آمده است و در تفاسیر «عَلَیهِ تَوَکلتُ» به «معتمدی علیه» تفسیر شده است (خطیب، 1424: 13، 24). چنانچه میبینیم در این اقتباس هم تبدیل، صورت گرفته است و هم تغییر غیاب به خطاب.
-اقتباس عبارات آیه «یُریدونَ لِیُطفِؤا نورَ اللهِ بِأَفواهِهِم وَاللهُ مُتِمُّ نورِهِ وَ لَو کَرِهَ الکافِرون» (الصف، 8)، در بیت «یُریدُ الجاحِدونَ لِیُطفِئوهُ/ و یَأبَی اللهُ إِلّا أَن یُتِمَّه» (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 72) که در آن فعل جمع به مفرد، اسم ظاهر به ضمیر و اسم فاعل ثلاثی مزید به فعل مضارع در همان ریشه مبدل شده است.
-اقتباس ترکیب «یَومَ القیامَه» و فعل «یخسَرُ» در بیت «و شیعَتُنا فی النّاسِ أکرَمُ شیعَهٍ/ وَ مُبغِضُنا یَومَ القیامَهِ یَخسَرُ» (طبرسی، 1403: 2، 302) از آیات: الانعام، 12؛ النحل، 27؛ الکهف، 105؛ الشوری، 45 و آیه «فَاعبُدوا ما شِئتُم مِن دونِهِ قُل إِنَّ الخاسِرینَ الَّذینَ خَسِروا أَنفُسَهُم وَ أَهلیهِم یَومَ القیامَهِ أَلا ذلِکَ هُوَ الخُسرانُ المُبین» (الزمر، 15)، که در آن فعل جمع مذکر غایب به فعل مفرد مذکر غایب، تغییر یافته است.
-اقتباس جملهای از آیه «إِنَّ رَبَّکُمُ اللهُ الَّذی خَلَقَ السَّماواتِ وَ الأَرضَ فی سِتَّهِ أَیّامٍ ثُمَّ استَوی عَلَی العَرشِ یُغشِی اللَّیلَ النَّهارَ یَطلُبُهُ حَثیثاً وَ الشَّمسَ وَ القَمَرَ وَ النُّجومَ مُسَخَّراتٍ بِأَمرِهِ أَلا لَهُ الخَلقُ وَ الأَمرُ تَبارَکَ اللهُ رَبُّ العالَمین» (الاعراف، 54) در مصراع «و إِنَّما الأَمرُ إِلَی الجَلیلِ» (مفید، 1413: 2، 93) که در آن، «ألا» از ادات تنبیه به «انما» از ادات حصر و ضمیر به اسم ظاهر تبدیل شده است.
4-3-4 اقتباس اشارهای
اقتباس اشارهای را میتوان همان آرایه تلمیح دانست که در آن، شاعر یا نویسنده به حادثهای تاریخی نیمنظری میافکند و بدین واسطه آن واقعه را یادآور میشود (ن.ک: عباسزده، 1389: 48) نمونههایی از این گونه اقتباس در اشعار منسوب به امام حسین (ع) وجود دارد که موارد زیر از مصادیق بارز آن است.
4-3-4-1 اشاره به عمالقه: یکی از اقتباسهای اشارهای در اشعار منسوب به امام (ع)، تلمیح داستان عمالقه از آیات 20-24 سوره مائده است که در آن عمالقه[20]، بنا بر نقل تفاسیر، با تعبیر «قَوماً جَبّارین»[21] (مائده، 22) یاد شدهاند (طبرسی، 1372: 2، 244). در این شعر، یزید مورد خطاب قرار میگیرد که:
«یا وَیحَ نَفسی مِمَّن لَیسَ یرحَمُها/ أما لَهُ فی کِتابِ اللهِ مِن مَثَلِ/ أما لَهُ فی حَدیثِ النّاسِ مُعتَبَرٌ/ مِنَ العَمالِقَهِ العادیَهِ الاُوَلِ»
وای بر جان من از کسی که بر آن رحم نمیکند! آیا برای او در کتاب خدا مَثَلی وجود ندارد؟ آیا در سخنان مردم، برای او از سرنوشت قوم عمالِقه تجاوزگر و ستمگران پیشین عبرتهایی نیست؟ (اربلی، 1381: 2، 37)
4-3-4-2 اشاره به دلاوریهای امیرالمؤمنین (ع) در غزوات: از دیگر اقتباسهای اشارهای در اشعار منسوب به امام حسین (ع)، ابیاتی است که در آن به جنگهای، بدر، احد، احزاب، خیبر و حنین به شرح ذیل اشاره شده است.
