به یاد امام حسین علیهالسلام بودن:
اگر دوست یا عزیزی را در حادثهای از دست بدهیم، در غم و ماتم او با لباس سیاه حتی ماه و سال را سپری میکنیم در حالی که آنچه از خوبیها به ما رسیده از دین و مذهب اثنیعشری، حلالزادگی، آداب و سنن، یادگیری احکام، آشنا شدن با خدا و قیامت، حسن سلوک و ادب، همه از برکت عاشورای امام حسین (ع) است. محور محبت و امیدها در دنیا و آخرت بعد از ولایت پدر بزرگوارش امیرالمؤمنین (ع)، آن حضرت است. پس جا دارد در ایام رثای آن بزرگوار به خصوص در محرم و صفر از لبخند و شادی دوری کنیم و خوشحالیهای شخصی را بر عزای آن حضرت مقدم نداریم. از لباس رنگی، آرایش، عطر، شیرینی، شاد بودن و تبریک گفتن پرهیز کنیم، تا اثرات این احترام را در دنیا و آخرت ببینیم. مبادا ناخواسته اعمال بنیامیه و آلمروان را پیروی کنیم که عاشورا را عید قرار دادند. اکنون جلوههای این یکرنگی با آن امام مظلوم در شبیهخوانی، سینهزنی، زنجیرزنی، نذر نمودن، اطعام کردن، کاه و خاشاک بر سر ریختن، حسینیه ساختن، راه انداختن دستهجات عزاداری کودکان به یاد علیاصغر و حضرت رقیه (ع)، لباسهای سفید بر تن کودکان نمودن، به یاد تشنگان کربلا مشک گرداندن، زیارت رفتن، ترک عروسی، ترک شیرینی و منزل نو رفتن، نپوشیدن لباس نو در عید، بر تن کردن لباس عزا در عیدی که مصادف با عاشوراست و بندهای لباس را باز کردن و مانند صاحبان مصیبت آستینها را بالا زدن، همه اینها همصدایی با آن امام مظلومی است که در چنین ایامی به شهادت رسیده و بزرگترین مصیبت عالم بر او و خاندانش نازل شده است.
امام صادق (ع) در عبارت ظریفی این جلوه محبت را چنین بیان فرموده است: «یاد مصیبت حسین (ع) عجب زندگی را بر کام انسان تلخ میکند!»، «فَمَا أَنْغَصَ ذِکْرَ الْحُسَیْنِ (ع) لِلْعَیْش.»[1]
امام رضا (ع) نیز در تعبیر دیگری آن را چنین بیان فرمودهاند: «اگر میل داری شریک ثواب شهدای کربلا باشی و مانند کسانی باشی که با امام حسین (ع) شهید شدند، هر وقت آن حضرت را یاد میکنی بگو: ای کاش من با شما بودم و به این فیض عظمی میرسیدم.»،
جمعی از شیعیان در محضر امام صادق (ع) یادی از امام حسین (ع )کردند. آن حضرت گریست و همه به گریه ایشان گریستند. سپس سر مبارک را بلند کرده فرمود: امام حسین (ع) فرمود:«من کشته اشکم! هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند مگر آنکه اشکش جاری میشود.»
