مقدمه

موضوع نام‌شناسی با رویکردهای متنوعی روبه‌روست. گاهی با رویکرد کلامی به پیدایش نام و نیز نام‌شناسی نام‌های خداوند می‌پردازد و زیرمجموعه مباحث توحید قرار می‌گیرد (ر.ک: کلینی، 1363، ج 1، ص112_114). گاهی مانند بخاری، مسلم نیشابوری، ابن‌ مدینی و دولابی با رویکرد رجالی و فرهنگ‌نامه‌ای، شرح حال افراد و راویان را (ابن ‌ندیم، بی‌تا، ص 286) یا مانند ابوزید بلخی شرح حال افراد و اشیا را بیان می‌کند (همان، 153) و گاهی مانند احمد بن حاتم با رویکرد معناشناختی، به ریشه‌یابی معانی نام‌ها و اشتقاق آن‌ها می‌پردازد (همان، ص 61)، که از مُبَّرَد و ابراهیم زَجّاج نحوی (م313) و ابن ‌دُرّید می‌توان به عنوان نویسان بزرگ یاد کرد (حاجی خلیفه، بی‌تا، ج 2، ص 1391) و افزود که یوسف زَجّاجی (م 415) با گسترش معناشناختی واژگانی به گل‌ها، کتاب اشتقاق اسماء الریاحین را پدید آورد (همان).

از سوی دیگر، نام‌شناسی مقوله‌ای مهم در دو دانش زبان‌شناسی و روان‌شناسی است. در این پژوهش، گرچه از رویکرد معناشناختی نیز استفاده شده اما مطالعه نام‌شناسی با رویکرد تاریخی، در خصوص شناخت سیره اهل بیت (ع) و فرهنگ و سبک زندگی آنان است؛ رویکردی که نشان می‌دهد دنیا و آخرت و فرد و اجتماع مقوله‌های به هم پیوسته و تفکیک‌ناپذیرند و هر یک بدون دیگری ارزش خود را از دست می‌دهد. گونه‌شناسی نام‌های فرزندان ائمه اطهار (ع) این رویکرد را بهتر تبیین می‌کند و جایگاه هر مقوله را روشن‌تر نشان می‌دهد. برای تحلیل چنین رویکرد و جایگاهی پرسش‌های ذیل در خور تأمل است:

معیارهای اصلی انتخاب نام فرزندان ائمه اطهار (ع) چه بوده است؟

مفاهیم اجتماعی و طبیعی در انتخاب نام فرزندان چه سهمی داشته است؟

گونه‌های نام‌ها چه تعریفی را از زیبایی در سبک زندگی اهل بیت (ع) ارائه می‌کند؟

یادآوری می‌شود که این تحقیق به قلمرو موضوعی فرزندان ائمه (ع) محدود شده و از پرداختن به کنیه‌ها و القاب پرهیز کرده است. نام‌ها در منابع شیعی و سنی متفاوت و گاهی با تصحیف، زیاده و نقیصه ذکر شده و استخراج آن‌ها براساس مهم‌ترین منابع سیره اهل بیت (ع) مانند کتاب‌های «الارشاد»، «اعلام الوَری»، «مناقب ابن‌شهر آشوب»، «تذکره الخواص و کشف الغمه» استوار بوده است. دانستن تعداد فرزندان، تعداد نام‌های آنان و نیز تناسب میان تعداد فرزندان و تعداد اسامی مقدمه‌ای برای گونه‌شناسی نام‌ها و مقایسه‌ی آن‌ها قرار گرفته است تا بتوان معیارها، سهم مفاهیم و تعریف زیبایی را بر اساس شیوه‌ای تاریخی دریافت کرد. دشواری دیگر این پژوهش نبودن مستندی علمی برای تبیین زمینه‌های اجتماعی نام‌گذاری ائمه (ع) است که سبب شده آن‌ها تنها بر اساس تعداد اسامی و معانی نام‌ها تحلیل شود. البته بسترهای فکری و سیاسی در اندک مواردی، مانند نام‌گذاری فرزندی از امام علی (ع) به عثمان و فرزندانی از امام حسین (ع) به علی مشخص است ولی با تکیه زیباشناسی نام‌ها در سبک زندگی اهل بیت (ع) بر این دو، نمی‌توان تحلیل جامعی ارائه داد. از این‌رو، با توجه به پرسش‌های موجود و کاستی پژوهش‌های متعدد و متنوعی که در سیره اهل بیت (ع) صورت گرفته است، پیشینه‌ای برای چنین پژوهشی یافت نشد. با این حال، مقالات متعددی در خصوص نام‌گذاری و القاب با رویکردهای متفاوت وجود دارد که گرچه خارج از محدوده‌ موضوعی این پژوهش است، اما در مجموع، رویکرد علمی و پژوهشی محققان را به موضوع نام‌گذاری نشان می‌دهد. این مقالات گاهی رویکرد فلسفی دارند؛ مانند عبدالهادی مسعودی (1384) «اماکن و آثار:فلسفه‌ نام‌گذاری‌ها»، مجله میقات حج، ش 53؛ و گاهی رویکرد اجتماعی دارند؛ مانند سید حسن امین (1385)، «ایران‌شناسی القاب: بازتاب طبقاتی و فرهنگی در نام‌گذاری‌ها»، مجله حافظ، ش 29، و گاهی نیز با رویکرد زبان‌شناسی در محدوده ملّی_منطقه‌ای نگاشته شده‌اند؛ مانند:بتول علی‌نژاد و سید محمد تقی طیب (1382)، «گرایش‌های جدید نام‌گذاری در اصفهان از دیدگاه زبان‌شناسی»، مجله ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، ش32 و 33. طبیعی است که منابع متقدمی مانند «الاشتقاق» اثر ابن‌دُرّید (م 223)، «الاسماء و الصفات» از بیهقی (م 458) و «تُحفهالمودود فی احکام المولود» نگاشته ابن‌ قیم جوزیه (م769) نیز به چنین مباحثی ورود نداشته باشند.

فرهنگ نام‌گذاری در روایات

اسلام همسو با تعریفی که از بشر و جامعه بشری دارد و هماهنگ با اهداف تعریف‌ شده برای ارتقای سطح زندگی مردم، توجه ویژه‌ای به نام‌گذاری‌ها داشته است تا از این رهگذر، ضمن اصلاح بینش و منش مردم، اشخاص در جامعه زیبا و دوست داشتنی جلوه کنند. تأکید بر برخی نام‌ها و پرهیز از برخی دیگر و نیز گشودن بابی به نام «باب الاسماء» در منابع روایی شیعی و سنی، اهمیت نام‌ها را در سبک زندگی اهل بیت (ع) نشان می‌دهد.

دسته‌ای از این روایات به اصل نام‌گذاری، اهمیت آن در جامعه و بازتاب آن در دنیای جاوید می‌پردازد و بایسته بودن انتخاب نام فرزندان را پیش از تولد گوشزد می‌کند، تا کودکی بدون اسم نباشد؛ زیرا پذیرای هرگونه نام خوب و بد خواهد شد. امام باقر (ع) نیز فرمودند: ما کُنیه فرزندان را در همان کودکی مشخص می‌کنیم تا کُنیه بد نگیرند. دسته‌ای دیگر از روایات نیز زیبایی را معیار انتخاب نام دانسته است (ر.ک: کلینی، 1363، ج6، ص 18_20؛ احمد بن حنبل، بی‌تا، ج 5، ص 194)، دسته سوم نیز به شناخت و تمایز نان خوب و بد در تفکر دینی اختصاص دارد و معیار زیبایی و نازیبایی را نشان داده است. با شناخت معیار نام‌ها، می‌توان به مقوله زیباشناسی نام‌ها در فرهنگ اسلامی نزدیک شد.

معیارشناسی نام‌های زیبا

نام زیبا را در فرهنگ دینی می‌توان در سه محور معنوی، اجتماعی و طبیعی تعریف کرد.

الف. زیبایی معنوی

انسان علاقه‌مند زیبایی و آراستگی در ظاهر و در نام و نشان است، به آن افتخار می‌کند، در جامعه به آن شناخته می‌شود، از سوی دیگران قرار محترم شناخته می‌شود و در خود حس بزرگی و ارجمندی می‌یابد اما مهم‌ترین پشتوانه زیباشناختی نام‌ها را باید در نام‌ها و صفات خداوند جست‌وجو کرد زیرا او زیبا و زیباپسند است: "اِنَّ اللّهَ جَمیلٌ و یُحبُّ الجَمال" (کلینی، 1363، ج 6، ص 438؛ احمد بن حنبل، بی‌تا، ج 1، ص 400)؛ دارای اسامی زیباست «و للّه الاسماءُ الحُسنی» (اعراف: 180) و ارتباط با او از راه اسامی زیباست، که هم به آن امر شده است:«فَادعوُهُ بِها»؛ (اعرف: 180) و هم بندگان به هنگام دعا، از وی با وصف زیبایی درخواست حاجت می‌کنند: «اللّهُمَّ اِنِّی اساَلکَ بِجَمالِک» (کلینی، 1363، ج 2، ص 527). بر پایه همین تفکر، امامان شیعه (ع) سفارش کرده‌اند تا مردم در اجتماع با لباس زیبا ظاهر شوند (کلینی، 1363، ج 6، ص 442) و برای خود نام‌های زیبا قرار دهند (همان، ص19، احمد بن حنبل، بی‌تا، ج 5، ص 194) و نام زیبا را حق فرزند بر پدر شمرده‌اند (کلینی، 1363، ج6، ص49).