«طَحَنَ الأَبطالَ لَمّا بَرَزوا/ یَومَ بَدرٍ و بِاُحُد و حُنَین/ وَ لَهُ فی یَومِ احدٍ وَقعَهٌ/ شَفَتِ الغِلَّ بِفَضِّ العَسکرَین/ ثُمَّ بِالأَحزابِ وَ الفَتحِ مَعا/ کانَ فی ها حَتفُ أهلِ الفَیلَقین/ و أخو خَیبَرَ إذ بارَزَهُم/ بِحُسامٍ صارِمٍ ذی شَفرَتَین/ وَالَّذی أردی جُیوشا أقبَلوا/ یطلُبونَ الوِترَ فی یومِ حُنَین»
همو که وقتی پهلوانان در جنگهای بدر و احد و حنین به میدان آمدند، آنها را در هم کوبید. او (پدرم) در جنگ احد، داستانی دارد با پراکندن سپاه دشمن، اندوه دل [مسلمانان] را شفا بخشید. سپس در جنگ احزاب و فتح مکه،
با حضور پدرم سپاه بزرگ مشرکان و یهودیان، برای همیشه مردند.همان صاحب خیبر که با خیبریان به جنگ برخواست با شمشیری دودَم و برنده؛ همو که سپاهی را به هلاکت افکند که در روز حُنَین، به خونخواهی آمده بودند. (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 79)
ابیات پیشگفته، به دلاوریهای حضرت علی (ع) در نبردهای بدر، احد، حنین، احزاب، فتح مکه و خیبر اشاره دارد که بنا بر روایات تفسیری، جمله «...هذانِ خَصمانِ اختَصَموا فی رَبِّهِم...» (حج، 19)[22]، و آیه 32 سوره مجادله[23]، درباره نبرد تنبهتن در غزوه بدر، بین حمزه بن عبدالمطلب، ابوعبیده ابن حرث و علی بن ابیطالب (ع) از سپاه اسلام با عتبه، شبیه و ولید بن عقبه از سپاه کفر (واحدی، 1411: 317 و 434) و آیه 25 سوره احزاب[24]، در شأن امیرالمؤمنین (ع) در جنگ احزاب، بعد از به هلاکت رساندن عمرو بن عبدود، نازل شد؛ چنانکه عبدالله بن مسعود فرازی این آیه را اینگونه تلاوت میکرد: «...وَ کَفی اللهُ المُؤمِنینَ القِتالَ (بعلی) وَ کانَ اللهُ قویاً عَزیزاً»؛ یعنی: و خداوند، مومنان را به وسیله علی از جنگ کفایت کرد، و خدا نیرومند و عزیز است (طوسی، بیتا: 8، 331). همچنین پیرامون جنگ حنین، در آیه «وَ یَومَ حُنَینٍ إِذ أَعجَبَتکُم کَثرَتُکُم فَلَم تُغنِ عَنکُم شَیئاً وَ ضاقَت عَلَیکُمُ الأَرضُ بِما رَحُبَت ثُمَّ وَلَّیتُم مُدبِرینَ. ثُمَّ أَنزَلَ اللهُ سَکینَتَهُ عَلی رَسولِهِ وَ عَلَی المُؤمِنینَ» (توبه، 25-26)، عبارت «مؤمنین» به امیرالمؤمنین (ع) تفسیر شده است
(مفید، 1413: 1، 141).
4-3-4-3 اشاره به فضیلت مُصَلّی القِبلَتَین: یکی از فضائل امیرالمؤمنین (ع)، سبقت داشتن بر مردم، در ایمان به خداوند متعال و پیامبر اکرم (ص) و نماز خواندن بر دو قبله بیتالمقدس و بیتالله الحرام است. این فضیلت در تفاسیر، ذیل عبارات «وَالسّابِقونَ الأَوَّلونَ» در آیه «وَالسّابِقونَ الأَوَّلونَ مِنَ المُهاجِرینَ وَ الأَنصارِ وَالَّذینَ اتَّبَعوهُم بِإِحسانٍ رَضِیَ اللهُ عَنهُم وَ رَضوا عَنهُ وَ أَعَدَّ لَهُم جَنّاتٍ تَجری تَحتَها الأَنهارُ خالِدینَ فیها أَبَداً ذلِکَ الفَوزُ العَظیمُ»[25] (توبه، 100) آمده است و در ابیات زیر با اشاره به ترکیب «مُصَلّی القِبلَتَین» از آن اقتباس شده است:
«والِدی شَمسٌ وَ أُمّی قَمَرٌ/ فَأَنا الکَوکَبُ وَ ابنُ القَمَرَین/ جَدّی المُرسَلُ مِصباحُ الهُدی/ و أبی الموفی لَهُ بِالبَیعَتَین/ بَطَلٌ قَرمٌ هِزَبرٌ ضَیغَمٌ/ ماجِدٌ سَمحٌ قَویُّ السّاعِدَین/ عُروَهُ الدّینِ عَلیٌّ ذاکُمُ/ صاحِبُ الحَوضِ مُصَلِّی القِبلَتَین»