«إِنْ سَرَّکَ أَنْ یَکُونَ لَکَ مِنَ الثَّوَابِ مِثْلُ مَا لِمَنِ اسْتُشْهِدَ مَعَ الْحُسَیْنِ (ع) فَقُلْ مَتَى ذَکَرْتَهُمْ یَا لَیْتَنِی کُنْتُ مَعَهُمْ فَأَفُوزَ فَوْزاً عَظِیماً.»[2]
جمعی از شیعیان در محضر امام صادق (ع) یادی از امام حسین (ع) کردند. آن حضرت گریست و همه به گریه ایشان گریستند. سپس سر مبارک را بلند کرده فرمود: امام حسین (ع) فرمود:«من کشته اشکم! هیچ مؤمنی مرا یاد نمیکند مگر آنکه اشکش جاری میشود.»، «الْحَکَمِ بْنِ مِسْکِینٍ الثَّقَفِیِّ عَنْ أَبِی بَصِیرٍ عَنِ الصَّادِقِ عَنْ آبَائِهِ علیهم السلام قَالَ قَالَ أَبُو عَبْدِ اللَّهِ الْحُسَیْنُ بْنُ عَلِیٍّ (ع) أَنَا قَتِیلُ الْعَبْرَهِ لَا یَذْکُرُنِی مُؤْمِنٌ إِلَّا اسْتَعْبَر.»[3]
امام سجاد (ع) و یاد پدر:
امام زین العابدین (ع) همیشه به یاد پدر مظلومش بود. از امام جعفر صادق (ع) روایت شده: «حضرت امام زین العابدین (ع) مدت چهل سال در حالى که صائم النهار و قائم اللیل بود در عزاى امام حسین (ع) گریه کرد. هنگامى که وقت افطار فرا میرسید غلام آن بزرگوار خوراکى و آشامیدنى آن حضرت را حاضر میکرد و در مقابل آن بزرگوار مىنهاد و میگفت: اى مولاى من افطار کن. حضرت سجاد میفرمود:
«قتل ابن رسول اللَّه جائعا، قتل ابن رسول اللَّه عطشانا»، پسر پیامبر خدا گرسنه کشته شد! پسر پیغمبر خدا با لب تشنه شهید شد!» آن بزرگوار همچنان این سخنان را میگفت و گریه میکرد تا اینکه غذاى آن حضرت بوسیله اشک چشمش تر میشد و آب آشامیدنى آن بزرگوار با اشک چشمش ممزوج میگردید. حضرت سجاد (ع) همیشه این حال را داشت تا به لطف خدا پیوسته و از دنیا رحلت کردند.»
«رُوِیَ عَنِ الصَّادِقِ (ع) أَنَّهُ قَالَ إِنَّ زَیْنَ الْعَابِدِینَ (ع) بَکَى عَلَى أَبِیهِ- أَرْبَعِینَ سَنَهً صَائِماً نَهَارَهُ قَائِماً لَیْلَهُ- فَإِذَا حَضَرَ الْإِفْطَارُ جَاءَهُ غُلَامُهُ بِطَعَامِهِ وَ شَرَابِهِ فَیَضَعُهُ بَیْنَ یَدَیْهِ فَیَقُولُ کُلْ یَا مَوْلَایَ فَیَقُولُ قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ جَائِعاً قُتِلَ ابْنُ رَسُولِ اللَّهِ عَطْشَاناً فَلَا یَزَالُ یُکَرِّرُ ذَلِکَ وَ یَبْکِی حَتَّى یُبَلَّ طَعَامُهُ مِنْ دُمُوعِهِ ثُمَّ یُمْزَجُ شَرَابُهُ بِدُمُوعِ- فَلَمْ یَزَلْ کَذَلِکَ حَتَّى لَحِقَ بِاللَّهِ عَزَّ وَ جَل.»[4]
در جمله بلندی حضرت فرمود: «من هرگز شهادت فرزندان فاطمه علیهاالسلام را به یاد نمیآورم مگر آنکه گریه نفسم را بند میآورد.»، «إِنِّی لَمْ أَذْکُرْ مَصْرَعَ بَنِی فَاطِمَهَ إِلَّا خَنَقَتْنِی الْعَبْرَهُ.»[5]
امام صادق (ع) و یاد امام حسین (ع):
هرگز دیده نشد یاد امام حسین (ع) در نزد امام صادق (ع) برده شود و آن روز بر لب مبارکش خنده مشاهده شود!
«ما ذکر الحسین (ع) عند أبیعبدالله (ع) فی یوم قط فرأى أبوعبدالله (ع) متبسما فی ذلک الیوم.»[6]
همچنین امام صادق (ع) فرمود: «کسی که ما در نزد او ذکر شویم و اشک از دیدگانش جاری شود، اگر چه به اندازه بال مگسی باشد، گناهانش بخشیده میشوند اگر چه به اندازه کف دریاها باشد.»