زیبایی معنوی دو عنصر جهان‌بینی و احساسات فکریی نام‌گذار را نشان می‌دهد. نام‌هایی با مفهوم بندگیی خداوند این دو شاخصه را پوشش می‌دهند و در این میان، بیشتر بر دو نامِ عبدالله و عبدالرحمان تأکید شده و از آن به صادق ترین نام‌ها تعبیر شده است (کلینی، 1363، ج 6، ص 19؛ صدوق، 1403ق، ص 251؛ احمدبن حنبل، بی‌تا، ج 4، ص 178). برخی سبب این تأکید را در قرآن کریم جست‌وجو کرده‌اند که در آن واژه "عبد" جز به "الله" و "رحمان" اضافه نشده و برخی دیگر الله و رحمان را مشتمل بر تمام نام‌های خداوند دانسته‌اند (ابن‌حجر، بی‌تا، ج 10، ص 470_471). اما لازم به ذکر است که مشرکان مکه "رحمان" را نمی‌شناختند (ابن‌سعد، 1418 ق، ج 1، ص131) و گویا نام‌گذاری به عبدالرحمان نوعی مبارزه با شرک تلقی می‌شد. با این حال، شواهد تاریخی نشان می‌دهد که واژه "عبد" پیوسته در مفهوم پرستش به کار نرفته است. برای مثال، رسول خدا (ص) نام "عبد شر" را به "عبد خیر" تغییر دادند (ابن‌عساکر، 1415ق، ج 15، ص 343)، در حالی که عبد شر مفهوم شر پرستی نداشته است. رسول خدا (ص)، امام علی (ع)، و حَمزه افتخار می‌کردند فرزند "عبدالمُطلب" هستند (واقدی، 1409ق، ج 1، ص 87، 93 و 280؛ ج 3، ص 280؛ابن‌هشام، بی‌تا، ج 2، ص 573) و «عبدالمُطلب» یعنی غلام مُطَّلب (ابن‌هشام، بی‌تا، ج 1، ص 138). از این‌ رو، فارسیان همسو با فرهنگ عرب، برخی فرزندان خود را با پیشوندهای «عبد» به معنای غلام نام می‌گذارند.

دومین شاخصه در زیبایی معنوی، نام‌های پیامبران است که بهترین نام‌ها معرفی شده‌اند (کلینی، 1363، ج 6، ص 18‌؛ احمد بن حنبل بی‌تا، ج 4، ص 345). رسول خدا (ص) به این سبب که ابراهیم (ع) نیای مسلمانان بود (حج: 78؛ ر.ک: زمخشری، 1406 ق، ج 3، ص 173)، فرزندش را «ابراهیم» نام نهاد (ابن‌سعد، 1418 ق، ج1، ص 108). اما همان گونه که پیامبر اکرم (ص) بر دیگر پیامبران برتری دارد، نام‌گذاری به آن حضرت نیز برتری یافت و توصیه شد که پسران تا هفت روز "محمد" نامیده شوند و دست کم، نام یکی از چهار فرزند خانواده نیز «محمد» باشد (کلینی، 1363، ج6، ص 18 و 19)

در این میان، نام‌گذاری به اسامی فرشتگان نه توصیه شده و نه در میان اهل بیت (ع) وجود داشته است. در میان راویان و مصنفان شیعی قرون نخستین نیز فقط نام «جبرئیل» به چشم می‌خورد که به تعداد انگشتان یک دست نمی‌رسد. گویا استقبال نکردن از چنین نام‌هایی سبب تصور نامشروع بودن آن‌ها و نقد آن تصور شده است (ر.ک: صنعانی، بی‌تا، ج 11، ص 40).

ب. زیبایی اجتماعی

معیار دیگر نام‌های زیبا، مفاهیم اخلاقی یا منفعت رسانی با فرض عدم تضاد با مبانی است، به گونه ای که نه طبع گریزی اجتماعی داشته باشد و نه رمیدگی مردمی ایجاد کند. از این رو، اهل بیت (ع) به نیک نامی در جامعه سفارش کرده‌اند (کلینی، 1363، ج6، ص 19 و 442). این اسامی نام‌های بومی در منطقه زیستی شخص و سازگار با فرهنگ عمومی آن منطقه است که وصف و مفهومی اجتماعی را به مخاطب القا می‌کند، مانند حارِث و هَمام که اولی بیانگر وصف کسب و تلاش، و دومی دارای مفهوم شجاعت و دلیری است و در شمار بهترین نام‌ها شمرده شد‌ه‌اند (صدوق، 1403 ق، ص 251؛ ابن‌حجر، بی‌تا، ج 10، ص 476).

حَمزه نیز وصف شجاعت، از فضایل اخلاقی عرب را بدون القای مفهوم جنگ طلبی بیان می‌کند. امام رضا (ع) نام‌های حیواناتی مانند سگ، پلنگ و یوز را سبب جنگ‌طلبی عرب شمرده (صدوق، 1378، ج 1، ص 315) و رسول خدا (ص) نام "حرب" را مبغوض ولی نام "حَمزه" را دوست داشته و به آن سفارش کرده‌اند (کلینی، 1363، ج 6، ص 19). حاکم (بی‌تا، ج 3، ص 196) مشخص کرده که مراد حضرت، حمزه فرزند عبدالمُطلب است. در این صورت، توجه رسول خدا (ص) به بزرگداشت یاد و خاطره نقش‌آفرینان جامعه نیز معیاری برای نام‌گذاری شمرده خواهد شد که او پس از ابوطالب، بهترین حامی رسول خدا (ص) و سرور شهیدان (تا پیش از شهادت امام حسین (ع)) بود. گویا حضرت با اعلام محبوبیت نام وی، خواسته‌اند این نام در جامعه‌ جاوید بماند تا یاد و خاطره شهیدان در نسل‌های بعدی گرامی داشته شود.

بنابر روایتی دیگر، حضرت از جابربن عبدالله انصاری خواستند در دعاوی خود، خدا را به نام‌های علی، حسن، حسین، و فاطمه بخواند که بهترین نام‌ها نزد خداوند است (مفید، 1413 ق، ص 223). "علی" به معنای بلندمرتبه و توانا؛ "حسن" به معنای زیبا و خوب رو و "فاطمه" وصفی برای کودک "از شیر باز گرفته شده" است. لغت شناسان "فاطمه" را در مفهوم "مفطومه" به معنای جدایی به کار برده‌اند که قیدهای زیادی می‌پذیرد.

رهایی از شیر مادر با بیشترین استعمال، نشان از رشدیافتگی کودک و گذر از شیر خوارگی دارد (ابن‌منظور، 1412 ق، ج 12، ص 454). بی‌نیازی از دانش دیگران و جدایی از بدی‌ها و پلیدی‌ها، شایستگی و پاکی شخص را حکایت می‌کند. (ر.ک: صدوق، 1385، ج1، ص 178_ 179). از این رو، نام‌گذاری به "فاطمه" تفأل به خیر برای بقای دختر است و چنین نامی در میان قبایل دخترکُش وجود نداشت، در حالی که رسول خدا (ص) به وجود چنین نامی در پیشینه نسبی خود افتخار می‌کردند.

از آن رو که بزرگ‌داشت نام افراد پیش گفته به گرامی‌داشت یاد و راه آنان می‌انجامید، گفتمانی در ادبیات شیعه پایه‌گذاری شد که پسران را "علی" نام نهند. عبدالله بن عباس فرزندش را به سبب دوستی امام علی (ع) "علی" نامید (طبری، 1387، ج 7، ص111) و امام حسین (ع) همه فرزندان خود را "علی" نام نهاد و فرمود: اگر صد پسر می‌داشتم جز "علی" نام نمی نهادم (کلینی، 1363، ج 6، ص 19).

روایات دیگری این ادبیات را تأکید کرده‌اند؛ از جمله اینکه شیطان با شنیدن نام "محمد" و "علی" ذوب می‌شود، یا فرزندی که"محمد" نام دارد باید محترم داشته شود (صدوق، 1387، ج 2، ص29؛ خطیب بغدادی، 1417ق، ج 3، ص 305). همچنین است مبتلا نشدن به فقر در خانه‌ای که نام "محمد، احمد، علی، حسن، حسین، جعفر، طالب، عبدالله، یا فاطمه" در آن باشد (کلینی، 1363، ج 6، ص 19). روایت اخیر در منابع سنی از ابوهریره نقل شده و فقط در آن نام "محمد" آمده و ابن‌عدی (1409 ق، ج 6، ص 160) همان را نیز جعلی خوانده است. نام "فاطمه" نیز به سبب پاره تن رسول خدا (ص) بودن (قاضی نعمان، بی‌تا، ج2، ص 241 و 215؛ صدوق، 1404ق، ج4، ص 125) و حوادث پس از رحلت آن حضرت، بر فراز این گفتمان درخشید و بنابر خبری، امام صادق (ع) سفارش کردند کسی که دخترش را "فاطمه" نام می‌نهد نه او را سب و لعن کند و نه او را بزند (کلینی، 1363، ج 6، ص 49).

رسول خدا (ص) برای القا و تثبیت مفاهیم و ارزش‌های جدید، برخی نام‌های حکایتگر عصر جاهلی را تغییر دادند؛ نام‌هایی مانند روباه، درازگوش، سگ و کلاغ، که مرد به هنگام تولد فرزندش از منزل بیرون می‌رفت تا نام نخستین چیزی را که می‌بیند برای فرزندش انتخاب کند (ابن‌دُرید، 1411 ق، ص 36؛ جاحظ 1986، ج 1، ص 178190) پیامبر اکرم (ص) از نام‌گذاری به "کَلب" و "کُلَیب" (سگ و بچه سگ) نهی کردند (طبرانی، بی‌تا، ج 2، ص 23)؛ نام‌هایی مانند "ضِرار، مُرَّه، حَرب و ظالم" را شرترین نام‌ها خواندند (صدوق، 1403 ق، ص 251)؛ و نام‌های زشت را به شرح ذیل تغییر دادند:

_نام‌های شرارت زا، مانند "عبد شر" به "عبد خیر"؛ "غاوی" و "عاصی" به "راشد" و "مطیع الشَعبه یا عُتلَه" (شرارت آفرین و خشن) به "عُتبَه" (رضایت آفرین)؛" غُراب" (الفت ناپذیر) به "مسلم" (آشتی پذیر). گفتنی است که "غُراب" کلاغی بود که نافرمانی حضرت نوح کرد و عرب آن را نشانه جدایی شمرد و واژه "غُربَت" را جدا شده از وطن تعبیر کرد (ابن‌قتیبه، بی‌تا، ص 132).

