وجود مقدس امام حسین (ع) در میان ائمه بزرگوار اسلام دارای جایگاه ویژهای بوده و برای زیارت و احیای عزاداری ایشان از زبان جانشینانشان ثواب بسیاری نقل شده است. همین امر موجب نهادینه شدن فرهنگ زیارت امام حسین (ع) و استمرار این آیین در طول تاریخ اسلام شده است.
تاریخ اسلام شاهد تلاش مکرر اما ناکام خلفا برای محو نام و یاد امام حسین (ع) بوده است. بعد از شهادت این امام بزرگوار و از از زمان مختار مسجدى بر مرقد امام حسین (ع) بنا شد که در طول دورۀ فرمانروایى امویان و تا پایان این دوره، یعنى سال 132ه. ق و همچنین پس از آغاز دوران عباسیان پابرجا مانده بود.
هارون یکى از خلفای عباسى است که در دورۀ زمامدارىاش آهنگ جنگ و مخالفت با علویان نواخت و در صدد نابودی آرامگاه علویان برآمد، به این امید که یاد و نام خاندان پیامبر را که فضایلشان چه در زمان حیات و نیز بعد از وفاتشان بر همگان مشهود بود از یادها ببرد. بدین منظور والی کوفه را به کربلا فرستاد و دستور داد مسجدى را که بر مرقد امام حسین (ع) و حضرت ابوالفضل (ع) بنا شده بود را ویران کند. همچنین دستور داد درخت سدرى را که در کنار مرقد امام (ع) روییده بود قطع کنند و جاى قبر را نیز با خاک یکسان سازند.[1]
هارون علاوه بر تخریب این مساجد؛ مردانی مسلح را مأمور کرد تا مانع حرکت مردم به سوی کربلا شوند و همه این اقدامات با این هدف بود که زائران حضرت به بارگاه او راه نیابند و آهنگ زیارت او نکنند.
از بزرگترین جنایات هارون الرشید به شهادت رساندن امام موسی کاظم (ع) پس از 13 سال بود. امام رضا (ع) بعد از شهادت پدر بزرگوارشان امامت شیعیان را بر عهده گرفتند و مدت 10 سال از این دوران مقارن با حکومت هارون الرشید بود. تاریخ درباره اینکه اولین تخریب کربلا که به دستور هارون اتفاق افتاد در زمان کدامیک از این دو امام بزرگوار بوده سکوت کرده است.
بعد از هارون فرزندش مأمون پس از پیروزى در نبرد با برادرش امین به خلافت رسید. هنگامى که مأمون عباسى خلافت را در اختیار گرفت، همۀ عباسیان در برابر او ایستادند. او نیز براى استوار ساختن پایههای حکومت خود و رهایی از مخالفت عباسیان، به فرزندان على (ع) و شیعیان او توسل جست و خواهان نزدیکى بیشتر به آنان شد تا از این طریق، حکومت خود را از خطر برهاند و جنبشى را که در مخالفت با عباسیان و به رهبرى فرزندان و نوادگان امام حسن (ع) و پیروان زید بن على سامان یافته بود، سرکوب کند.
مأمون همچنین مىخواست خرسندى خراسانیان را که از دوستداران اهل بیت بودند و او را در پیکار با برادرش امین، یارى داده بودند به چنگ آورد. به همین دلیل وانمود کرد به علوىها نزدیک است و به آنان به عنوان سزاوار ترین کسان براى عهدهدارى خلافت تمایل دارد. از همین روى امام على بن موسى الرضا (ع) را به ولایتعهدى گماشت.
مأمون در چهارچوب همین سیاست در سال 193ه. ق دستور داد قبر امام حسین (ع) بازسازى شود و به شیعیان و علاقمندان اجازه داده شود به زیارت مرقد امامان شیعه بروند. در پى این دستور شیعیان تا حدّى احساس آزادى کردند و طعم آرامش را چشیدند.
در همین دوره بود که بنایى در خور بر حرم شریف امام حسین (ع) ساخته شد و این بنا تا سال 232ه. ق یعنى دوران زمامدارى متوکل عباسى برجاى ماند. اما تاریخ در مورد نقش امام رضا (ع) در این بازسازی سکوت کرده و گزارشی در این مورد یافت نشده است.
حضرت علی بن موسی الرضا (ع) در دوران امامتشان در باب اهمیت عزاداری برای سیدالشهدا (ع) سخنان بسیاری بیان کردند و خود اهتمام زیادی در برپایی مجالس عزا داشتند. این اقدامات در امتداد همان فرهنگ عزاداری بود که از زمان امام سجاد (ع) آغاز شده و در زمان دیگر استمرار یافته بود.
دعبل خزاعی شاعر اهل بیت نقل میکند: «در ایام دهه محرم به محضر آقا و مولای خود، علی بن موسی (ع)، در مرو شرفیاب شدم و آن حضرت را در حالی که اصحابش دور او نشسته بودند، محزون یافتم. وقتی حضرت مرا دید فرمود: مرحبا بر تو دعبل! مرحبا بر کسی که با دست و زبانش ما را یاری میکند...» [2]