بقعه و زیارتگاهی در جنوب شرقی ری کهن، بر سر جادهی ورامین، در دامنهی کوهستان شمال امینآباد کـه شعبهای از رشتهکوههای البرز است، بر فراز صخرهای که از دامنهی کوه پیشآمده است وجود دارد که از کـهنترین بناهای اسلامی ایران است و مردم آن را «بقعه بیبی شهربانو» مینامند. این کوه نـیز به مـناسبت هـمین بقعه، «کوه بیبی شهربانو» نامیده میشود.
این آرامگاه محوطهای است مستطیل شکل (شمالی-جنوبی)، به طول 33 متر و عرض 22 متر که با دیواری سنگی متعلق به سده چهارم (آلبویه و سلجوقی) محصور گردیده و از شمال به کوهستان محدود میشود. بنای اصلی بقعه از سنگ و گچ ساختهشده و طاقهای آن آجری است. این بنا در قسمت جنوبی قرار دارد، از سبک بنا برمیآید که هسته اصلی آن در دوره ساسانی ساختهشده باشد و در قرن چهارم هجری قمری (عهد آلبویه) از آن برای آرامگاه استفاده شده و قسمتهایی به آن افزودهاند. قدیمیترین سـاختمان فعلی زیارتگاه، متعلق به حدود قرن ششم هجری است که بعدها در دوران صفویه و قاجار گسترش یافت. این ساختمان مشتمل بر حرم کوچک چهارگوشی است. مدخل اصلی حرم رو به مشرق و دارای در منبتکاری شده زیبایی از دوران شاه طهماسب که متعلق به روزگار صفوی است در جنوب شرقی حرم قرار دارد که گویی مدخل اصلی و قدیمی آن است. اما گنبد کاشیکاری و برخی گچبریها و تزیینات آن از آثار دوره قاجار است.
با توجه به کتیبهای که در آرامگاه وجود دارد و باور عمومی، مردم این محل را آرامگاه شهربانو دختر یزدگرد سوم ساسانی و همسر امام حسین (ع) و مادر امام زینالعابدین (ع) میدانند
جلو در، دهلیزی قرار دارد که درگذشته بهصورت ایوانی بوده و بخشی از حیاط اندرون بقعه به شمار میآمده است. در جنوب همین دهلیز بنای مربع سنگی استواری با پوشش ضربی متعلق به قرن چهارم وجود دارد. در جنوب حرم نیز اتاق طویل مسدودی در جهت شرقی-غربی قرار دارد که احتمال دادهاند متعلق به دوره ساسانی باشد. این اتاق از مشرق به بنای مربع سنگی مذکور منتهی میگردد و معلوم میشود که در آغاز، راه ورود به بنای سنگی بوده است. در شمال حرم، مسجد یا رواقی از دوره قاجاریه وجود دارد.
در دورههای بعد، این فضا به دو صحن بیرونی و اندرونی یا مردانه و زنانه تقسیم شد. در قرون متأخر، رواق و دیوارها و طاقهای محوطه را به شکل بقعهی کنونی ساختند که سقف آن آیینهکاری شده است.
قدیمیترین کتیبه موجود در آرامگاه، نوشتههای روی صندوق مرقد است که حدیثهای پیامبر اسلام (ص) و لقبهای شهربانو را دربرداشته و تاریخ 888 هجری قمری و نام بانی و سازندگان آن ذکر شده است. ابعاد این صندوق 78/1 در 97/0 در 98/. است و در جنوب غربی حرم، متصل به دیوار است و کتیبههای آن، عموماً به خط ثلث و برجسته هستند.
با توجه به کتیبهای که در آرامگاه وجود دارد و باور عمومی، مردم این محل را آرامگاه شهربانو دختر یزدگرد سوم ساسانی و همسر امام حسین (ع) و مادر امام زینالعابدین (ع) میدانند، ولی درباره زمان دقیق بنای هسته مرکزی این مجموعه، انتساب آن به شهربانو با توجه به احادیث و روایات و منابع تاریخی و نکات معماری نظرهای متفاوتی وجود دارد.
غار نورانی
پایین پلههای بقعه بیبی شهربانو و در سمت راست پلهها غاری با مدخلی تنگ و باریک وجود دارد که در آن تصاویر و شمایل ائمهی اطـهار هست. زائران حاجتمند شمعهای نذری در آن روشن میکنند. در قسمتی دیگری از این غار پنجرهای مشبک قرار دارد که دختران جوان برای گشوده شدن بختشان بر روی آن دخیل میبندند.
مردم با خلوص نیت سنگریزههایی را از کف غار جمع میکنند و به دیـوار مـیزنند و مـعتقدند که اگر سنگریزه به دیوار بچسبد، نیتشان برآورده میشود و زمانی کـه دیـوارهی غار، سنگریزهای را به خود جلب میکند، صدای مملو از شادی صاحب حاجت، برمیخیزد.
محمدباقر مجلسی در جلاء العیون گفته معروف است که حضرت شـهربانو بـه هـنگام تولد امام سجاد در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع بـه خـاک سـپرده شـد.
در طـول قرون متمادی، این بقعه موردتوجه و ارادت مردم زمانهای مختلف بوده است. در طول سالیان اخیر امور خیریه شهرری و بانیان خیرخواه، تعمیرات اساسی در این بقعه انـجام دادهاند؛ و در سـال 1404 قمری، ضریحی بسیار زیبا روی قبر منسوب به بیبی شـهربانو سـاخته و نصب شد. این بنا در فهرست آثار تاریخی ایران با شمارهی 256 به ثبت رسیده است.