نام‌های غم زا، مانند اسامی"حَزن" (اندوه) به "سَهل"؛ "مُرّه" (تلخی) و "زَحم" (تنگنایی) به "بَشیر اَطرم" (نخلی که زمان بریدنش رسیده= پایان حرکت) به "زُرعه" (بذر=دارای نیرو) مُصطجع" (خوابیده) به"مُنبَعِث"؛ " اَسوَد" به"اَبیض"؛"غور" (انحطاط) به"رُشد"؛ "حُسَیکه" (خشک) به "متقیا" (آبادانی)؛ "عَسیر" به" یَسیَر"؛ "بیسان" (بی‌ثمر) به" نعمان"، "صَیقه" به "یُسری"، "کَشیر" (تبسم و نوعی آرمیدن با زن) به" شَکر"، " عُفره" (خاک زا) به" خُضره" (سبزه زا)؛

_نام‌های کوته نگرانه؛ مانند" غافل" به" عاقل"؛

_نام‌های جنگ طلبانه؛ مانند:

"حَرب" به "سلیم" (آشتی پذیر) (ر:ک:ابن‌سعد، 1418ق، ج 1، ص 234؛ ج 2، ص 473؛ ج3، ص 98، 163، 182، 297، ج 5، ص 89، ج 6، ص 8 و 14، ج 7، ص 19، 39، 55؛ ج 8، ص 94، 108، 264 و 337؛ نَوَوَی، بی‌تا، ج 8، ص 437؛ ابن‌حجر، 1415ق، ج 4، ص 363).

با مطالعه اخبار مربوط به انتخاب یا تغییر نام، معلوم می‌شود که رسول خدا (ص) در نام‌گذاری‌ها به جنبه‌های روانی جامعه و اشخاص توجه داشتند و تناسب میان نام قدیم و جدید را رعایت می‌کردند برای مثال، نامه‌های "عبدالشمس، عبدحارث و عبدالکعبه" را، که نشانگر بینش انحرافی بود، به "عبدالله" و نام‌های القاگر مفاهیم کژی اجتماعی و طبیعی را به نام‌های پویا و نشاط‌آفرین تغییر دادند.

ج. زیبایی طبیعی

برخی دیگر از نام‌های همسو و هماهنگ با سرشت آدمی، مبتنی بر لطافت‌ها و فواید طبیعی است. نام‌های مبتنی بر عنصر زیبایی و سودمندی در میان نام‌های انتخابی رسول خدا (ص) و امامان معصوم (ع) این ادعا را آشکار می‌کند. "جَمیله" به معنای زن زیبارو، نام انتخابی حضرت برای دختر ثابت بن ابی اَفلَح است (ابن‌سعد، 1418 ق، ج 8، ص 108). "زینب" نام انتخابی دیگر حضرت است که به گفته ابن‌اعرابی برگرفته از ماده "زَینَ" و به گفته سیبویه و بیشتر لغت‌شناسان، برگفته از ماده"زِنَبَ" مانند فَرِح از باب فَیعَل، به معنای زن فربه گونه و القا کننده زیبایی ظاهری از نام‌های زنان و نیز نام درختی خوش‌بو و خوش‌منظر است (زبیدی، 1414 ق، ج 2، ص 60). رسول خدا (ص) هم دختر خود را "زینب" نامیدند و هم نام دختران ابی لَمَه و جَحش را به "زینب" تغییر دادند (ابن‌سعد، 1418 ق، ج 8، ص 337، مسلم، بی‌تا، ج 6، ص173)

"جُوَیریه" مُصَغّر "جاریه" به معنای دونده، آفتاب، کِشتی و آب روان است که از روشنایی، آرامش، سودمندی و زندگی حکایت می‌کند؛ همان‌گونه که "مَیمونه" مفهومِ برخوردار از برکت و سودمندی را می‌رساند. زینب نام انتخابی رسول خدا (ص) برای همسر مُصطَلقی شان (واقدی، 1409 ق، ج 1، ص 412) بود و "مَیمونه" نامی برای همسرشان از بنی صعصه، دختر حارث بن حزن (ابن‌سعد، 1418 ق، ج 8، ص 108).

امام معصوم (ع) و کاربرد نام‌های زیبا

ائمه (ع) نیز نام‌های فرزندان خود را با توجه به زیبایی‌های معنوی، اجتماعی و طبیعی انتخاب می‌کردند. از آنجا که اختلاف درباره‌ تعداد و نام فرزندان ایشان زیاد است، نام‌ها و تعداد فرزندان و نیز تناسب نام و تعداد، بر پایه اطلاعات کتاب‌های الارشاد، اعلام الوری، مناقب ابن‌شهر آشوب، تذکره الخواص، کشف الغمه و الفصول المهمه استخراج شده و از پرداختن به ریز اختلافات خودداری شده است. منابع یاد شده از 172 فرزند برای امامان (ع) (شامل 112 پسر و 60 دختر) به شرح ذیل خبر داده‌اند. برای تحلیل زیبایی‌شناسی نام‌ها، ضمن پرهیز از آوردن کنیه‌ها و القاب، جدولی جدولی تهیه شده تا نخست تعداد و نام‌های فرزندان هر امام (ع) معلوم شود. در این جدول، به تکرار و تصحیف نام‌ها و نیز معانی فارسی آن‌ها اشاره شده است، اما با تکرار نام‌ها، معانی تکرار نشده است، تا نام‌های جدید فرزندان امامان (ع) بعدی را نشان دهد:

1. فرزندان امام علی (ع)

طبرسی (1417 ق، ج 1، ص 395) و اَربلی (1421 ق، ج 1، ص 419) در شمار فرزندان امام علی (ع) با مفید (نک: 1414 ق، ج 1، ص 354) هماهنگ هستند، اما سِبطبن جَوزی (1418، ص 57)، ابن‌صباغ (1422 ق، ج 1، ص 644) و ابن‌شهر آشوب (1379، ج 3، ص 304) با وی اختلاف‌نظر دارند. منابع یاد شده در مجموع، از 33 فرزند، مشتمل بر 19 پسر و 14 دختر با 22 نام غیر تکراری به قرار ذیل یاد کرده‌اند:

مفهوم نام

ملاحظات

تعداد

نام

ردیف

زیبا و خوب رو

 

1

حسن

1

مصغر حسن

 

1

حسین

2

ستوده، نیک و خوش، پسندیده

+اوسط+اصغر

3

محمد

3

طول زندگانی؛درخت بلند و نوعی نخل

+اصغر

2

عمر

4

ترش رو، شیر پیشه (شجاع)

+اصغر

2

عباس

5

نهر، رود، ناله پرشیر

+اصغر

2

جعفر

6

تخم پرنده، مار، بچه مار، بچه اژدها

+اصغر

2

عثمان

7

بنده خدا

+اصغر

2

عبدالله

8

مصغر عبدالله

 

1

عبیدالله

9

زندگانی و در عبری، تعمیددهنده (حیات معنوی)

 

1

یحیی

10

مددکار و پشتیبان، خدمتکار

 

1

عون

11

آراسته شده، خوب رو

 

1

محسن

12

فربه/درختی خوش بو و خوش منظر/زینت پدر

+صغری (ام کلثوم)+صغری

3

زینب

13

هرچیزی که برای حفظ به کار رود مثل دعا

+صغری

2

رقیه

14

نازک (اندام)

+صغری

2

رمله

15

گران مایه و ارجمند

مکنا به ام کلثوم صغری

1

نفیسه

16

مروارید/نام دختر ابوطالب (خواهر امام علی (ع) نیز بوده)

 

1

جمانه

17

واحد اندازه گیری معادل 300 شتر (معیار شناخت)

 

1

امامه

18

مبارک و خجسته

 

1

میمونه

19

به دنیا آمده پیش از پایان مدت بارداری (زودرس)

 

1

خدیجه

20

پاکیزه و نظیف

به احتمال،

تصحیف شده به تمیمه

1

نقیه

21

بازگرفته از (شیر، بدی، آتش)

 

1

فاطمه

22

2. فرزندان امان حسن (ع)

ابن‌شهر آشوب (1379، ج 4، ص 29)، سبط بن جوزی (1418، ص 149)، اربلی (1421 ق، ج 1، ص 538) و ابن‌صباغ (1422 ق، ج 2، ص 744) نام و تعداد فرزندان را بیش از مفید (1414 ق، ج 2، ص 20) گفته و در مجموع، 27 فرزند شامل 22 پسر و پنج دختر با 22 نام غیر تکراری به قرار ذیل یاد کرده‌اند:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

زید

1

 

رشد، افزونی

2

حسن

1

 

 

3

عمرو

1

عمر

 

4

قاسم

1

+اصغر

تقسیم کننده، بخش کننده

5

عبدالله

2

 

 

6

عبدالرحمان

2

+اثرم

 

7

حسین

1

 

 

8

طلحه

1

 

نعمت/درخت بلند سایه گستر

9

عبیدالله

1

 

 

10

اسماعیل

1

+اصغر

سریانی=آنکه پاشنه را می گیرد/نام پرنده ای

11

محمد

2

 

 

12

یعقوب

1

 

شیربیشه

13

جعفر

1

 

ستوده تر

14

حمزه

1

 

زانوبند شتر=عاقل، زیرک، خردمند، بزرگوار، گرامی

15

احمد

1

 

بلند مرتبه

16

عقیل

1

+اصغر

سریانی=آب رحیم/پدر مهربان

17

علی

2

 

آرامش، وقار، مهابت

18

ابراهیم

1

 

 

19

سکینه

1

از دو مادر

 

20

فاطمه

2

 

 

21

رقیه

1

 

 

22

رمله

1

 

 

3. فرزندان امام حسین (ع)

مفید (1414 ق، ج 2، ص 135) و طبرسی (1417 ق، ج 1، ص 478) از دو تن به نام "علی" و اربلی (1421 ق، ج 1، ص 581) و ابن‌صباغ (1422 ق، ج 2، ص 851) از سه تن یاد کرده و ابن‌شهر آشوب (1379، ج4، ص29) و سبط بن جوزی (1418 ق، ص 249) از پسری به نام "محمد" خبر داده‌‌اند. در مجموع، فرزندان حضرت 9 تن شامل 6 پسر و 3 دختر با 7 نام غیر تکراری به قرار ذیل است:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

علی

3

 

 

2

جعفر

1

 