آن حضرت در این باره میفرماید: «هر زمان چشمم به یکی از نسل امام حسین (ع) میافتد به خاطر آن حادثهای که برای پدرشان و یارانش پیش آمد حالتی به من دست میدهد که نمیتوانم تاب بیاورم. ای ابابصیر، حضرت فاطمه بر فرزندش حسین (ع) میگرید.»، «إِذَا نَظَرْتُ إِلَى وُلْدِ الْحُسَیْنِ (ع) أَتَانِی مَا لَا أَمْلِکُهُ بِمَا أَتَى إِلَى أَبِیهِمْ وَ آلِهِمْ یَا أَبَا بَصِیرٍ إِنَّ فَاطِمَهَ علیها السلام لَتَبْکِیه.»[7]
همچنین امام صادق (ع) فرمود: «کسی که ما در نزد او ذکر شویم و اشک از دیدگانش جاری شود، اگر چه به اندازه بال مگسی باشد، گناهانش بخشیده میشوند اگر چه به اندازه کف دریاها باشد.»، «مَنْ ذُکِرْنَا عِنْدَهُ فَفَاضَتْ عَیْنَاهُ وَ لَوْ مِثْلَ جَنَاحِ الذُّبَابِ غُفِرَ لَهُ ذُنُوبُهُ وَ لَوْ کَانَتْ مِثْلَ زَبَدِ الْبَحْر.»[8]
بنابراین طبیعی است که دوستان و محبین اهلبیت (ع) هرگاه نظر کنند به آنچه در ارتباط با واقعه کربلاست مانند آب، حرم مطهر، عکس حرم و ضریح، کتیبههای اشعار، نام مبارکش که در هر جا نقش بسته، طفل شیرخوار و امثال آن، به یاد آن حضرت اشکی بریزند و بر قاتلین آن حضرت لعن فرستند و با ادب بگویند: «صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَاعَبْدِاللَّه.»
شخصی از امام صادق (ع) پرسید: «فدای شما شوم، من خیلی از اوقات به یاد جد شما امام حسین (ع) میافتم. در آن هنگام چه بگویم؟ حضرت فرمود: سه بار بگو: «صلی الله علیک یا اباعبدالله»، چرا که سلام بر آن حضرت از دور و نزدیک میرسد.»، «فَقَالَ لَهُ جُعِلْتُ فِدَاکَ إِنِّی کَثِیراً مَا أَذْکُرُ الْحُسَیْنَ صَلَوَاتُ اللَّهِ عَلَیْهِ فَأَیَّ شَیْءٍ أَقُولُ قَالَ قُلْ صَلَّى اللَّهُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ تُعِیدُ ذَلِکَ ثَلَاثاً فَإِنَّ السَّلَامَ عَلَیْهِ یَصِلُ مِنْ قَرِیبٍ وَ بَعِیدٍ.»[9]
دستور دیگر امام صادق (ع) بر امام حسین (ع) چنین است:
«سلام بر تو یا اباعبدالله، سلام بر تو ای پسر رسول خدا، خدا لعنت کند کسانی را که بر ضد تو قیام کردند و کسانی که این خبر را شنیدند و بدان راضی شدند. من از آنان به درگاه الهی بیزاری میجویم.»، «قُلْتُ کَیْفَ السَّلَامُ عَلَى الْحُسَیْنِ بْنِ عَلِیٍّ علیهما السلام قَالَ تَقُولُ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا أَبَا عَبْدِ اللَّهِ السَّلَامُ عَلَیْکَ یَا ابْنَ رَسُولِ اللَّهِ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ قَتَلَکَ وَ لَعَنَ اللَّهُ مَنْ أَعَانَ عَلَیْکَ وَ مَنْ بَلَغَهُ ذَلِکَ فَرَضِیَ بِهِ أَنَا إِلَى اللَّهِ مِنْهُمْ بَرِیءٌ.»[10]
تمام عمر به یاد امام حسین (ع):
ما میتوانیم همه جوانب زندگی خویش را رنگ حسینی بخشیم. طبق دستوراتی که از ناحیه معصومین (ع) رسیده کام فرزندان را با تربت سید الشهدا (ع) و آب فرات برداشتن، نماز را با تربت آن حضرت خواندن، همراه داشتن تربت، سلام بر آن حضرت و لعن بر دشمنان آن حضرت هنگام آب خوردن، دادن تربت به محتضر، گذاشتن تربت در قبر مقابل صورت میت؛ همه دلالت دارد که از ولادت تا وقت مردن و بعد از آن باید به یاد اباعبدالله الحسین (ع) بود.