پدرم، خورشید و مادرم، ماه است و من، ستاره و فرزند آن خورشید و ماهم. جدم، فرستاده خدا و چراغ هدایت است و پدرم کسی است که در دو جا برایش بیعت گرفته شده است. او پهلوان، دلاور، شیر ستبر بیشه، قویپنجه، بزرگوار و بخشنده است. آری! این علی، دستآویز دین و صاحب حوض [کوثر] و نمازگزارنده به سوی دو قبله است. (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 79)
4-3-5 اقتباس استنباطی
آنچه به اقتباس قرآنی، ارزش ادبی و هنری میبخشد، استفاده خلاقانه از کلام الهی در شعر یا سخن به نحوی معناآفرینانه و هماهنگ با متن اقتباسکننده است (صباغی، 1394: 57)، به همین جهت اقتباس استنباطی که در آن، مضمون آیات قرآن، بدون حضور لفظی و صریح، در کلام شاعر یا نویسنده بروز و ظهور مییابد؛ مهمترین گونه اقتباس به شمار میرود (عباسزاده، 1389: 51) که ذیلا به نمونههای از آن اشاره میشود:
4-3-5-1 مودت ذی القربی: یکی از نمونههای روشن اقتباس استنباطی در اشعار منسوب به امام حسین (ع)، اقتباس از آیه «ذلِکَ الَّذی یُبَشِّرُ اللهُ عِبادَهُ الَّذینَ آمَنوا وَ عَمِلوا الصّالِحاتِ قُل لا أَسئَلَکُم عَلَیهِ أَجراً إِلّا المَوَدَّهَ فی القُربَی وَ مَن یَقتَرِف حَسَنَهً نَزِد لَهُ فیها حُسناً إِنَّ اللهَ غَفورٌ شَکور» (الشوری، 23) است؛ چه اینکه مفهوم آیه در آن، به شرح ذیل برای خواننده تداعی میشود:
«تَعَدَّیتُمُ یا شَرَّ قَومٍ بِفِعلِکُم/ وَ خالَفتُم قَولَ النَّبیِّ مُحَمَّدِ/ أما کانَ خَیرُ الرُّسُلِ وَصّاکُم بِنا/ أما نَحنُ مِن نَسلِ النَّبیِّ المُسَدَّدِ»
ای بدترین مردم! با کارتان، از حد گذراندید و با سخن پیامبر (ص) مخالفت کردید. آیا بهترین پیامبران، شما را به نیکی با ما سفارش نکرد؟ آیا ما از فرزندان آن پیامبر راستگو نیستیم؟ (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 108)
این ابیات، علاوه بر آیه پیشگفته به آیات «وَ آتِ ذَی القُربی حَقَّهُ وَ المِسکینَ وَ ابنَ السَّبیلِ وَ لا تُبَذِّر تَبذیراً» (الإسراء، 26) و «فَآتِ ذَی القُربی حَقَّهُ وَ المِسکینَ وَ ابنَ السَّبیلِ ذلِکَ خَیرٌ لِلَّذینَ یُریدونَ وَجهَ اللهِ وَ أُولئِکَ هُمُ المُفلِحون» (الروم، 38)، نیز اشاره دارد.
4-3-5-2 نکوهش آزمندی: نمونه دیگر ازاین دست اقتباس، کاربست محتوای آیه «وَ لا تَتَمَنَّوا ما فَضَّلَ اللهُ بِهِ بَعضَکُم عَلی بَعضٍ لِلرِّجالِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبوا وَ لِلنِّساءِ نَصیبٌ مِمّا اکتَسَبنَ وَسئَلوا اللهَ مِن فَضلِهِ إِنَّ اللهَ کانَ بِکُلِّ شَیءٍ عَلیماً»[26] (النساء، 32) در ابیات زیر است:
«فَما لَکَ غَیرَ ما قَد خُطَّ شَیءٌ/ وَ إِن کَثُرَ التَّقَلُّبُ وَ الشُّخوصُ/ وَ قَد یَأتی المُقیمَ المالُ عفوا/ وَ یُحرَمُهُ عَلَی الطَّلَبِ الحَریصُ»
روزیات بیش از مقداری که برایت نوشته شده، نیست؛ گرچه ه دنبال آن، اینسو و آنسو بروی و همه جا سفر کنی. گاه برای کسی که در وطنش مانده، بیش از نیازش میرسد و کسی که آزمندانه در پی آن میدود، محروم میماند (خوارزمی، 1420: 328).