 

3

عبدالله

1

 

 

4

محمد

1

 

 

5

سکینه

1

آمنه، امینه یا امیمه (ر.ک: ابوالفرج اصفهانی، 1994 ، ج 16 ، ص 360

 

6

فاطمه

1

 

 

7

زینب

1

 

 

4. فرزندان امام سجاد (ع)

منابع پیش گفته با مفید (1414 ق، ج 2، ص155) در شمار فرزندان امام سجاد (ع) هماهنگ هستند، جز اینکه برخی از پسری به نام "علی‌اصغر" و سبط بن جوزی (1418 ق، ص 249) از سه فرزند دیگر به نام‌های "ملیکه، قاسم و عبیدالله" یاد کرده‌اند که با این احتساب، حضرت 18 فرزند، شامل 12 پسر و 6 دختر با 16 نام غیر تکراری به قرار ذیل داشته است:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

محمد

2

+اصغر

 

2

عبدالله

1

 

 

3

حسن

1

 

 

4

حسین

2

+اصغر

 

5

زید

1

 

 

6

عمر

1

 

 

7

عبدالرحمان

1

 

 

8

سلیمان

1

تصغیر سلمان

پر از سلامتی

9

علی

1

 

 

10

قاسم

1

 

 

11

خدیجه

1

 

 

12

عُلَیَّۀُ

1

مصغرعلی

 

13

ام کلثوم

1

کلثم

فربه چهره و نیکو رخسار، ناترش رو

14

فاطمه

1

 

 

15

عبدالله

1

 

 

16

ملیکه

1

 

مقتدر

5. فرزندان امام باقر (ع)

منابع پیش گفته در شمار فرزندان امام باقر (ع) هماهنگ با مفید (1414 ق، ج 2، ص 176)، از پنج پسر و یک دختر یاد کرده‌اند، جز اینکه مفید از دختری به نام "ام سلمه" نام برده است که به احتمال، کنیه زینب بوده است.

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

جعفر

1

 

 

2

عبدالله

1

 

 

3

ابراهیم

1

 

 

4

عبیدالله

1

 

 

5

علی

1

 

 

6

زینب

1

 

مکنا به ام سلمه (ر.ک:طبرسی، 1417 ق)

6. فرزندان امام صادق (ع)

دیگران با مفید (1414 ق، ج2، ص 209) هماهنگ هستند، اما سبط بن جوزی (1418 ق، ص 312) از دختری به نام "فاطمه صغری" یاد کرده که در این صورت، حضرت دارای 8 پسر و 3 دختر با 10 نام غیر تکراری بوده است:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

اسماعیل

1

 

 

2

عبدالله

1

 

 

3

موسی

1

 

عبری=از آب گرفته شده/تیغ و آهن

4

اسحاق

1

 

عبری=خندان

5

محمد

1

 

 

6

عباس

1

 

 

7

یحیی

1

 

 

8

علی

1

 

 

9

اسما

1

 

زیباروی

10

فاطمه

2

+ صغری

 

7. فرزندان امام کاظم (ع)

دیگران با مفید (1414 ق، ج 2، ص 244) هماهنگ هستند، جز اینکه ابن‌شهر آشوب (1379، ج 4، ص 324) چهار نام و سبط بن جوزی (1418 ق، ص 312) سه نام بر آن‌ها افزوده‌اند که در این صورت، حضرت دارای 27 پسر و 22 دختر با 38 نام غیر تکراری به قرار ذیل بوده است:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

ابراهیم

3

+اکبر + اصغر

 

2

احمد

1

 

 

3

اسحاق

2

 

 

4

اسماعیل

1

 

 

5

جعفر

3

+اکبر + اصغر

 

6

حسن

1

 

 

7

حسین

1

 

 

8

حمزه

1

 

 

9

زید

1

 

 

10

سلیمان

1

 

 

11

عباس

1

 

 

12

عبدالرحمان

1

 

 

13

عبدالله

1

 

 

14

عبیدالله

1

 

 

15

عقیل

1

 

 

16

علی

1

 

 

17

عمر

1

 

 

18

فضل

1

 

درمقابل نقص=کمال، دانش، بخشش، نیکویی

19

قاسم

1

 

 

20

محمد

1

 

 

21

هارون

1

 

عبری=کوه نشین، پیک و قاصد شاه و نگهبان

22

یحیی

1

 

 

23

فاطمه

3

+وسطی+صغری

 

24

آمنه

1

 

ایمن، بی خوف، درامان

25

اسما

2

+صغری

 

26

امامه

1

 

 

27

بریهه

1

بریهمه، تویمه و نزهیه

دخترک سقید رو

28

حسنه

1

 

نیک، خوب، عمل خوب

29

حکیمه

1

 

دانا و دانشمند

30

خدیجه

2

 

 

31

رقیه

2

+صغری

 

32

زینب

2

+صغری

نیکوحال

33

عایشه

1

 

 

34

علیه

1

 

 

35

کلثم

1

 (یاکلثم)

 

36

لبابه

1

 

خالص، برگزیده، خردمند

37

محموده

1

 

ستوده، نیک و خوش، پسندیده

38

میمونه

1

 

 

8. فرزندان امام رضا (ع)

دیگران با مفید (1414 ق، ج 2، ص 271) هماهنگ هستند، جز اینکه ابن‌صباغ (1422 ق، ج 2، ص 1031) و سبط بن جوزی (1418 ق، ص 321) چهار پسر و یک دختر نیز یاد کرده‌اند. بنابراین، حضرت 5 پسر و یک دختر با 6 نام غیر تکراری داشته که عبارتند از:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

محمد

1

 

 

2

جعفر

1

 

 

3

حسن

1

 

 

4

ابراهیم

1

 

 

5

حسین

1

 

 

6

عایشه

1

عالیه به معنای بلند مرتبه

 

9. فرزندان امام جواد (ع)

منابع با مفید (1414 ق، ج 2، ص 297) هماهنگ هستند، اما ابن‌شهر آشوب (ج 4، ص 380) از حکیمه و خدیجه نیز نام برده، که در مجموع، حضرت 6 فرزند با 6 نام غیرتکراری داشته است:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

علی

1

 

 

2

موسی

1

 

 

3

فاطمه

1

 

 

4

امامه

1

 

 

5

حکیمه

1

 

 

6

خدیجه

1

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

10. فرزندان امام هادی (ع)

منابع همسو با مفید (1414 ق، ج 2، ص 311) از 6 فرزند با 6 نام غیر تکراری یاد کرده‌اند:

ردیف

نام

تعداد

ملاحظات

مفهوم نام

1

حسن

1

دارای فرزندی به نام محمد (مهدی)

 

2

موسی

1

 

 

3

حسین

1

 

 

4

محمد

1

 

 

5

جعفر

1

 

 

6

عایشه

1

در مناقب این شهر آشوب "عُلَیه" آمده

 

تعداد و تنوع اسامی

تعداد کل فرزندان امامان معصوم (ع) 172 تن، با 51 عنوان اسمی، شامل 112 پسر با 30 عنوان انتخابی و 60 دختر با 21 عنوان انتخابی بوده که عبارتند از:

ردیف

نام/ تعداد

ردیف

نام/ تعداد

ردیف

نام/ تعداد

1

ابراهیم/6

18

رمله/3

35

عون/1

2

احمد/2

19

زید/3

36

فاطمه/11

3

اسحاق/3

20

زینب/7

37

فضل/1

4

اسما/3

21

سکینه/2

38

قاسم/3

5

اسماعیل/3

22

سلیمان/2

39

کلثوم (کلثم، ام کلثوم)/2

6

امامه/3

23

طلحه/1

40

لبابه/1

7

آمنه/1

24

عایشه/3

41

محسن/1

8

بریهه/1

25

عباس/4

42

محمد/13

9

جعفر/10

26

عبدالرحمان/4

43

محموده/1

10

جمانه/1

27

عبدالله/9

44

ملیکه/1

11

حسن/6

28

عبیدالله/5

45

موسی/3

12

حسنه/1

29

عثمان/2

46

میمونه/2

13

حسین/7

30

علی/10

47

نفیسه/1

14

حکیمه/2

31

عقیل/2

48

نقیه/1

15

حمزه/2

32

علیه/2

49

هارون/1

16

خدیجه/5

33

عمر/4

50

یحیی/3

17

رقیه/3

34

عمرو/1

51

یعقوب/1

زیبایی معنوی در نام‌های فرزندان ائمه اطهار (ع)

این زیبایی در محورهای ذیل قابل بررسی است:

الف. نام با پسوند اسم یا صفت خداوند

سه نام بیشترین حجم نام‌های این نوع را تشکیل می‌دهد:یکی "عبدالله" است با بیشترین درصد، شامل نه تن از 112 پسر، که در میان فرزندان امام علی و امام حسن (ع) تکراری است، اما از دوره امام رضا (ع) به بعد دیده نمی‌شود. دیگری "عبیدالله" است با کاربری کمتر از "عبدالله" و نام پنج تن از پسران امام علی، امام مجتبی، امام سجاد، امام باقر و امام کاظم (ع) است. "عبدالرحمان" نیز با کاربری کمتر از "عبیدالله" نام چهار تن از پسران امام مجتبی، امام سجاد و امام کاظم (ع) است. بنابراین، امام (ع) پر فرزند، از نام‌های "عبیدالله" و "عبدالرحمان" استفاده کرده‌اند.

امامان معصوم (ع) از نام‌هایی مانند امه الله، امه الرحمان و عبده الله که در عصر جاهلی و اسلامی کاربرد داشته (ذهبی، 1407 ق، ج 17، ص 209، ج 38، ص 353، ج 45، ص 246) برای دختران استفاده نکرده‌اند و شاید چرایی آن توجه به ظرافت‌های روحی و نیازمندی و نیازمندی آنان به نام‌هایی برخوردار از زیبایی طبیعی باشد.