آیا این مقبره واقعا محل دفن شهربانو مادر گرامی امام سجاد (ع) است.
درباره مرقد مـطهر شـهربانو (س) دیدگاههای متفاوتی مجود دارد. بین علما و مورخینی همچون محمدباقر مجلسی در جلاء العیون گفته معروف است که حضرت شـهربانو بـه هـنگام تولد امام سجاد در مدینه درگذشت و در قبرستان بقیع بـه خـاک سـپرده شـد. برخی گویند کـه مـادر امام سجاد، مدتی بعد از تولد کودک در ماه شعبان از دنیا رفت و در کوفه او را به خاک سپردند. محمد هاشم خراسانی در منتخب التواریخ دو روایت نقل کرده است. یکی اینکه شهربانو در جنگ کربلا حضور داشـت و دیگر اینکه مدتها قبل از این واقعه درگذشته بود. در کتاب معارف اثر ابن قتیبه آمده که شهربانو پس از واقعهی کربلا به صلاحدید پسرش، حضرت سجاد (ع)، به ازدواج زید از موالی حسین (ع) درآمد.
ابنبابویه به نقل از امام رضا (ع) نقل کـرده که شـهربانو با تولد امام سجاد درگذشته بود و یکی از کنیزان حسین (ع)، امام سجاد را پروراند که وی آن زن را مادر خطاب میکرد. این زن پس از شهادت حسین (ع) به سفارش سجاد (ع) به عقد یکی از شیعیان درآمد.
در تذکره الخواتین آمده و در میان مردم نیز مشهور اسـت کـه شهربانو در روز عاشورا در کربلا بوده و حسین (ع) به او که از همه تنهاتر بود، سفارش کرده بود که پس از شهادت وی و بازگشتن ذو الجناح، اسب آن حضرت، شهربانو بر آن سوار شود تا او را بهجایی که مقدر شده اسـت بـرساند. شهربانو چنین میکند تا اینکه بـه حـوالی ری به غاری میرسد و به درون آن غار میرود و غایب میشود.
ولی برخی دیگر به دلیل قرارگرفتن زیارتگاه بر فراز کوه، مجاورت آن با چشمه، ویژگیهای معماری سنگی، اختصاص زیارت آن به زنان در برخی دورهها، براین عقیدهاند که این بنا در اصل از پرستشگاههای زرتشتیان پیش از اسلام بوده است.
در متون قدیمی از انـتساب ایـن بقعه به شهربانو سخنی نیست، بلکه از خاکسپاری وی در قـبرستان بقیع شواهدی وجود دارد.
کسانی همچون عبدالحسین نوایی، مری بویس و باستانی پاریزی گمان بردهاند که ارتباط میان افسانهی شهربانو با شهرری بهواسطه وجود مکانی مقدس بوده که قبلاً به آناهیتا، ایزد بانوی آبها در دین زردشتی تعلق داشته است و بـه ایـن تـرتیب، مردم این منطقه در هیئت اسلامی به ستایش این مکان مقدس ادامه دادهاند، چون آناهیتا عنوان بانو داشته اسـت و احتمالاً زیارتگاهی در ری با عنوان شهربانو (بانوی کشور و سرزمین) به او اختصاص یافته است. حوضچهی آب مقدس در پای تپههای مشرف به زیارتگاه کـه زیـارتکنندگان پیـش از ورود، به آن متوسل میشوند و همچنین وجود قلعهی گبرها در نزدیکی این محل، میتواند مؤید این ارتباط باشد. مهرداد بهار بـر آن اسـت که اکثر مساجد و امامزادههای مسلمانان در کنار چشمهای بنا میشدند. در یزد، زیارتگاهی مشابه با شهربانو بـه آنـها نـسبت داده میشود و این داستان پناه دادن کوه یا زمین، خود جنبهی اساساً زردشتی دارد. مری بویس میگوید که مزارهای یـزد نـیز در کـوه هستند و در زیارتگاههای زردشتیان کسی مدفون نیست. زیارتگاههای دیگری را نیز به دختران یزدگرد نسبت دادهاند کـه در حـال فرار از دشمن بودهاند. همچنین در قدیم، در ناحیهی بینالنهرین و ایران، پریها و ایزدههای نباتی فراوانی وجود داشتند که از زمین خارج مـیشدند و دوبـاره به زمین باز میگشتند. البته ادوارد براون هم این مکان را آتشکدهی باستانی میداند.
در متون قدیمی از انـتساب ایـن بقعه به شهربانو سخنی نیست، بلکه از خاکسپاری وی در قـبرستان بقیع شواهدی وجود دارد. از سدهی نهم هجری، این بـقعه را بـه شهربانو نسبت دادهاند و از سدهی سیزدهم در برخی منابع از بقعهی بیبی شهربانو نامبرده شده اسـت و اعـتقادات عامهی مردم، شهربانو را با ری متصل کـرده است.
امروزه در روزهای تعطیل، مردم تهران و حومه و افغانیهای مقیم ری، گاهی پیـاده و گـاهی سـواره، از جادهی مارپیچ بقعه بالا میآیند و دور تا دور آن جمع میشوند و این فضا را پر از جنبوجوش مـیکنند و گاهی در روزهای خاص و اعیاد، نذریهای خود را در میان مردم پخش میکنند. آمدن به این محل، هم زیارت است و هـم سیاحت.
مردم ری آیا واقعا مقبره ی بیبی شهر بانو آرامگاه شهر بانو است و شهربانو همراه ذوالجناح به ایران آمده است.؟