این ابیات، علاوه بر آیه مذکور، آیات «وَ فی السَّماءِ رِزقُکُم وَ ما توعَدون»[27] (الذاریات، 22) و «ن وَ القَلَمِ وَ ما یَسطُرون»[28] (القلم، 1) را نیز تداعی میکند.
این نوع اقتباس در اشعار منسوب به امام حسین (ع) بسیار پربسامد است و میتوان گفت بیشترین اقتباس موجود در سرودههای منسوب به آن حضرت، از نوع اقتباس استنباطی است که به اقتضای حجم مقاله برخی از آنها را یادآور میشویم.
-اقتباس از آیه «کُلُّ مَن عَلَیها فان» (الرحمن، 26) در مصراع «وَ کُلُّ فَتیً لِلمَوتِ فیهِ نَصیبُ» (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 45).
-اقتباس از آیه «اعلَموا أَنَّما الحَیاهُ الدُّنیا... کَمَثَلِ غَیثٍ أَعجَبَ الکُفّارَ نَباتُهُ ثُمَّ یَهیجُ فَتَراهُ مُصفَرّاً ثُمَّ یَکونُ حُطاماً... ما الحَیاهُ الدُّنیا إِلّا مَتاعُ الغُرور» (الحدید، 20) در مصراع «یا أَهلَ لَذَّهِ دُنیا لا بَقاءَ لَها» (ابن شهر آشوب، 1379: 4، 69).
-اقتباس از آیه «الَّذینَ یَتَّخِذونَ الکافِرینَ أَولیاءَ مِن دونِ المُؤمِنینَ أَ یَبتَغونَ عِندَهُمُ العِزَّهَ فَإِنَّ العِزَّهَ لِلّهِ جَمیعاً» (نساء، 139) در بیت «فَلَو عِشتَ وَ طَوَّفتَ مِنَ الغَربِ إِلَی الشَّرقِ/ لَما صادَفتَ مَن یَقدِرُ أن یُسعِدَ أَو یُشقی» (اربلی، 1381: 2، 34).
-اقتباس از آیه «هُوَ الَّذی خَلَقَکُم مِن طینٍ ثُمَّ قَضَی أَجَلاً وَ أَجَلٌ مُسَمًّی عِندَهُ ثُمَّ أَنتُم تَمتَرون» (الانعام، 2) در شعر «یا مَن بِدُنیاهُ اشتَغَل وَ غَرَّهُ طولُ الأَمَل!/ المَوتُ یَأتی بَغتَهً وَ القَبرُ صُندوقُ العَمَل» (ابن جوزی، بیتا: 194). چنانکه دانسته شد، در این نوع اقتباس، معنا و محتوای قرآن اقتباس میشود و با خلاقیت شاعر یا نویسنده در قالبی نوآورانه نضج مییابد.
5- نتیجهگیری
1-از دیوان منسوب به امام حسین (ع) در کتب تراجم کهن، یاد نشده و بعضی از اشعار آن دارای ضعف وزنی و لفظی هستند؛
لیکن مضمون اشعار منسوب دیگر به آن حضرت که در دیوان پیشگفته نیست ولی در منابع متقدم و معتبر آمده است با گزارههای مستند حدیثی به عنوان شاهد یا متابع کاملا تایید میشود و همچنین برای اشعاری که آن حضرت بدان تمثل جستهاند، مستنداتی قابل توجه و در مآخذ مختلف وجود دارد.
2- صور خیال و آرایههای لفظی و معنوی زیادی در اشعار منسوب به امام حسین (ع) مشاهده نمیشود و غالب این اشعار، دارای زبانی ساده، آهنگ دلنواز، بحرهای پرطنطنه و قوافی خوشآهنگ است.
3- در اشعار منسوب به امام حسین (ع) آیهای از قرآن به صورت «اقتباس کامل» به دست نیامد ولی اقتباس جزئی (اقتباس کلمه، ترکیب دو عبارت و یا جمله بدون تغییر لفظی)، اقتباس متغیر (استفاده جملاتی از آیات قرآن با جابجایی، زیادت و نقصان یا تبدیل)؛ اقتباس اشارهای (تلمیح به داستانهای قرآنی) و اقتباس استنباطی (کاربست معنای آیات قرآن بدون حضور لفظ) مکرر صورت گرفته است.
4- از نظر بسامد، بیشترین اقتباس در اشعار منسوب به امام حسین (ع)، اقتباس استنباطی و کمترین آن اقتباس اشارهای است.
5- برجستهترین گونه اقتباس در اشعار منسوب به امام حسین (ع) اقتباس استنباطی است.
6- در برخی از اشعار منسوب به امام حسین (ع) میتون چند نوع از اقتباس را استخراج کرد.