ب. نام‌های انبیای پیشین

در میان این نام‌ها، نخست باید از ابراهیم (ع) یاد کرد که در قرآن 69 مرتبه تکرار شده و از میان 112 پسر، شش تن "ابراهیم" نامیده شد‌ه‌اند. امام مجتبی، امام باقر و امام رضا (ع) هر یک فرزندی به نام "ابراهیم" داشته‌‌اند. و امام کاظم (ع) سه فرزند به این نام داشته است. به نظر می‌رسد علت فراوانی این نام در قیاس با نام‌های سایر انبیا این باشد که ابراهیم (ع) پرچم‌دار مبارزه با شرک، برگزیده الهی در دنیا و از صالحان در آخرت است (بقره:130132) و پیروان آیین او از وی شمرده شد‌ه‌اند (ابراهیم:3637) پس وی پدر معنوی مسلمانان است (حج:78) و نام‌گذاری به نام او، اعلام وفاداری به آیین اوست. اما از نام‌های دیگر انبیا کمتر استفاده شده است. برای مثال:

نام‌های اسحاق، اسماعیل، موسی و یحیی پس از ابراهیم کاربرد بیشتری داشته و هر یک نام سه تن از فرزندان ائمه (ع) بوده است: اسحاق نام فرزند امام صادق (ع) و دو فرزند امام کاظم (ع) است. اسماعیل نام فرزندی از امام مجتبی، امام صادق و امام کاظم (ع) است. موسی نیز نام امام کاظم (ع) و فرزندی از امام جواد و امام هادی (ع) بوده است. همچنین یحیی نام فرزندانی از امام علی، امام صادق و امام کاظم (ع) است. سلیمان نام فرزندی از امام مجتبی و امام و امام سجاد (ع) بوده که بدین سان، در رتبه سوم قرار گرفته است. هارون نیز نام فرزندی از امام کاظم (ع) بوده است.

با اینکه قرآن به نام بیش از بیست تن از انبیای پیشین تصریح و نام آنان را به مناسبت‌های گوناگون تکرار کرده، امامان معصوم (ع) از نام شش تن از آنان استفاده کرد‌ه‌اند. تحلیل چرایی آن دشوار است و در این‌باره، باید به وجود بسترهای اجتماعی و میزان تأثیر آن‌ها در تعیین نام فرزندان و نیز نقش مادران در انتخاب نام آنان توجه داشت. فقدان نام پیامبرانی مانند نوح و عیسی (ع) در این نام‌گذاری‌ها نشان می‌دهد که حتی"اولوالعزم" بودن (وصف پیامبران دارای کتاب و آیین) معیاری برای کاربرد نام آنان نبوده است، چنان که کثرت نام انبیا در قرآن یا نزول سوره‌ای به نام آنان نیز معیار نام‌گذاری نبوده است. "یوسف" نام سوره‌ای در قرآن کریم، کاربردی نداشته است. به گفته ابوالعلاء، اسم "موسی" در جامعه عرب جاهلی نیز کاربرد نداشته و فقط مسلمانان آن را برای تبرک و به عنوان اسم غیر عربی برگزیده‌اند، نه به معنای تیغ و آهن در زبان عربی (زبیدی، 1414 ق، ج 8، ص 482). بر این پایه، بسترهای اجتماعی در نام‌گذاری اهل بیت (ع) قابل توجه بیشتری است. یاد کرد نام شخصیت‌های مقدس در قرآن نیز معیار نام‌گذاری، به ویژه برای دختران، نبوده است. برای مثال، نام "آسیه" که در قرآن با تعبیر "امراه فرعون" آمده و نام "مریم" (به معنای عبادت کننده) در نام‌گذاری‌ها کاربردی نداشته، در حالی که نام مریم 31 مرتبه تکرار شده است.

ج. نام‌های رسول خدا (ص)

نام "محمد" بیشترین کارکرد را در نام‌گذاری داشته و جز امام باقر و امام مواد (ع) که نام خودشان "محمد" بوده، دیگر امامان (ع) از این نام استفاده کرده‌اند. امام علی (ع) از 19 پسر، سه تن را، امام مجتبی (ع) از 22 پسر، و امام سجاد (ع) از 12 پسر دو تن را "محمد" نامیدند و دیگر امامان (ع) هر یک محمدی داشته‌اند. بدین سان، 13 تن از پسران ائمه اطهار (ع) "محمد" نام داشته‌‌اند. اما نام/حمد، که عیسی (ع) به آمدن وی بشارت داده (صف:6) نام فرزندی از امام مجتبی و امام کاظم (ع) است.

د. نام‌های اهل بیت (ع)

شیعه امامت را گزینش الهی می‌داند و برای امامان (ع) و حضرت فاطمه سلام الله احترام خاصی قایل است و حتی نام آنان را بدون وضو لمس نمی‌کند. بر این پایه و نیز روایتی از رسول خدا (ص) که فرمودند:نام‌های "علی، حسن، حسین و فاطمه" بهترین نام‌ها نزد خداوند است (مفید، 1413 ق، ص 223)، نام‌های معصومان (ع) در شمار زیبایی‌های معنوی یاد می‌شود، گرچه به سبب برخورداری از مفهوم وصفی در زیبایی اجتماعی به آنان اشاره خواهد شد.

سیزده سال پیش از بعثت، نوزاد ابوطالب، "علی" نامیده شد. به گفته برخی، چنین اسمی در عرب سابقه نداشت و فقط به عنوان وصف استفاده می‌شد، به این‌گونه که عرب برای نشان دادن برتری فرزندش می‌گفت: او "علی" است (صدوق، 1379، ص 61). اما شواهد تاریخی کاربرد اسمی آن را نیز نشان می‌دهد. برای مثال، علی نام پدر هَوذَه‌بن‌علی‌بن‌ثُمامه‌حَنَفی از مسیحیان یمامه بود. فرمان‌دهی هَوذه در ایام العرب‌های "مُشَقَّر"، "صَفقه" (ابن‌اثیر، 1386، ج 1، ص 621) و نیز مرگ وی در سال هشتم هجری (ابن‌سعد، 1418 ق، ج 1، ص 201) نشان می‌دهد که پدرش سال‌ها پیش از امام علی (ع) تولد یافته است. همراهی ریان بن ضَمره، از نوادگان هَوذه، با امام علی (ع) بر ضد معاویه (ابن‌اعثم، 1411 ق، ج 4، ص 222؛ ابن‌اثیر، 1386، ج 3، ص 378) شاهد دیگری بر پیشی تولد علی بن ثُمامه است.

امامان معصوم (ع) جز کسانی که نامشان "علی" بوده، از نام "علی" استفاده کرده‌اند. امام مجتبی (ع) از 22 پسر، دو تن و امام حسین (ع) از شش پسر سه تن را "علی" نام نهاد و در مجموع، 13تن از فرزندان ائمه (ع) "علی" نامیده شدند. کاربرد فراوان نام "علی" در میان این اسامی، نشان از احترام ویژه امامان (ع) به امام علی (ع) است. البته در تحلیل فراوانی این نام، از تأثیر رخدادهای سیاسی نباید غافل بود. گویا این احترام و تأثیر سبب شده است تا ترکیبی از تصغیر و تانیث "علی" بر برخی دختران نهاده شود. امام سجاد (ع) و امام کاظم (ع) هر یک دختری نام "عُلَیه" داشتند. تصغیر این نام در دوره‌های بعدی نیز استفاده شده و ریاح بن قصیر نام پسر خود را عُلَی (بضم عین و فتح لام) نهاد (ابن‌ماکولا، بی‌تا، ج 6، ص 1)

"جعفر" نام ده تن از فرزندان ائمه اطهار (ع) بوده است. دو تن از فرزندان امام علی (ع)، سه تن از فرزندان امام کاظم (ع) و فرزندی از امام مجتبی، امام حسین، امام باقر، امام رضا و امام هادی (ع) "جعفر" نام داشت.

گمان می‌شود چنین نامی خاندانی و به احترام جعفر بن ابی طالب باشد؛ زیرا وی از مسلمانان نخستین و مهاجران حبشه بود که در سال هفتم به مدینه بازگشت و در سال نهم به شهادت رسید.

حسن و حسین نام‌های انتخابی دو نواده رسول خدا (ص) بدون پیشینه عربی و با الهام از نام پسران هارون به سبب شباهت مقام امام علی (ع) و هارون در امر وصایت گفته شده است. محمدی (1393، ج 1، ص 51) در نقد این نظر می‌گوید: نام‌های "شِبر" و "شُبیر" برای پسران هارون در تورات نیامده و تشبیه امام (ع) به هارون در سال هفتم صورت گرفته، در حالی که تولد امام حسن و امام حسین (ع) در سال‌های سوم و چهارم بوده است.

نام‌گذاری به حسن و حسین در میان اهل بیت (ع) چنان رایج بوده که امامانی که نام"حسن" را انتخاب کرده‌اند. نام "حسین" را نیز برگزیده‌اند. اما برخی مانند امام حسین (ع)، امام باقر (ع)، امام صادق (ع) و امام جواد (ع) هیچ یک را انتخاب نکرده‌اند. در این میان، "حسن" تنها نام مشترک میان پدر و پسر است. امام مجتبی (ع) پسری به نام حسن داشت که به سبب‌ همنامی به "حسن مُثَنی" (م 97) شهرت یافت و او نیز فرزندی به نام حسن داشت، که به "حسن مُثلث" (م 145) معروف شد. امام کاظم (ع) نیز تنها امامی است که از تانیت نام "حسن" بهره برده و دخترش را "حَسَنه" نامیده است. بدین سان، از 112 پسر هفت "حسن" و هفت تن "حسین" نامیده شده‌اند. بنابر نظر مشهور شیعه، "مُحَسَّن" نام فرزندی دیگر از امام علی (ع) بوده است که کاربردی در نام‌گذاری نداشته و نشانی از تقیه نیز در عدم کاربرد آن وجود ندارد.

"فاطمه" نامی آشنا برای عرب است، حتی تکرار این نام در میان سلسله مادران رسول خدا (ص) بابی را به عنوان مادرانی که رسول خدا (ص) را به دنیا آورده‌اند (الفَواطِمُ اللاتی وَلَدنَ رسولَ الله) به خود اختصاص داده، که فاطمه مادر عبدالله بن عبدالمطلب نزدیک‌ترین آنان به رسول خدا (ص) بوده است (ابن‌سعد، 1418 ق، ج 1، ص 52). آن حضرت در نبرد حُنین می‌گفت: من زاده فاطمه‌ها هستم (یعقوبی، بی‌تا، ج 2، ص 122) .همسر ابوطالب نیز "فاطمه" نام داشت و در پرورش رسول خدا (ص) از هیچ تلاشی دریغ نکرد، به گونه‌ای که حضرت پس از وفات وی فرمودند: «امروز مادرم را از دست دادم» (یعقوبی، بی‌تا، ج 2، ص 14). از این‌رو بعید نیست که رسول خدا (ص) همان نام را برای دخترش انتخاب کرده باشد که در این صورت، "فاطمه" نامی در شمار نام‌های خاندانی است. امام علی، امام حسین، امام سجاد، امام جواد (ع) هر یک دختری به نام" فاطمه "داشته‌اند. همچنین امام حسن (ع) دو تن و امام کاظم (ع) سه تن از دخترانش را "فاطمه" نامید و بدین سان نام 11 تن از 58 دختر ائمه اطهار (ع) فاطمه شد.

ابراز علاقه به برخی شخصیت‌ها و تلاش برای زنده نگه‌داشتن راه و اهداف آنان، در این نوع نام‌گذاری‌ها آشکار است و نشان می‌دهد که توجه به حوادث گذشته و پاسداشت اشخاص، زیبایی بخش اسامی شده و نام‌هایی مانند "محمد" و "علی" افزون بر داشتن زیبایی‌های مفهومی، برای امامان (ع) زیبایی معنوی پیدا کرده است.

نتیجه آنکه تعداد نام‌های ترکیبی 18، نام‌های انبیای پیشین 21، نام رسول خدا (ص) 15، و نام‌های اهل بیت (ع) 49 تن و مجموع نام‌های این بخش 103 اسم، معادل قریب 60درصد از مجموع نام‌های فرزندان است.

زیبایی اجتماعی در نام‌های فرزندان امامان (ع) اسامی واژگانی هستند که به وصف معنایی می‌پردازند. این‌گونه نام‌ها نوعی مفهوم اجتماعی را به مخاطب القا می‌کنند و در فرهنگ نام‌گذار حاکی از معنا و ارزش خاصی است و احساسات و عواطف وی را بیان می‌کنند و نشان از اهتمام نام‌گذار به مسائل اجتماعی دارند. یادآوری می‌شود که برخی نام‌ها مانند محمد، علی و حسن در چند مقوله قابل مطالعه است و پیش‌تر در مقوله "زیبایی معنوی" یاد شدند.

این نوع نام‌ها در چند زیرشاخه بررسی می‌شود:

الف. نام‌های سود معنا

برخی نام‌های فرزندان امامان (ع) مفهوم منفعت را می‌رساند. "میمونه" به معنای سودمند و با برکت، نام دختر امام علی و امام کاظم (ع) است. "خدیجه" نام دختران امام علی (ع)، امام سجاد (ع)، امام کاظم (ع) به معنای "بچه شترِ زودتر از موعد به دنیا آمده" است. معلوم است که شتر در زندگی اجتماعی عرب نقش بارزی ایفا کرده و به سبب نماد خیر و برکت بودن، ادبیات فراوانی را در اطراف خود به وجود آورده است. بر همین پایه و بنابر گفته پایگاه اطلاع رسانی المصدر السعودی (http://www.almsdar.net/vb/tl3027)، "خدیجه "در ادبیات معاصر عرب، به معانی نخلِ پر ثمر و ابرِ باران زا نیز گفته می‌شود. طلحه به معنای نعمت و درخت سایه داری که مردم و شتران از سایه آن بهره می‌برند، کمترین کاربرد را در نام‌گذاری پسران داشته و تنها امام کاظم (ع) فرزندی به نام "طلحه" داشت. "جعفر" به معنای "رودخانه یا شتر پر شیر" بیشترین تعداد را به خود اختصاص داده و نام ده تن از پسران ائمه (ع) بوده است: امام علی (ع) دو تن، امام کاظم (ع) سه تن و دیگر امامان جز امام سجاد، امام صادق و امام جواد (ع) هریک فرزندی به نام" جعفر" داشته‌اند.

ب. نام‌های فراست معنا

عقل، دانش و زیرکی منبع انتخابی برخی از نام‌های فرزندان ائمه اطهار (ع) است. از آن‌رو که عَقل مانند عِقال سبب کنترل رفتار انسان می‌شود، عرب به فرهیختگان "عقیل" و به زنان پاکدامنی "عقیله" می‌گوید. امام مجتبی و امام کاظم (ع) هر یک فرزندی به نام "عقیل" داشته‌اند. به مرحله عالی عقل، "لُب" گفته می‌شود و در قرآن، فهم مطالبی به اولوالاباب" اختصاص یافته که جز با نیروی عقل در مراحل عالی، قابل درک نیست."لُبابه" برگرفته از"لُب" نام دختر امام کاظم (ع) است. "نَفیسه" به معنای "ارجمند و گران مایه" مفهومی نزدیک به همین معنا دارد و نام یکی از چهارده دختر امام علی (ع) با کنیه "اُمُ کُلثوم" بوده که گویا همان ام کلثوم معروف است.

"حکیمه" به معنای دانشمند، نام دختر امام کاظم و امام جواد (ع) بوده است. "فضل" به معنای "کمال، دانش، بخشش و نیکی"، نام فرزند امام کاظم (ع) بوده است و کاربرد چندانی در نام‌گذاری اهل بیت (ع) ندارد. "زید" به معنای "رشد، نمو، و فزونی"، بیانگر نوعی خردمندی است. "زید" نام سه تن از فرزندان ائمه اطهار (ع) بوده است. امام مجتبی و امام سجاد (ع) هر یک فرزندی به نام "زید" داشته‌اند و امام کاظم (ع) نیز یکی از 27 پسر خود را زید نامید.

ج. نام‌های وصف معنا

تنوع اسامی در قلمرو نام‌هایی که بیانگر ویژگی یا صفتی خاص باشد، به ویژه اسامی مربوط به دختران، زیاد است و نشان از اهمیت مسائل اجتماعی و عملکردهای قبایلی دارد. نام‌هایی مانند حمزه و عباس بیانگر مفهوم شجاعت است. برخی وجه نام‌گذاری به علی را نیز برتری وی بر حریفان جنگی دانسته‌اند (صدوق، 1379، ص 61) که در این صورت، نام "علی" همسو با معنای "حیدر و حمزه" نشان از صفت شجاعت و بلندمرتبگی در میدان نبرد دارد. ابوطالب نیز در شعری، علت نام‌گذاری فرزندش را به "علی" بلندای سرافرازی (عز العلو) دانسته است (اربلی، 1421 ق، ج 1، ص 85).

با توجه به اینکه، علی نام ده تن، عُلیه نام دو تن، عباس نام چهار تن، و حمزه نام دو تن از پسران است، بیشترین نام‌های پسران در این بخش، حکایتگر صفت شجاعت در رویارویی با دشمن است. نام‌های دیگری مانند محمد با 13 کاربرد، احمد با دو کاربرد و محموده با یک کاربرد، ستوده بودن را حکایت می‌کنند و 16 شخصیت را به خود اختصاص می‌دهند. عَون نام پسر امام علی (ع) وصف مددکار بودن را پشتیبانی می‌کند و قاسم در مرتبه سوم، نام‌های پسران این بخش، نام پسران امام مجتبی، امام سجاد و امام کاظم (ع) بوده است.

"قاسم" به مفهوم "تقسیم کننده"، نشان از بهره‌مندی و بهره رسانی مدبرانه دارد و از این رو، واژه "قسمت" در مفهوم "نصیب و بهره" به کار رفته و "رجلُ مُقَسَّم الوجه" به معنای سراسر زیبایی است که زیبایی را به دیگر مواضع تقسیم می‌کند (ابن‌منظور، 1412 ق، ج 12، ص 478_482)

درمیان اسامی دختران، نام "فاطمه" بیشترین کاربرد را داشته و نام 11 تن از دختران ائمه اطهار (ع) بوده است. امامان (ع) جز امام باقر، امام رضا و امام هادی (ع) همگی دخترانی به نام "فاطمه" داشته‌اند. "رقیه" به معنای "حافظ"، نام دو دختر امام علی و امام کاظم (ع) و نیز نام دختری از امام مجتبی (ع) است که پنج مرتبه تکرار شده و پس از نام "فاطمه"، بیشترین کاربرد را در نام‌گذاری داشته است. "آمنه" به معنای "ایمن و محفوظ"، شاید نزدیک ترین نام به "رقیه" باشد که یک بار استفاده شده و نام دختر امام کاظم (ع) است. "سُکَینه" (ابن‌ماکولا، بی‌تا، ج 4، ص 316) مصغر "سکینه" به معنای "وقار و آرامش"، نام دختر امام حسن و امام حسین (ع) است. ابوالفرج اصفهانی اختلاف در نام یا لقب بودن سکینه را بررسی کرده و بنابر گفته کلبی و مدائنی، سکینه را لقب دختر امام حسین (ع) و نام وی را "آمنه" دانسته‌اند (ابوالفرج اصفهانی، 1994، ج 16، ص 360). با این حال، عموم منابع شیعی از وی به عنوان "سکینه" یاد کرده‌اند. امامان معصوم (ع) همچنین از نام‌های وصفی دیگری مانند "نَقیه" و "مَلکیه" استفاده کرده‌اند. امام علی (ع) دختری به نام "نقیه" به معنای پاکیزه و امام سجاد (ع) دختری به نام "مَلکیه" بیانگر وصف اقتدار داشته است.

بنابر آنچه گفته شد، تعداد نام‌های واژگانی پسران 54 نام شامل 11 نام سودمعنا، 37 نام وصف معنا و 6 نام فراست معناست. همچنین مجموع نام‌های نام‌های واژگانی دختران 31 عدد شامل 3 نام سودمعنا، 24 نام وصف معنا و چهار نام فراست معناست و بدین روی، قریب 50 درصد نام‌های فرزندان امامان (ع) نام‌هایی با زیبایی اجتماعی است که نشان از اهمیت مسائل اجتماعی در فرهنگ و سبک زندگی اهل بیت (ع) دارد.

زیبایی طبیعی در نام‌های فرزندان ائمه اطهار (ع)

این نوع نام‌ها مشتمل بر گیاهان و گل‌ها، حکایت از زیبایی ظاهری در وجود شخص می‌کند و گرچه در شمار اسامی واژگانی هستند، اما برای نشان دادن توجه امامان (ع) به زیبایی‌های ظاهری، مستقل آورده می‌شود. برخی از این نام‌ها مانند حسن به خود مفهوم زیبایی اشاره دارد. حسن به معنای زیبا و خوبرو و نام‌های حسن و حسین، نام پانزده تن از فرزندان ائمه‌ اطهار (ع) دارای بیشترین آمار این بخش است. "عُمَر" و از همین ماده "عَمرو" به معنای "بلندبالا بودن و طول زندگانی" است. ازاین‌رو، به نوعی درخت خرما یا درختان بلندقد "عُمَر" گفته می‌شود. "عُمَر" نام دو تن از فرزندان امام علی (ع) و یک تن از فرزندان امام مجتبی، امام سجاد و امام کاظم (ع) است. برخی عُمر فرزند امام مجتبی (ع) را "عُمَرو" گفته اند.

با اینکه دو نام حسن و حسین تعداد این دست نام‌ها را افزایش داده، تنوع نام‌های پسران کم است. اما نام‌های حکایتگر زیبایی ظاهری در میان دختران بیشتر است. این تنوع اهمیت مفاهیم زیباشناختی را در ادبیات اهل بیت (ع) و رابطه میان آن‌ها و جنسیت را نشان می‌دهد که چگونگی نام‌گذار به احساسات و عواطف لطیف دختران توجه داشته است. تنوع این نام‌ها در میان دختران به هشت معنا به شرح ذیل باز می‌گردد:

"زینب" به معنای "فربه چهره یا درختی زیبا و نیکو رخسار" نام سه تن از دختران امام علی (ع) و دو تن از دختران امام کاظم (ع) و نیز دختری از امام حسین و امام باقر (ع) است. "کلثوم" به همان معنا، نام فرزندی از امام سجاد و امام کاظم (ع) بوده است. "اسماء" به معنای" زیباچهره"، نام دختر امام صادق (ع) و نام دو تن از دختران امام کاظم (ع) بوده است. "بُرَیهه" (یا بریهمه) تصغیر برهرهه، نام دختر امام‌ کاظم (ع) به معنای "سفیدرو" و "جُمانه" به معنای "مروارید"، نام دختر و خواهر امام علی (ع) معنایی نزدیک به اسماء دارند. اما "رَمله" به معنای "نازک اندام"، نام دو تن از دختران امام علی (ع) و یک تن از دختران امام مجتبی (ع) و "عایشه" به معنای "نیکوحال" نام دختری از امام کاظم، امام رضا و امام هادی (ع) بوده است (مفید، 1414 ق، ج 2، ص 244 و 312، طبرسی، 1417 ق، ج 2، ص 36، اربلی، 1421 ق، ج 2، ص 765 و 791)

نام‌گذاری به نام‌هایی مانند عُمر، عثمان و عایشه از نام‌های رایج عربی است؛ به گونه ای که نام 23 تن از اصحاب رسول خدا (ص) از جمله ربیب آن حضرت (ابن‌حجر، 1415 ق، ج 4، ص 483491) و 65 تن از اصحاب امام صادق (ع) (طوسی، 1415 ق، ص 252255) "عُمر" بوده است. همچنین 26 تن از اصحاب رسول خدا (ص) از جمله ابن‌مَظعون (ابن‌حجر، 1415 ق، ج 4، ص 370383) و به همین تعداد اصحاب امام صادق (ع) "عثمان" (طوسی، 1415 ق، ص 259260) نام داشته‌‌اند.

امام علی (ع) فرزند خود را "عثمان" نامید تا از این راه، علاقه خود را به عثمان بن مَظعون را اعلام کند (ابوالفرج اصفهانی، 1385، ص 55).همچنین ابن‌حجر (1415 ق، ج 8، ص 231_237) از نُه تن زنان صحابی رسول خدا (ص) به "عایشه" یاد کرده است. چنین نام‌هایی اختصاص به شخص یا اشاره‌ای به گرایش فکری خاصی پس از رحلت رسول خدا (ص) نداشته است. ازاین‌رو، تاریخ نگاران شیعی نیز مانند مفید، طبرسی، اربلی و دیگران بدون توجه به تشابه اسمی و بدون نقد و واکنشی این نوع نام‌ها را برای فرزندان ائمه (ع) نقل کرده‌اند.

زیبایی طبیعی 13 عنوان اسم را برای 40 تن از فرزندان ائمه (ع) رقم زده که معادل بیش از 23 درصد از مجموع تعداد کل فرزندان است. این نوع نام‌ها نشان پویایی، نشاط فردی و توجه به مسائل روحی_روانی در چارچوب تفکر دینی است. چنین نام‌هایی در میان همسران ائمه (ع) این معیار را بیشتر تأکید می‌کند، به ویژه نام‌هایی متعدد برای مادر امام جواد (ع) که همگی بیانگر زیبایی طبیعی است؛ نام‌هایی مانند:

"رَباب" به معنای "ابر سفید"، همسر امام حسین (ع)

"نجمه"به معنای "ستاره" و نیز نام گیاهی ، مادر امام رضا (ع)

"خیزُران" به معنای "نی هندی خوش رنگ"، مادر امام جواد (ع)

"ریحانه" نام گیاه سبز و خوش‌بو، نام دیگر مادر امام جواد (ع)

"سَبیکَه" به معنای "نقره گداخته شده" (مرادف نام مهسا)، نام دیگر مادر امام جواد (ع)

"سوسن" نام گیاهی با گل‌های زیبا و خوش‌بو، مادر امام هادی (ع)

"سَمانه" به معنای گوشت آلود مادر امام عسکری (ع)

"نرجس" نام گلی خوش‌بو، مادر امام مهدی (عج)

نتیجه‌گیری

بنابر آنچه گذشت، نام‌های فرزندان ائمه معصوم (ع) دارای خاستگاه یکسانی نیست هفت اسم از مجموع 51 اسم، معادل 13/37 درصد، نام‌های انبیای پیشین و غیر عربی هستند که فقط در نام‌های پسران یافت می‌شود. اما نام‌های دختران همگی خاستگاه عربی دارند. با این حال، فراوانی نام‌های عربی قابل قیاس با نام‌های غیر عربی نیست. نام‌های عربی نیز نه حکایتگر فرهنگ شرک آلود و لجام گسیخته عرب جاهلی است و نه مفهوم تحقیر اجتماعی را همراه دارد. قابل ذکر است که نام‌های ترکیبی مانند عبدالله تحقیر اجتماعی را حکایت نمی‌کند، بلکه دربردارنده مفهوم کوچکی و اطاعت محض در برابر خداوند است که در نظام ارزشی اسلام، بالاترین افتخار شمرده می‌شود. بخش دیگری از نام‌های عربی با پشتوانه‌ زیباشناختی در توصیف و یادآوری منافع اجتماعی و فردی و نیز زیبایی‌ها و لطافتهای طبیعی است که نشان می‌دهد اهل بیت (ع) در اوج بندگی خداوند، نه از رابطه خود با اجتماع غافل بوده‌اند و نه از بیان احساسات و عواطف فردی کوتاهی کرده‌اند.

بیشتر نام‌های تکراری خاستگاه عربی و خاندانی دارند که نشان دهنده اهمیت آن‌ها در ذهنیت نام‌گذار است. بیشترین تکرار نام "محمد"، با 13 تن و پس از آن، در نام فاطمه، با 11 تن و سپس در نام‌های علی (بدون احتساب مصغر آن) و جعفر، هر یک با 10 تن، وجود دارد. اما عبدالله در مرتبه چهارم تکرار، نام 9 تن را به خود اختصاص داده است. نامیدن بیش از یک فرزند به یک نام، سبب دشواری تشخیص می‌شود که برای تمایز آنان، در جنسیت مشترک از پسوندهای اکبر، اوسط و اصغر برای پسران و کبری، وسطی و صغری یا اُخری برای دختران استفاده کرده‌اند. اما تمایز در جنسیت نامشترک با تانیت نام پسر انجام شده و نام‌هایی مانند حسن و حَسَنَه، علی و عُلیه تولید شده است.

تصغیر در ادبیات عرب، روشی برای کوچک نمایی، اظهار دوستی یا ترکیبی از آن دو است که بیشتر بر وزن "فُعَیل" به کار می‌رود. اسامی حُسین، عُبید (الله)، بُریهه، رُقیه، سکینه، عُلیه و به نقلی سُلیمان نام‌های 17 تن از فرزندان ائمه‌ (ع) حکایتگر کاربرد 18 درصدی تصغیر در فرهنگ نام‌گذاری اهل بیت (ع) است. تنوع نام‌های تصغیر شده در میان دختران بیشتر است که نشان دهنده توجه ویژه امامان (ع) به احساس و روان آنان است.

نام‌گذاری به نام نزدیکان خاستگاهی رایج و سنتی پذیرفته شده در میان ملت‌ها و اقوام است. نام‌گذاری فرزندان اهل بیت (ع) نیز بیشتر بر پایه دودمانی و به نوعی تلاش برای زنده نگه داشتن راه آنان ولی با حفظ ارزش‌های فکری، صورت گرفته، به گونه ای که بیشترین نام‌ها به محمد، علی، جعفر، فاطمه، و امامان (ع) در میان دختران و پسران وجود ندارد. همچنین نام‌گذاری‌های نشان می‌دهد امامان معصوم (ع) از نام‌های مشترک میان زن و مرد، مانند "جویریه" استفاده نکرده‌اند.

مقایسه نام‌ها در تنوع و تعداد نشان می‌دهد که زیبایی معنوی بیشترین کاربرد را در فرهنگ نام‌گذاری امامان (ع) داشته و پس از آن زیبایی اجتماعی در رتبه دوم و زیبایی طبیعی در رتبه سوم قرار گرفته است.

مجموعه نام‌های فرزندان ائمه (ع) و تحلیل آماری آن نشان می‌دهد:

اهل بیت (ع) در کنار هویت دینی، به هویت اجتماعی و روحیروانی افراد و جامعه توجه ویژه داشته‌اند و معیارهای آنان نشانگر پویایی و نشاط فردی و اجتماعی در چارچوب ارزش‌های فکری _فرهنگی است.

زیبایی‌های طبیعی در نام‌گذاری‌ها مانند نام‌های گیاهان و گل‌ها، به معنای طبیعت‌گرا (ناتورالیست) بودن ائمه (ع) نیست؛ زیرا "ناتورالیسم" (naturalism) (طبیعت‌گرایی یا طبیعت باوری) در نیمه دوم قرن نوزدهم به عنوان مکتبی فلسفی پدید آمد، به حوزه ادبیات راه یافت و در مفهوم دوست داشتن طبیعت با گرایش به بیان صریح تمام فعل و انفعالات جسمانی، جست‌وجوی اشکال مبتذل تفریح آور و توجه به زیبایی ظاهری است. در "ناتورالیسم" طبیعت یگانه آیینی است که باید بدون در نظر داشت عاطفه، اخلاق و ارزش‌های دینی و انسانی، پیروی شود (و مانند عصر جاهلی عرب) توصیف زشتی‌ها و بیان اسامی، کلمات و عبارات زشت مورد توجه قرار گیرد (سید حسینی، 1391، ج 1، ص 393422؛ ثروت، منصور، 1386، ص 187_188). پرهیز امامان معصوم (ع) از کاربست نام‌های طبیعی با معانی زشت و مفاهیمی نفرت انگیز یا ناسازگار با ارزش‌های دینی و کرامت‌های انسانی این ادعا را تأکید می‌کند. امامان (ع)، به همان اندازه از که اسامی شرک آلود پرهیز کرده‌اند، از اسامی هنجار شکن یا اسامی حیواناتی مانند سگ، گنجشک و کبوتر خودداری ورزیده‌اند.

_شاخصه‌های اسم در فرهنگ اهل بیت (ع) عبارت است از: خداباوری، فرهنگ پذیری اجتماعی و توجه به احساس و عاطفه، نه کمیاب بودن، غیر تکراری بودن، ملی بودن و مانند اینها. مفاهیمی که یادآور عظمت روزگاران پیش از اسلام باشد، در سبک زندگی اهل بیت (ع) جایگاهی ندارد و تغییر نام‌ها برای قطع ارتباط با چنین مفاهیمی بوده است. اما با در نظر داشت ارزش‌های دینی، حفظ میراث فرهنگی _ملی اقوام و بهره‌گیری از مفاهیم زیبایی اجتماعی و طبیعی در نام‌گذاری ها، مانند نام‌های مهوش، مهسا، پریچهر و پریسا، به معنای روی گردانی از سبک زندگی اهل بیت (ع) و شاخصه‌های نام‌گذاری آنان نیست.

_این تحلیل می‌تواند معیاری برای تحلیل نام‌گذاری در سده‌های بعدی یا دوره‌های حکومتی قرار گیرد و تغییرات احتمالی را با توجه به شرایط سیاسی اجتماعی فرهنگی کاوش نماید.

منابع

ابن‌اثیر، علی بن ابی الکرم، 1386 ق، الکامل فی التاریخ، بیروت، دارصادر.

ابن‌اعثم، احمد بن اعثم 1411 ق، الفتوح، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالاضواء.

ابن‌الجوزی، عبدالرحمان بن علی، 1386 ق، الموضوعات، تحقیق عبدالرحمان محمد عثمان، مدینه، المکتبه السلفیه.

ابن‌اسعد، محمد، 1418 ق، الطبقات الکبری، بیروت، دارالکتب العلمیه.

ابن‌عدی، عبدالله، 1409 ق، الکامل، تحقیق یحیی مختار غزاوی، بیروت، دار الفکر للطباعه.

ابن‌عساکر، علی بن الحسن، 1415 ق، تاریخ مدینه دمشق، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر للطباعه.

ابن‌قتیبه، عبدالله بن مسلم، بی‌تا، تأویل مختلف الحدیث، بیروت، دارالکتب العلمیه.

ابن‌ماکولا، علی بن هبه الله، بی‌تا، اکمال الکمال، بیروت، داراحیاء التراث العربی.

ابن‌هشام، عبدالملک، بی‌تا، السیره النبویه، تحقیق مصطفی السقا و دیگران، بیروت، دارالمعرفه.

ابن‌حجر، احمدبن علی، 1415 ق، الاصابه، تحقیق عادل عبدالموجود، بیروت، دارالکتب العلمیه.

_____، بی‌تا، فتح الباری، بیروت، دارالمعرفه.

ابن‌دُرید، محمدبن‌حسن، 1411 ق، الاشتقاق، تحقیق عبدالسلام هارون، بیروت، دارالجیل.

ابن‌شهر آشوب، محمدبن‌علی، 1379، المناقب، قم، علامه.

ابن‌صباغ مالکی، علی‌بن‌محمد، 1422 ق، الفصول المهمه، قم، دارالحدیث.

ابن‌منظور، محمدبن‌مکرم، 1412 ق، لسان العرب، بیروت، دارالکتب العلمیه.

ابوالفرج اصفهانی، علی‌بن‌الحسین، 1385، مقاتل الطالبین، تحقیق کاظم المظفر، نجف، الحیدریه.

____، 1994 م، الاغانی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.

احمد بن حنبل، بی‌تا، مسند، بیروت، دار صادر.

اربلی، علی بن عیسی، 1412 ق، کشف الغمه، قم، شریف رضی.

امین، سید حسن، 1385، "ایران شناسی القاب:بازتاب طبقاتی و فرهنگی در نام‌گذاری‌ها"، حافظ، ش 29.

ثروت، منصور، 1386، "مکتب ناتورالیسم"، پژوهشنامه علوم انسانی، ش 54.

جاحظ، عَمرو بن بحر، 1986 م، الحَیَوان، تحقیق یحیی الشامی، بیروت، داراحیاء التراث العربی.

حاکم نیشابوری، محمد بن عبدالله، بی‌تا، المستدرک، تحقیق مرعشلی، بی جا، بی نا.

خطیب بغدادی، احمد بن علی، 1417 ق، تاریخ بغداد، تحقیق عبدالقادر عطا، بیروت، دارالکتب العلمیه.

ذهبی، محمد بن احمد، 1407 ق، تاریخ الاسلام، تصحیح تدمری، بیروت، دارالکتاب العربی.

زبیدی، محمد مرتضی، 1414 ق، تاج العروس، تحقیق علی شیری، بیروت، دارالفکر.

زمخشری، محمودبن عمر،1406 ق، الکشاف، بیروت، دارالکتاب العربی.

سبط بن جوزی، یوسف‌بن‌قز اوغلی،1418 ق، تذکره الخواص، قم، شریف رضی.

سیدحسینی، رضا،1391 ، مکتب‌های ادبی، تهران، نگاه.

صدوق، محمدبن علی،1378 ، عیون اخبار الرضا (ع)، تهران، جهان.

       ، 1379، معانی الاخبار، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، مؤسسۀ النشر الإسلامی.

       ،1385 ، علل الشرائع، تحقیق محمدصادق بحر العلوم، نجف، المکتبۀ الحیدریۀ.

       ، 1403ق، الخصال، تصحیح علیاکبر غفاری، قم، جامعه مدرسین.

       ، 1404ق، من لایحضره الفقیه، قم، جامعه مدرسین.

طبرانی، سلیمان‌بن احمد، بیتا، المعجم الکبیر، تحقیق حمدی عبد المجید السلفی، بیروت، داراحیاءالتراث العربی.

طبرسی، فضل بن حسن، 1417 ق، اعلام الوری، قم، مؤسسۀ آلالبیت (ع)

طبری، محمدبن جریر، 1387 ، تاریخ الطبری، تحقیق محمدابوالفضل ابراهیم، بیروت، دارالتراث.

طوسی، محمدبن الحسن، 1415 ق، رجال، تحقیق قیومی، قم، جامعه مدرسین.

عبدالرزاق صنعانی، بی‌تا، المُصَنَّف، تحقیق حبیب عبدالرحمان الاعظمی، بیروت، منشورات المجلس العلمی. علی‌نژاد، بتول و سیدمحمدتقی طیب، 1382، «گرایش‌های جدید نامگذاری در اصفهان از دیدگاه زبان‌شناسی»، دانشکده ادبیات و علوم انسانی دانشگاه اصفهان، ش 32 و 33 ، ص 23-58.

قاضی نعمان مغربی، نعمان‌بن‌محمد، بی‌تا، دعائم الاسلام، مصر، مؤسسۀ آل البیت (ع)

کلینی، محمدبن یعقوب، 1363 ، الکافی، تصحیح علیاکبر غفاری، تهران، دارالکتب الاسلامیه.

محمدی، رمضان، 1390 ، زندگی و احوال امام حسن (ع)، مجموعه مقالات همایش بینالمللی سبط‌النبی، قم، مجمع جهانی اهل بیت (ع)

مسعودی، عبدالهادی، 1384،«اماکن و آثار: فلسفه نامگذاری‌ها»، میقات ح ، ج ش 53

مسلم نیشابوری، مسلم‌بن‌الحجاج، بیتا، صحیح، بیروت، دارالفکر.

مفید، محمدبن محمد نعمان، 1413 ق، الاختصاص، قم، کنگره شیخ مفید.

       ، 1414 ق، الارشاد، قم، مؤسسۀآل البیت (ع)

مقریزی، احمدبن علی،1420 ق، امتاع الاسماع، تحقیق محمد عبدالحمید النمیسی، بیروت، دار الکتب العلمیه.

ندیم، محمدبن اسحاق، بی‌تا، فهرست، تحقیق رضا مجدد، بی‌نا، بی‌جا.

نووی، محی‌الدین، بی‌تا، المجموع، بیروت، دارالفکر.

واقدی، محمدبن عمر، 1409 ق، المغازی، تحقیق مارسدن جونس، بیروت، اعلمی.

یعقوبی، احمدبن ابی واضح، بیتا، تاریخ یعقوبی، بیروت، دارصادر.